مذاکرات صلح؛ تصویر گذشته و نگاه آینده
نویسنده: ابومسلم خراسانی
قرار است گفتوگوهای صلح پس از مدتها از سر گرفته شود. هیأت مذاکرهکنندۀ دولت افغانستان در قطر حضور دارد و نمایندهگان طالبان نیز به رسانهها میگویند که آجندای آنان برای گفتوگوهای مستقیم با هیأت دولت آماده است. گفتوگوهای صلح افغانستان سه سال میشود که در دو مرحلۀ جداگانه با امریکا و هیأت دولت افغانستان به گونۀ جدی در قطر جریان دارد. دولت افغانستان و طالبان با وساطت امریکا، قطر و پاکستان ماهها با هم گفتوگو کردهاند، اما برایند این گفتوگوها به صورت مشخصی برای شهروندان افغانستان مشهود نبوده است. تصور گذشتۀ گفتوگوهای صلح در افغانستان تار و مبهم است. این گفتوگوهای دامنهدار هیچ تأثیری در میدانهای نبرد، وضعیت زندهگی مردم، کاهش خشونتها و ترورهای هدفمند در کشور نداشته است.
ماشین جنگی طالبان در سایۀ گفتوگوهای صلح و مشروعیت نسبی که از گفتوگو با امریکاییها به دست آوردند، فعالتر و برندهتر شده است. این گروه در سه سال گذشته به جز دو بار آتشبس سهروزه که آن هم در موارد زیادی نقض شده است، تنور خشونتهای دوامدار خود را داغ نگاه داشته و بر جنگ فرسایشی و زمانبر خود که روزانه صدها باشندۀ این سرزمین را میسوزاند، تأکید داشتهاند. طالبان در این مدت هر چند در میدانهای نبرد شکست خوردهاند و نمیتوانند به اهداف نظامی و اهداف استراتژیک خود برسند. این گروه تلاش دارد به جنگ فرسایشی خود ادامه دهد و با استراتژی قتل آتش جنگ شعلهور باشد و نگاهی نظامیمحور خود به جنگ افغانستان را حفظ کنند.
حالا که قرار است گفتوگوهای صلح دوباره آغاز شود. چند نکتۀ مهمی وجود دارند که باید جهان و هیأت مذاکرهکنندۀ صلح دولت افغانستان آن را بالای طالبان بقبولانند تا این گفتوگوها معنا پیدا کند و تأثیر آن بر زندهگی مردم احساس شود.
نخست این که جهان باید به طالبان اذعان کند و از راه دیپلماتیک فشار بیارد که طالبان با نظامیگری، خشونت، ایجاد توحش و ترورهای هدفمند نباید معمای جنگ افغانستان را حل کند؛ زیرا این گروه با این شیوه بر افغانستان تسلط پیدا نخواهد کرد. این نکته باید به طالبان به صورت واضح بیان شود، اگر آنان تأکید بر گزینۀ نظامی دارند، گفتوگوهای صلح بیمعنا است. گروهی که در میدان نبرد آتش جنگ را داغ نگهداشته و باورمندی به صلح ندارد، چگونه میتوان با نمایندهگان آن مذاکره و گفتوگو کرد. به باور نگارنده، اگر شرایط دور جدید گفتوگوهای صلح مانند گذشته باشد، یک دور باطل است که میچرخد و هیچ برآیند مثبتی در آن دیده نمیشود.
نکتۀ دوم این است، در صورتی که این گفتوگوها به نتیجۀ مطلوبی میرسد و طالبان نیز به این نکته پی برده باشند که راه حل بُنبست سیاسی و معمای افغانستان با جنگ و خشونت باز نمیشود، در این صورت طالبان باید به یک سازش سیاسی فکر کنند که در آن همۀ طرفهای افغانستان دخیل باشند.
فشار سیاسی جامعۀ جهانی از یکطرف، عقلانیت سیاسی و توافق دیدگاه میان اعضای هیأت مذاکراتی دولت افغانستان و رسیدن طالبان به این فکر که جنگ راه حل نیست میتواند زمینهساز کاهش خشونتها باشد و مزید بر آن امیدواریها را برای گفتوگوهای صلح و رسیدن به یک توافق همهجانبه به وجود بیاورد. در غیر این صورت، آیندۀ گفتوگوهای صلح همانند گذشته مبهم و بیتأثیر است و نمیشود به آن امیدوار بود.
طالبان پس از آغاز روند خروج نیروهای خارجی از افغانستان خشونتها را به گونۀ بیسابقه افزایش دادهاند. در سه روز گذشته بیش از 60 شهروند کشور کشته و یا زخمی شدهاند و از سوی هم، جنگ به بیش از صد ولسوالی به گونۀ جدی جریان دارد. از کشتهها پشتهها ساخته شده و هزاران تن آواره و بیخانمان شدهاند. با این وجود، اگر تغییراتی در رویکرد گفتوگوهای صلح به میان نیاید، آیندۀ گفتوگوهای صلح نیز موثریت چندانی در میدانهای جنگ نخواهد داشت.
در کنار این همه، مردم از وضعیت جاری خسته شدهاند. سه سال گفتوگو و چانهزنی هیچ تغییر مثبتی را به وجود نیاورده است و برعکس، وضعیت جاری ناامیدی را نسبت به صلح افغانستان به وجود آورده است. به نظر میرسد، اگر این بار همانند گذشته گفتوگوهای صلح برایند مطلوبی در پی نداشته باشد، پایههای گفتوگوهای صلح سست شده و بیباوری به آن به گونۀ بیسابقه افزایش مییابد.
بنابرین، خشونتها باید پایان یابد، جامعۀ جهانی باید فشار لازم را بالای طالبان وارد کند تا این گروه تغییراتی را در میدانهای نبرد به میان آورند. مزید بر این، اگر چنین کاری صورت نمیگیرد و طالبان تن به کاهش خشونتها نمیدهند و به گونۀ واقعی گفتوگوها را آغاز نمیکنند، حضور هیأت مذاکرهکنندۀ دولت افغانستان در قطر به جز وقت تلفی چیزی دیگری پنداشته نمیشود. با خروج نیروهای خارجی از افغانستان و افزایش خشونتها از سوی طالبان به جز ویرانگری و به دست آوردن قدرت سیاسی از راه جنگ، معنای دیگری را افاده نمیکند. اگر طالبان به این فکر هستند که گفتوگو و چانهزنیها نمیتواند راهگشا باشد پس باید تدابیر دیگری برای بیرون رفت از وضع موجود و رسیدن به حالت مطلوب روی دست بگیرند.