فرصتهای دموکراسی در افغانستان
نویسنده: ابومسلم خراسانی
مایک پمپیو، وزیر خارجۀ ایالات متحدۀ امریکا در مراسم گشایش مذاکرات مستقیم صلح میان دولت افغانستان و گروه طالبان در قطر یادآوری کرد که «دموکراسی نظام خوبی در دنیا فعلی است، اما امریکا دیگر دموکراسی را تحمیل نمیکند.» این حرف حاوی پیام مهمی به سیاستمداران و شهروندان افغانستان است که برای امریکاییها مهم نیست که پس از صلح، چه نظامی در افغانستان حاکم خواهد شد.
این واضح است که دموکراسی در کلیت جامعۀ افغانستان به روایت غالب تبدیل نشده و کژفهمیها و سوء برداشتهای زیادی نسبت به این پدیده وجود دارد. از سوی دیگر حضور دموکراسی با حضور نیروهای خارجی در افغانستان و جنگ و خشونت حجم سوء برداشتها و کجفهمیها را بیشتر ساخته است. تا جایی که امروزه در مواردی دموکراسی به مثابۀ «برهنهگی» و «کفر بودن» تقلیل داده میشود.
با این همه، دموکراسی در افغانستان در دو دهۀ گذشته با همۀ نقدهایی که بر آن وارد است؛ فرصتهایی را نیز خلق کرده است که از میان برداشتن آن کار دشوار و در مواردی ناممکن است. شماری از این فرصتها حتا در دل روستاها و مناطق دوردست افغانستان نیز جا افتاده و ذهنی شده است. فرصتهای خلق شده، امروز به «خط سرخ» هیأت مذاکرهکننده دولت افغانستان در مصاف با طالبان پنداشته میشود.
حضور رسانهها در جامعه
حضور رسانههای جمعی یکی از بزرگترین دستاوردهای دموکراسی در افغانستان است. امروز هر گروه و جناحی در افغانستان از رسانهها استفاده میکنند و بیشتر از هر زمان دیگر به جامعۀ متکثر و پلورالیست افغانستان پی بردهاند. حضور رسانهها در افغانستان یکی از دستاوردهای مهم دموکراسی است که توانسته تا حدودی تصویر متفاوتی از افغانستان بیرون دهد. هرچند میشود کاستیهای رسانهها در افغانستان را آفتابی کرد، اما در کلیت نقش رسانهها در آگاهیدهی و روایتسازی، کمترین توجه به جنگ و صلح را برجسته دانست. امروز روح جمعی که دربارۀ قطع جنگ، صلحخواهی و تکثرگرایی به صورت نسبی در افغانستان شکل گرفته است، مرهون قدرت و تلاش رسانهها میباشد.
رسانهها بستر خوبی برای روایتسازی و دموکراسی باوری در جامعه شناخته میشوند و به عنوان ستون چهارم دموکراسی از آن یاد میشود. رسانهها در افغانستان با وجود کمکاری، پروژهیی بودن و اقتصادمحوری تا حدودی توانستهاند یک فرصت مناسبی را خلق کنند. امروز از دورافتادهترین روستای افغانستان تا شهر کابل و کوههای مرتفع بدخشان صدای رسانهها شنیده میشود و این در ذات خود یک فرصت بیبدیل و تحولآور در تاریخ افغانستان است.
حضور زنان در ساختار سیاسی افغانستان
تحول و حضور زنان در افغانستان پس از رژیم طالبان یک فرصت و دستاورد بزرگ دموکراسی نوپا در افغانستان است. حالا زنان بیش از هر زمان دیگر در ساختار قدرت، بافت اجتماعی و میدان جنگ و صلح حضور دارند. این حضور هرچند تا حال به مرحۀ لازم نرسیده است، اما حضور زنان پرقدرت است و هیچ نیروی توان برداشتن آن را ندارد. دموکراسی نوپا در افغانستان زمینۀ این حضور نسبی و پرقدرت را فراهم ساخته است.
امروز بانوان افغانستان از ریاست جمهوری گرفته تا ارتش و در وزارتخانههای کشور حضور پررنگ دارند.آنان نسل آگاه، تحصیلیافته و جهان دیده هستند. ظرفیت این نسل را هیچ گروهی دوباره در لایۀ چادر برقع پنهان کرده نمیتواند و این حقیقتی است که باید همه بپذیرند. فوزیه کوفی، عضو هیأت مذاکرهکننده صلح افغانستان در قطر یادآور شد که «زنان افغانستان زنان بیست سال پیش نیستند» و این خود نشاندهندۀ عمق تحول و پیشرفت زنان در عرصۀ سیاست، فرهنگ و اقتصاد است.
حضور جوانان در بستر قدرت
حضور جوانان در ساختار قدرت، سیاست و فرهنگ افغانستان از زمینههای دیگری است که دموکراسی پایهگذار آن بوده است. امروزه برآوردها نشان میدهند که بیشتر از نصف شهروندان افغانستان را قشر جوانان تشکیل میدهد و این نسل به آزادی بیان و تکثر باور دارد. هیچ نظامی در افغانستان نمیتواند سد راه خواستههای جوانان شود و دیدگاه، افکار و خواستهای آنان را نادیده بگیرد.
نقش رسانهها، زنان و جوانان به عنوان سه نیروی بزرگ و تحول در آیندۀ افغانستان غیر قابل انکار است. این سه فرصت از یکسو مکمِل همدیگر هستند و از سوی دیگر به صورت نسبی در تار و پود جامعۀ افغانستان رسوخ کردهاند و برچیدن آن ناممکن است. این موارد نشاندهندۀ نهادینه شدن دموکراسی در افغانستان است و با وجود چالشهایی که وجود دارد، فرصتهای را ایجاد کرده است که در تاریخ افغانستان سابقۀ این چنینی نداشته است.