
آسیبشناسی دانشگاههای افغانستان
نویسنده: ابومسلم خراسانی
دانشگاهها سه کارکرد مهم و اساسی دارند که عبارت از تولید دانش، انتقال دانش و اشاعۀ دانش میباشد. مرکزهای بزرگ دانشگاهی در جهان میکوشند در کنار سایر کارکردهای مهم، این سه کارکرد پایهیی و اساسی را به خوبی اجرا کنند. از همینرو، شنمکبرایت، گزارشگر سازمان یونسکو در دهۀ هفتاد قرن بیستم گزارش میدهد که 85 درصد از کتابهای علمی جهان در 15 درصد از کشورهایی که دانشگاههای معتبر دارند، تولید میشود. به گفتۀ او، بخش بزرگی از این اطلاعات علمی در سراسر جهان اشاعه و پخش میشود و جهان سوم در تولید دانش کمترین نقش را بازی میکند.
پرسش جاندار اینجاست که دانشگاههای افغانستان چه کارکردی دارند؟ صرف نظر از وضعیت امنیتی در ولایتهای درجۀ سوم کشور که خشونتها در آن تأثیر عمیقی بر همۀ نهادها، مردم و فرهنگ داشته است، کارکرد دانشگاههای کلانشهرهای افغانستان چه بوده و آیا این مرکزها توانستهاند بخشی از مسوولیتهایشان را به عنوان یک نهاد علمی در تولید دانش و اندیشهورزی انجام دهند؟ دستاورد علمی دانشگاههای افغانستان و برآیند این نهادها چه بوده است؟ آیا دانشگاهها مکان اندیشهورزی است یا کورههای افراطپروری؟
در یک نگاه کلی میتوان گفت که دانشگاههای افغانستان نه تنها دانش تولید نکردهاند؛ بلکه آسیبهای جدیتری را متوجه جامعۀ افغانستان کردهاند که از مدیرت ضعیف و برنامهریزی نادرست آن ناشی میشود. هرچند ذکر همۀ آسیبهای این نهاد از حوصلۀ این نوشته بیرون است، اما افرطگرایی، گسترش قومگرایی و ایدیولوژیکاندیشی از آسیبهای جدی نهاد دانشگاهی در افغانستان بوده است که مسوولان مربوطه باید برای ترمیم این آسیبها آستین بالا بزنند تا دانشگاهای افغانستان از این مثلث شوم نجات یابد و به کارکرد اصلیاش که همانا «تولید دانش، زمینهسازی برای زندهگی مسالمتآمیز و قبح خشونت است» رجعت کند.
افراطگرایی
افراطگرایی یکی از جدیترین آسیبها در دانشگاههای افغانستان است. امروزه گروههای خشونتگستر و افراطی در دانشگاهها فعالیت بیشتری میکنند تا دانشجویان را در فرا چنگ ایدیولوژی خود بگیرند. از این میان «حزب تحریر» به عنوان یک گروه بنیادگرا و خلافتخواه که رنگ دیگری از داعش است در دانشگاه کابل و سایر دانشگاههای کشور فعالیت گسترده دارند. عبدالحفیظ منصور، عضو هیأت مذاکرهکنندۀ دولت افغانستان چند سال پیش از گسترش افراطگرایی در دانشگاههای افغانستان هشدار داده است. آقای منصور در کنار سایر موارد، محتوای مضمون «ثقافت اسلامی» در دانشگاهها را افراطزا و خشونتگستر عنوان کرده است.
مبشر مسلمیار و عبدالظاهر داعی، استادان دانشگاه کابل یک سال پیش به جرم همکاری با داعش بازداشت شدند و اکنون هر دوی آنها از بند رها شدهاند. اعتراف آقای مسلمیار در زندان امنیت ملی حکایت از وجود حجم بزرگی از افراطگرایی در دانشگاه کابل داشت. بازداشت شدن استادان یک دانشگاه معتبر در قلب کابل خود دال بر وجود موج بزرگی از افراطگرایی در دانشگاههای افغانستان دارد. چالش جدی اینجاست که جزوههای درسیِ که ظاهر داعی و مبشر مسلمیار نوشتهاند در دانشگاههای دیگر از جمله بدخشان، سرپل، پروان و شماری از نهادهای علمی دیگر در کشور تدریس میشوند.
قومگرایی
گسترش قومگرایی و تعصبهای قومی و سمتی بین نسل جوان و دانشگاهی که باید نمادی از همدیگرپذیری و مدارا باشند، از آسیبهای درشت و جاندار دیگری است که در چند سال پسین شیوع بیشتری پیدا است. دانشگاههای که باید زمینۀ گفتوگو، همدیگرپذیری و عدالت اجتماعی را فراهم کنند، امروز به کانون قومگرایی و تعصبورزیهای خشک مبدل شدهاند. حتا قومگرایی در بین آموزگاران و مسوولان این دانشگاهها به وفور شهرهنمایی میکند.
این وضعیت در درازمدت میتواند عقدههای بزرگی را خلق کند که آیندۀ افغانستان را به ورطۀ بحران بکشاند. قومگرایی در بین مردم عام افغانستان رنگ کمتری نسبت به روشنفکران و سیاسیون دارد. از اینرو، گسترش پدیدۀ قومگرایی در جامعۀ متکثر افغانستان میتواند نفرت و خشونت را به داخل خانهها و شهروندان عام نیز سوق دهد و پدیدۀ ویرانگر قومگرایی را فربهتر بسازد.
ایدیولوژیک اندیشی
آسیب جدی دیگری که دانشگاههای افغانستان را تهدید میکند، ایدیولوژیکاندیشی است. ایدیولوژیکاندیشی فرصت اندیشهورزی، خلاقیت و علمباوری را از انسان میگیرد و او را در دام چارچوبهای از پیش تعین شده میکشاند تا نتواند رشد کند، تفکر نقادی در او جوانه بزند و اوج پرسشگری در آن بدمد. این وضعیت در دانشگاههای افغانستان حاکم است و از همینرو خلاقیت و نوآوری و پرسشگری در دانشگاههای افغانستان قدغن شده به نظر میرسد.
ایدیولوژیکاندیشی از یکسو در مواجهه با پرسشهای پیچیده متوسل به پاسخهای ساده میشود و از سوی دیگر پروندههای پرسشبرانگیز و اندیشهورزی را مسدود میکند و زمینۀ نوآوری را میگیرد تا هیچ اندیشۀ نو، فکر جدید و اندیشۀ خلاقانه در یک جامعۀ علمی جوانه نزد. حالتی که دانشگاههای افغانستان از جمله دانشگاه کابل دچار این وضعیت شده است. این وضعیت اگر تغییر نکند، در آیند میتواند آسیبهای جدی به ویژه سه آسیبی که در بالا ذکر شده است را متوجه نسل علمی کشور بسازد و دستاورد دانشگاههای افغانستان چیزی دیگری باشد که زندهگی سیاه ما را سیاهتر خواهد ساخت.

چالشهای ملتسازی و کثرتگرایی فرهنگی

آسیبشناسی دانشگاههای افغانستان
