حساب بانکی عاطفی و نقش آن در زندهگی مشترک
اعتمادی که در یک رابطه وجود دارد را میتوان «حساب بانکی عاطفی» نام برد. قرن 21 و رشد فناوری با همۀ مزایای آن سبب دوری و ایجاد فاصله میان اعضای خانواده به ویژه همسران شده است. طوری که استقلال فردی افزایش یافته و برعکس آن روابط و تبادل عاطفی میان همسران در بیشتر موارد کاهش یافته است.
اگر زن و شوهر در قلب همدیگر حساب بانکی عاطفی باز کنند، ادب، مهربانی، صداقت و وفا به عهد سرمایهگذاری کنند، سود آنان از این حساب اعتماد و اطمینان بسیار زیادی خواهد بود. حتا اگر یک بار اشتباهی از یکی آنان سر بزند، این سود بانکی یعنی اعتماد به کمک آنان میرسد و اشتباهشان را جبران میکند. اما اگر بیاحترامی، بیادبی، بیتوجهی، تهدید و خودرأیی در این حساب پسانداز شود، بسیاری از رفتارهای خوب نیز همانند چک برگشتی، بیحاصل خواهد بود.
همسرانی که دچار دعواهای مداوم و عدم تفاهم و محبت با همدیگرند همیشه از حساب برداشت میکنند و هیچ گاهی دوباره به این حساب واریز نمیکنند که در نهایت سبب ورشکستهگی حساب میشود. فرق حساب بانکی پول با عاطفه در این است که حساب بانکی عاطفی از طریق روشهای متفاوتی پُر میشود.
در این زمینه میتوان از دیدگاه گلاسر، رواندرمان امریکایی که در مورد پنج نیاز اساسی انسان اشاره کرده است، استفاده کرد. ویلیام گلاسر و کارلین گلسر، داکتران روانشناس باور دارند که نیازهای انسان در کل شامل پنج مجموعه است. این مجموعهها از دید آنان شامل نیاز به بقا، نیاز به تعلق خاطر، نیاز به قدرت، نیاز به آزادی و نیاز به تفریح میباشند.
آقای گلاسر معتقد است که نیاز افراد به هر یک از این پنج مورد، متفاوت است و تنها کسانی میتوانند یک زندهگی مشترک و موفقی داشته باشند که نیازهای آنان در هر یکی از این پنج دسته با هم نزدیک باشند. به طور نمونه فردی که «نیاز به بقای او» از مقیاس پنجتایی تا 5 باشد، این پیام را میرساند که او یک شخص بسیار محتاطی است که به سلامت، تغذیه و همچنان به رابطۀ عاطفی با همسرش اهمیت زیادی میدهد و چنین فردی در ازدواج با کسی که این نیاز در او مثلاً در حد 2 باشد و بنابر همین مسأله در این زمینه بیقیدتر است، دچار مشکل میشود.
ویلیام گلاسر و کارلین گلاسر باور دارند که طبق این فورمول اختلاف تنها ١ تا حداکثر ٢ درجه آن هم در یکی یا در نهایت در دو مورد این درجهبندی میتواند رابطۀ خوبی را شکل دهد، اما اختلاف بیش از این میتواند مشکلآفرین شود و هر چه میزان این اختلاف بیشتر باشد، احتمال شکست ازدواج و بسته شدن حساب بانکی عاطفی نیز بیشتر است.
در کنار موارد بالا شش راه حل علمی دیگری نیز برای بارور کردن حساب بانکی عاطفی همسران، موثر میباشند:
اول: درک فرد مقابل
درک فرد مقابل از مهمترین پساندازهایی است که زن و شوهر میتوانند در این بانک داشته باشند. همچنان در این جستوجو باشند که طرف مقابل را درک کنند. آن چه برای زن مهم است، باید همان قدر برای شوهر نیز مهم باشد و برعکس آن. زندهگی یک قانون طلایی دارد که میگوید: «همان طوری که با دیگران رفتار کنی با تو رفتار خواهند کرد.» یعنی همان طوری که دوست داری همسرت تو را درک کند و حرفهایت را بفهمد، تو هم او را درک کن و سعی کن مسایل را از دید او نگاه کنی.
مشاجرههای لفظی همیشه از نبود درک جانب مقابل و نبود صمیمیت ناشی میشود. مرد احساسات زن را محکوم میکند، تمسخر میکند و انتقاد میکند و زن هم با شکایت کردن از مرد، در او احساس شکست، سرخوردهگی و بیلیاقتی ایجاد میکند. ارتباط نزدیک زن و شوهر با یکدیگر فراتر از حرف زدن و گوش دادن است.
دوم: توجه به مسایل به ظاهر جزوی و بیاهمیت
گاهی اوقات رفتارهای حاکی از ادب و مهربانی هر چند کوچک است اما تأثیر شگرفی روی طرف مقابل میگذارد. برعکس این قضیه هم صادق است. نامهربانی، بیادبی، بیاحترامی یا بیتوجهی برداشت بسیار زیادی از حساب بانکی عاطفی به حساب میآید. زن و شوهر باید متوجه باشند که کوچکترین رفتارها و حرکات از دید طرف مقابل پنهان نمیماند و تأثیرات خود را در روح و روان او باقی میگذارد.
سوم: وفای به عهد
در ارتباط به زن و شوهر، اگر دو طرف به قول و قرار خود پایبند باشند، پسانداز بزرگی کردهاند و اگر زیر قول و قرار خود بزنند، برداشتی کلان از حساب بانک عاطفی خود انجام دادهاند. چون طرف مقابل با این کار دیگر هیچ قول و تعهدی را قبول نخواهد کرد .
چهارم: آشکار کردن توقعها و خواستها
تقریبا علت بیشتر مشکلات ارتباطی بین خانم و شوهر ریشه در انتظارات مبهم دربارۀ وظایف و اهداف دارد. توقعهای مبهم به ناامیدی، دلسردی و نداشتن تفاهم منجر میشود. زن و شوهر توقعهایی از هم دارند، اما این توقعها را واضح و صریح بیان نمیکنند و هیچ تلاشی هم برای روشن کردن انتظارهای خود از یکدیگر نمیکنند. وقتی انتظار زن و شوهر روشن و واضح نباشد و بیان نشود، کم کم احساسات درگیر میشود و سویتفاهم کوچک و ساده باعث از بین رفتن روابط صمیمی میشود.
پنجم: نشان دادن قاطعیت و ثبات شخصیت
قاطعیت و ثبات شخصیت موجب ایجاد اعتماد میشود. نداشتن ثبات شخصیت تقریباً هر گونه تلاشی را برای ایجاد اعتماد بالا از بین میبرد. اگر زن یا شوهر ریاکار باشند، هرگز نمیتوانند اعتماد طرف مقابل را جلب کنند. قاطعیت به این معناست که زن و شوهر با همۀ افراد با اصول مشخص و واضحی رفتار کنند. اگر زن و شوهر در غیاب و حضور فامیل، دوستان و همکاران رفتار یکسانی از خود نشان دهند، این رفتار باعث اطمینان بالا در همسر میشود و او احساس میکند که شریک زندهگیاش نقاب بر چهره نزده است و نقش دیگری را بازی نمیکند.
ششم: عذرخواهی خالصانه برای برداشت از حساب
وقتی از حساب بانکی خود برداشت میکنید، باید از صمیم قلب از طرف مقابل عذرخواهی کنید. با عذرخواهی صمیمانه، اعتماد بسیاری را به صورت پسانداز به حساب خود ریختهاید، مانند: «من اشتباه کردم»، «نسبت به شما کم لطفی کردم»، «نسبت به شما بیاحترامی کردم»، «شأن شما را نادیده گرفتم»، «واقعاً متأسفم» و … این که از صمیم قلب و به دور از هر گونه چاپلوسی از کسی معذرتخواهی کنیم، نیاز به شخصیت قوی دارد. افرادی که از امنیت درونی برخوردار نیستند، نمیتوانند عذرخواهی واقعی داشته باشند. آنان احساس میکنند اگر معذرتخواهی کنند تحقیر میشوند و در هراسند مبادا دیگران از این ضعف آنان سویاستفاده کنند. در واقع امنیت درونی آنان بر اساس عقاید دیگران است و از این که دیگران چه فکری دربارۀ آنان میکنند، نگران هستند.
در ادامه باید نوشت که روابط همسران در خانواده به حدی حساس و لطیف است که یک مقاله، دو مقاله حساسیت آن را حل نمیتواند، اما برای این که رابطۀ سالم و مثمر عاطفی داشت و حساب بانکی عاطفی ما موفقانه عمل کند، سادهترین راهها همین نکاتی است که در بالا تذکر داده شد.
منابع:
1: تیوری انتخاب/ مترجم داکتر علی صاحبی/ نویسنده دکتر ویلیام گلاسر و کارلین گلسر/ چاپ 27
2: ازدواج بدون شکست/ مترجم دکتر علی صاحبی/ نویسنده دکتر ویلیام گلاسر و گارلین گلسر/ چاپ 22
3: سایت سلامت نیوز