جنگِ هلمند و صلح قطر؛ طالبان چه میخواهند؟
نویسنده: ابو مسلم خراسانی
درگیریهای خشونتبار در ولایت هلمند وارد چهارمین روز شده است. هزاران جنگجوی گروه طالبان برخلاف تعهدشان در موافقتنامۀ صلح این گروه با امریکا بر بخشهایی از حوزۀ سوم شهر هلمند حمله کردند. طالبان در موافقتنامۀ صلح دوحه به جانب امریکا تعهد سپردهاند که از انجام حملههای گسترده در مرکز شهرها و ولایتهای کشور خودداری خواهند کرد. اما اکنون حملۀ این گروه بر شهر لشکرگاه، هزاران باشندۀ ولایت هلمند را آواره کرد است و یکی از بزرگترین حملههای طالبان در سال جاری پنداشته میشود. هرچند نیروهای امنیتی دولت افغانستان این حملۀ جنگجویان طالبان را عقبزدهاند، اما هدف طالبان تصرف مرکز ولایت استراتژیک هلمند بوده است.
پرسش اساسی این است که طالبان در شرایطی که نمایندهگان سیاسیشان مصروف رأیزنی و گفتوگو با نمایندهگان دولت افغانستان هستند تا گرۀ کور صلح گشوده شود، این گروه از انجام این دست حملههای خشونتبارِ توحشگستر چه میخواهند و یا به زبان دیگر این حملههای بزرگ در آستانۀ مذاکرات بینالافغانی که چشم جهان و مردم جنگزدۀ افغانستان به آن دوخته شده است، چه معنا و پیامی دارد؟
اختلافهای درونی و وابستهگی بیرونی
طالبان همواره اختلافهای درونگروهی در سطح رهبریشان را از چشم و گوش مردم و جنگجویان عادیشان پنهان یا انکار کردهاند. اما در موارد زیادی نشانههای این اختلاف بر سر جنگ و صلح و سیاستهای کلان این گروه در رسانهها درز کرده است. رحمتالله نبیل، رییس پیشین امنیت ملی کشور باور دارد که حملۀ طالبان بر ولایت هلمند نشانهیی از اختلافهای درونی و وابستهگی بیرونی این گروه در سیاستهای بزرگ آنان است.
به باور آقای نبیل، گروهی از جنگجویان طالبان که با ایران وابستهگی دارند، جنگ خونبار هلمند را برنامهریزی کردهاند و این نشاندهندۀ دو واقعیت مهم و اساسی است که طالبان همواره آن را پنهان و انکار میکنند. نخست این که نمایندهگان طالبان در قطر بر همۀ جنگجویان این گروه که در میدانهای نبرد قرار دارند، کنترل ندارند و موضوع دیگر این که طالبان وابستۀ کشورهای بیگانهاند و هر گروه طالبان به ساز یک کشور جداگانه میرقصد.
نزدیکی به هدف؛ میز صلح و میدان جنگ
سیاستهای امریکا در کمتر از دو سال پسین برای طالبان جانِ تازهیی بخشیده است و این گروه را از قهر زمین به عنوان پیکارجویان شورشی که مشروعیت سیاسی و منطقهیی نداشتند، به اوج مشروعیت بینالمللی کشاند و بخش بزرگی از خواستههای این گروه را در موافقتنامۀ صلحی که بین امریکا و طالبان منعقد شد، به رسمیت شناخت. از همینرو، طالبان اکنون خود را به هدف واقعیشان نزدیک میدانند.
نزدیکی به هدف یک بحث روانشناختی – سیاسی در چرایی انقلاب و خشونت است. هر چه یک ارگانیسم به هدف نزدیکتر باشد، تمایل دسترسی به آن هدف در او بیشتر میشود. هینر و براون دو پژوهشگری هستند که در این باره پژوهشی را انجام داده و نتیجه گرفتهاند که هر چه یک شخص به هدف فعالیتهای خود نزدیکتر باشد، شدت واکنشهای او برای رسیدن به هدفش افزایش مییابد.
با این پسزمینه، طالبان از یکسو در میز مذاکره و از سوی دیگر در میدانهای جنگ خود را به هدف واقعیشان نزدیکتر میبینند. هدفهایی که برای طالبان چند سال پیش رویا و دستنیافتنی بود، امروز به زعم آنها به بوتۀ حقیقت نشسته و از اینرو، انگیزه و واکنش آنان در میدانهای جنگ برخلاف تعهد این گروه مبنی بر قطع حملههای گروهی و بزرگ در مرکزهای شهرها بیشتر شده است. تبیین نزدیکی به هدف یکی از تحلیلهای افزایش خشونتها توسط طالبان در چند ماه گذشته میباشد.
تعهد طالبان؛ از میز صلح تا میدان جنگ
طالبان در موافقتنامۀ خود با امریکا تعهد کردهاند که بر مرکزهای شهرها و شاهراههای کشور حملههای بزرگ و گروهی راهاندازی نمیکنند. جنگ هلمند که وارد چهارمین روز شده است و در حدود 35 هزار باشندۀ این شهر بر اثر خشونتها بیخانمان و آواره شدهاند، یکی از بزرگترین حملههای این گروه در یک سال پسین پنداشته میشود. این نشان میدهد که تعهد طالبان از میز مذاکره تا میدان جنگ تفاوتهای چشمگیری دارد.
امریکاییهایی که با طالبان موافقتنامهیی را امضا کردهاند و به گونۀ بیسابقه به این گروه مشروعیت سیاسی و بینالمللی دادهاند، باید نسبت به تعهدات این گروه مبنی بر توافقاتشان بازنگری کنند. طالبان سابقۀ پر رنگی در تعهدشکنی و بیحرمتی به توافقات سیاسی و شخصی دارند. از اینرو، عدم بازنگری در تهعدات و توافقات بدون ضمانت اجرایی، افغانستان را به صلح واقعی نمیرساند.
همۀ این دلایل حاکی از آن است که طالبان در میز مذاکره قطر و میدان جنگ هلمند چه میخواهند؟ آنان جز رسیدن به مدینۀ خشونتبار و استبدادآور زیر نام «امارت اسلامی» که در آن ملاهای سنتی و افسرهای پاکستانی جولان کنند، راضی نمیشوند و ادامۀ خشونتهای گسترده از سوی این گروه نشان میدهد که اهداف پنهان این گروه در افغانستان چیزی دیگری است. توییتهای گاه و بیگاه دونالد ترمپ، رییس جمهور ایالات متحدۀ امریکا مبنی بر خروج نیروهایش از افغانستان برای طالبان انرژی بیشتری میدهد و آنان خواب پیروزی را در قصرهای شیک عربهای دوحه میبینند.