صالح و جمهوریت دیجیتال
نویسنده: ابومسلم خراسانی
پس از افزایش سیلآسا و فزایندۀ سرقتهای مسلحانه، باجگیری، جرایم جنایی، بمبگذاریهای هدفمند و حملههای تروریستی در کابل، امرالله صالح، معاون نخست ریاستجمهوری نزدیک به دو ماه پیش اعلام کرد که مسوولیت تأمین امنیت پایتخت را رییسجمهور غنی به او سپرده است. مغز متفکر استخباراتی و رییس پیشین امنیت ملی کشور که به تعبیر خودش کابل را همانند کف دستش بلد است، آستین بر زد تا جلو انجام جرایم جنایی، حملههای تروریستی و کجرفتاریهای اجتماعی را در خستهترین پایتخت جهان بگیرد.
کارنامۀ دو ماهۀ معاون نخست ریاستجمهوری برای برگشت دوبارۀ امنیت و کاهش موج طوفانی جرم و جنایت در کابل اما با خلاهایی همراه است که از چشم هیچ حقیقتبینِ زیرک و منتقد توانا پوشیده نیست. با تأکید بر این نکته که نشستهای ششونیم صبح و برنامۀ میثاق امنیتی در جرمزدایی و کاهش کجرویهای اجتماعی و حملههای تروریستی موثر بوده است، اما عملکرد و نشستهای ششونیم صبح دارای کاستیهای بیشماری نیز است که باید به آن پرداخته شود.
مجرم یا متهم؟
نصب عکس افراد متهم به سرقتها، باجگیریها و کجرویهای اجتماعی در پایتخت یکی از اقدامهای معاون نخست ریاستجمهوری و تیم ششونیم صبح است که مرز میان متهم و مجرم را تیره ساخته است. قانون حکم میکند تا زمانی که دادگاه شخصی را پس از بررسی مجرم اعلام نکرده باشد، هیچ کسی به شمول دولت و رسانهها حق ندارند این افراد را «مجرم» تلقی کنند و هویت آنان را فاش بسازند. این عمل معاون نخست ریاستجمهوری به صراحت در تقابل با قانون قرار دارد. شاید این اقدام آقای صالح جلو جرم و جنایت را به گونۀ موقت در کابل بگیرد، اما اقدام غیرقانونی و خلاف حقوق انسانی است که بیشتر به محکمۀ صحرایی شباهت دارد تا تلاش برای مقابله با جرایم.
از سوی دیگر، از روزنۀ ادبیات جامعه شناختی کجرفتاریهای اجتماعی این اقدام امرالله صالح و تیم ششونیم صبح را «انگزنی» یا «برچسبزنی» میدانند. طبق این رهیافت، تشهیر هویت مجرمان و انگزدن نه تنها در درازمدت نمیتواند جلو کجرفتاری را بگیرد؛ بلکه این اقدام در ذات خود جرمزاست و میتواند مجرمان کوچک یا خردهباندها را به بزرگترین باندهای خطرناک تبدیل کند. طبق این رهیافت، آنانی که قدرت برچسبزدن را دارند با این کار مراسم «آبروریزی» خردهمجرمان و متهمان را برگزار میکنند و به این ترتیب، این خردهمجرمان در درازمدت به مجرمان خطرناکی تبدیل میشوند. انگزنی و تشهیر هویت متهمان از یکسو خلاف قانون است و از سوی دیگر در ذات خود جرمزاست تا جنایتگستر باشد.
پراکندهگی در کارکرد
نشستهای ششونیم صبح به رهبری امرالله صالح بسیار شتابزده، پراکنده، نمایشی و فیسبوکی شده است تا اقدام جدی برای جرمزدایی و مقابله با حجم فزایندۀ کجرفتاریهای اجتماعی و حملههای ترورستی در پایتخت باشد. از سوی دیگر ، امرالله صالح حوزۀ بزرگی از کارهای جنایی را از پاکسازی شهر و برداشتن موانع از جادهها تا تغییرات در کارکرد پولیس، از نظارت بر دواخانهها تا گرفتاری مجرمان جنایی و از تعقیب و بررسی حملههای ترورستی تا مبارزه با فساد را شامل میشود که بسا پراکنده و نامنظم است. در واقع آقای صالح وظیفۀ شهردار، پولیس، امنیت ملی، ارتش … را بر دوش گرفته است.
نگاهی گذرا به متنهای فیسبوکی نشستهای ششونیم نشان میدهد که محتوای این نشستها چقدر پراکنده و نامنظم است. کارهای موثری برای مبارزه با جرایم و گروهای تروریستی این گونه موثریت کمتری دارد. در این نمایش آقای صالح به عنوان قهرمانی ظاهر میشود که همهکاره است و از اشغال روی سرک تا امنیت ملی و مسایل کلان کشوری در کابل از زیر نظر او میگذرند. این نگاه از سوی دیگر میتواند قهرمانسازی کند و استبداد سیاسی را به میان بیاورد. بسیاری از منتقدان آقای صالح میگویند که از عملکرد او بوی استبداد میآید و این میتواند دولتداری خوب و دموکراسی را صدمه بزند. آقای صالح در همۀ نوشتههای فیسبوکش این روزها از دولت قوی سخن میگوید. حالا درست است که دولت قوی را هر شهروندی دوست دارد، اما نباید به بهانۀ دولت قوی استبداد به میان آید و آزادیهای مدنی و سیاسی شهروندان قدغن شود.
کارکرد گزینشی در مبارزه با جرایم
مبارزه با جرایم و فساد مالی همواره در افغانستان گزینشی بوده است. اجرای قانون همواره خردهمجرمان و فسادپیشهگان کوچک را نشانه گرفته است. فسادپیشهگان بزرگی که میلیونها دالر سرمایۀ ملت را به یغما بردهاند با پاسپورتهای سیاسی در بلندترین موقفهای دولتی حضور دارند و به جز دزدی، فساد و جرم در این کشور کار موثر دیگری انجام ندادهاند. وقتی مبارزه با جرایم و فساد در اولویت حکومت قرار دارد و معاون نخست ریاستجمهوری برای محو جرایم آستین بر زده است، چرا از فسادپیشهگان بزرگ شروع نمیکند؟ چرا موانعی را که زورمندان بزرگ و رهبران سیاسی برای عابران ایجاد کردهاند را بر نمیدارد؟ چرا صدها جریب زمینی که از سوی غاصبان بزرگ مافیایی در کابل غصب شدهاند، دوباره به دولت و یا صاحبان آن برگشت داده نمیشود؟
با گرفتاری چند فردی که از روی ناچاری و گرسنهگی دست به دزدی و سرقت میزنند میزان جرایم کاهش نمییابد. آنانی که پول ملت را به سرقت بردهاند و در فسادهای بزرگ دخیل هستند، اکنون در موترهای شیشهسیاه و همراه با محافظان مسلح گشتوگذار میکنند و پاسپورتهای سیاسی دارند. اگر قانون برای همۀ شهروندان به گونۀ یکسان تطبیق نشود، موثریت و کارایی خود را از دست میدهد و قانونگریزی در جامعه افزایش مییابد. باندهای مافیایی بزرگی که ریشه در آستین رهبران سیاسی و سیاستمداران بزرگ دارند از فیلتر تیم ششونیم صبح نمیگذرند. نشست ششونیم صبح تنها افراد ضعیف و جرمپیشهگان کوچک را مورد بررسی قرار میدهد. تنها با کار سازمانمحور و تطبیق قانون به صورت یکسان بالای همه میشود بر دیو جرایم در کابل پیروز شد و کمر مافیایی را خم کرد؛ نه با کارهای فرد محور.
از سوی دیگر، تقابل صالح با رهبران سیاسی و نمایندهگان مردم بیانگر خامی آقای صالح در امر سیاستورزی میباشد. پاسخهای تند و زنندۀ او به شماری از رهبران سیاسی میتواند پایگاه دولت را در میان تودههای از مردم تضعیف کند و زمینههای دو دستهگی و تضاد میان ملت و دولت را افزایش دهد. آقای صالح با یک همبستهگی دروندولتی با رهبران سیاسی، نمایندهگان مردم و رهبران قدرتمند میتواند با فساد، زورگیری و نابسامانیهای موجود در کشور مقابله کند. هرچند بخشی از نابسامانیهای موجود در کشور ریشه در آستین همین رهبران سیاسی دارد، اما تقابل و تضاد با آنان میتواند اوضاع را بدتر بسازد. آقای صالح باید تفاهم و گفتوگو را به جای تقابل و تضاد برگزیند و فضا را مسالمتآمیز و آرام جلوه دهد؛ نه قهرمانبازی فیلمی.