آیا طالبان تغییر کردهاند؟
نویسنده: ابومسلم خراسانی
با آغاز گفتوگوهای صلح در دوحه میان طالبان و امریکاییها، تصور میشد که طالبان نسبت به گذشتۀ سیاه و سلطۀ پنجسالۀشان در افغانستان تغییر کردهاند. فوزیه کوفی، عضو پیشین مجلس نمایندهگان پس از دیدار نخست با طالبان در مسکو گفت که طالبان نسبت به گذشته تغییر کردهاند و این گروه واقعیتهای امروزی افغانستان را میپذیرند و دربارۀ زنان و موضوعهای حقوق بشری نیز دیدگاه نزدیکی با شهروندان افغانستان دارند. این سخنان خوشبینانه هرچند امیدها را بر این بست که طالبانی که با امریکاییها در دوحه به پای میز مذاکره نشستهاند با طالبانی که حدود دو دهه پیش در افغانستان حاکمیت داشتند، تفاوت زیادی دارند و این گروه از یک تشکیلات تروریستی به یک جنبش سیاسی- نظامی تغییر شکل دادهاند.
اما آیا طالبان تغییر کردهاند؟ این پرسش خیلی اساسی است و آیندۀ پسا صلح به آن بستهگی دارد. رویکرد طالبان به آزادی بیان، حقوق زنان، مشارکت سیاسی و پذیرفتن افغانستان نوین از موضوعهای اساسی پسا صلح است و اگر طالبان نسبت به این مولفهها بازبینی نکنند، مذاکرات صلح به نتیجۀ ملموسی نخواهد رسید. محمد امین احمدی، عضو هیأت مذاکرهکنندۀ دولت افغانستان به این باور است که طالبان تغییر نکردهاند. هرچند حضور طالبان در میز مذاکره بسیاریها را خوشبین ساخته است، اما طالبان واقعیت جامعۀ افغانستان را نمیپذیرند و آنان از حقوق زنان و آزادی بیان و نظام مبتنی بر آرای مردم تعریف گنگ و بیمفهومی دارند. طالبان بدون هیچ مبانی اندیشهیی و ساختار سیاسی همۀ موارد را پسوند «اسلامی» میدهند و هیچ تعریف واضح و روشنی برای مفاهیمی که ارایه میکنند، ندارند.
از سوی دیگر، طالبان هنوز یک گروه تروریستی و خشونتگستر است. پژوهشگران حوزۀ تروریسم میگویند که هر گروه غیردولتی که آگاهانه و از روی عمد دست به خشونت میزند، گروه تروریستی است. طالبان نیز یک گروه فرا دولتی، قومی- مذهبی با پشتیبانی استخبارات منطقه است که به گونۀ آگاهانه دست به خشونتهای گسترده میزنند. در یک سال گذشته این گروه برای امتیازگیری سیاسی از گفتوگوهای صلح دست به خشونتهای گستردهیی زدهاند که قربانی آن تنها مردم افغانستان بوده است. هرچند اقدام امریکاییها، طالبان را مشروعیت بینالمللی نسبی داده است، اما جهان نباید فراموش کند که طبق تعریف مرکز جهانی تروریسم، طالبان هنوز هم یک گروه تروریستی است که امنیت جهان را تهدید میکند و زمینهها و بسترهای خشونت را نه تنها در افغانستان؛ بلکه در منطقه و جهان نیز میگستراند.
عبدالحفیظ منصور، عضو دیگر هیأت مذاکرهکنندۀ دولت افغانستان نیز باور دارد که طالبان تغییر چندانی نکردهاند. ایدیولوژی طالبان مبتنی بر خشونت و قوۀ قهریه است. طالبان هنوز هم باور دارند که میتوانند از راه نظامی پیروز شوند و قدرت سیاسی کشور را به دست بگیرند. خشونتهای گستردۀ این گروه در چند ماه پسین، ترورهای هدفمند خبرنگاران و فعالان مدنی و ماینگذاریهای انتحاری همه از نشانههایی است که طالبان تغییر نکردهاند. آنان جامعۀ تک صدا با حاکمیت ایدیولوژی خشونتگستر خود را میخواهند که در آن زنان و اقلیتهای مذهبی وجود نداشته باشند و رسانهها نیز قدغن باشند. طالبان جامعۀ متکثر و مرفۀ افغانستان که همه در آن حضور داشته باشند و زنان و مردان در کنار هم کار کنند، را نمیتوانند تحمل کنند.
از اینرو، در مصاف با طالبان باید جناح احتیاط را گرفت و به یک بارهگی حکم تغییر آنان را نداد. شاید شماری از رهبران طالبان در اندیشۀ شخصی خود بازبینی کرده باشند و موضعگیریهای سفت و سخت خود را تغییر داده باشند، اما این تغییرات بیشتر فردی است تا کلی و از اینرو، طالبان به صورت کلی همان گروه خشونتگستر قبلی هستند که با عملیاتهای تروریستی زمینههای پیشرفت و بازسازی را از افغانستان گرفتهاند. فراموش نباید کرد که طالبان هنوز هزاران جنگجوی خارجی را در کنار خود دارند و موضوع «قطع رابطه» با گروههای تروریستی را تنها بر روی کاغذ امضا کردهاند. عملیاتهای تروریستی، خشونت، زنستیزی، تمامیتخواهی و حذف دیگران جوهرۀ ایدیولوژی طالبان است و به آسانی نمیتوانند از این مولفهها بگذرند. بدون این موارد طالبان هیچی نیستند. این خشونت و ترور است که به طالبان توان داده است.