نیروهای دفاعی و امنیتی نماد وحدت ملی و ضامن صلح و ثبات همیشهگی در افغانستان
در تجربۀ 20 سالۀ حکومت پساطالبانی در کشور هیچ میدانِی به اندازۀ میدان پیکار و مقابله با هراسافگنی، دفاع از تمامیت ارضی و نوامیس ملی در صفوف نیروهای دفاعی و امنیتی برای تمرین وحدت ملی فراهم نبوده است. قاعدۀ بازی در سیاست افغانستان با وجود همۀ تلاشهایی که به هدف قوام وحدت ملی صورت گرفته، متأسفانه در بده بستانهای سیاسی بر سر قدرت بر محور قومیت چرخیده و زمامداران امور در این دو دهه به جای فراهمآوری بسترهای شکلگیری وحدت ملی، پیوسته کوشیدهاند تا معمای وحدت ملی را از مجرای قوم، زبان و مذهب حل کنند.
ارتش ملی کشور اما برخلاف مرزبندیهای قومی بر پایۀ منافع ملی افغانستان شکل گرفته و نیروهای ارتش به دور از وابستهگیهای قومی، زبانی، جغرافیایی و محلی در همۀ افغانستان از دشتهای هلمند و قندهار گرفته تا کوهپایههای بدخشان با یک هدف مشترک در برابر هراسافگنی میرزمند و از تمامیت ارضی افغانستان پاسداری میکنند.
هیچ گروه قومی در افغانستان نیست که خود را در آیینۀ ارتش ملی کشور نبیند و حس تعلق خاطر به یک افغانستان امن، صلحآمیز و با ثبات نداشته باشد. به همین دلیل با وجود قربانیهای زیادی در میدانهای نبرد صفوف ارتش ملی را تا هنوز خالی نگذاشته و هر روز از پیش با انگیزۀ دفاع مقدس و پایان جنگ در کشور این صفوف را نیرومندتر نگهداشتهاند.
نیروهای دفاعی و امنیتی متعلق به مردم افغانستان است؛ زیرا این نیروها در همۀ کشور از مردم نمایندهگی میکنند و برای منافع افغانستان، آرامش و آسایش مردم در سنگرهای داغ نبرد با قبول همۀ مشکلها سنگرداری میکنند. یکی از بهترین ویژهگیهای نیروهای دفاعی و امنیتی افغانستان این است که این نیروها وابسته به جریانهای سیاسی دخیل در منازعۀ افغانستان نیستند تا در پشتیبانی آنان به میدان نبرد آمده باشند؛ بلکه این نیروها همانگونهیی که گفته شد بر محور ارزشها و منافع ملی مردم افغانستان شکل گرفتهاند و همانند ستونهای استوار دارندۀ وحدت ملی، آزادی و عزت مردم افغانستان عمل میکنند.
این نیروها در 20 سال پسین با فراگیری آموزشهای لازم در پی حمایت جامعۀ جهانی مهارتهای مسلکی زیادی را فرا گرفته و با استفاده از این مهارتها و تکتیکهای رزمی توانستهاند با وجود گستردهگی بحران بار مسوولیت وظیفهیی خود را در راستای تأمین امنیت مردم بر دوش بکشند.
نیروهای امنیتی افغانستان در پی حمایتهای جهانی امروزه با کسب مهارتهای آموزشی و تجهیزات نظامی پیشرفتهیی که در اختیار دارند، میتوانند در برابر هر گونه تهدید مقاومت کنند و از مردم خود در برابر هجوم بیگانهگان دفاع کنند. آموزش تکتیکهای جنگی، تجهیزات و تسلیحات معیاری و روحیۀ دفاع از تمامیت ارضی، نوامیس ملی و امنیت مردم از علتهای اساسی افزایش توانایی نیروهای دفاعی و امنیتی آنان به شمار میرود.
دفاع مستقلانۀ نیروهای دفاعی و امنیتی پس از خروج نیروهای خارجی، عقب زدن حملههای تهاجمی طالبان، باز پسگیری مناطق از دست رفته و سرکوب گروههای شورشی از عمدهترین دستاوردهایی است که نیروهای امنیتی افغانستان پس از تحویلگیری مسوولیتهای امنیتی از نیروهای خارجی به آن دست یافتهاند.
حمایت و دفاع از نیروهای دفاعی و امنیتی به معنای حمایت از منافع و وحدت ملی مردم افغانستان است که در پرتو این حمایت مردم میتوانند در شکلگیری و فراهمسازی سایر مولفههای وحدت ملی به هدف پایان دادن به نزاع درازدامن این کشور گامهای اثرگذاری بردارند و بر معاملههای سیاسی و بده بستانهای روند صلح که جایگاه ارتش ملی افغانستان را با خطر روبهرو میسازد، نه بگویند.
تجربۀ پشت کردن به نیروهای دفاعی و امنیتی و ارتش ملی در تاریخ افغانستان نشان داده است که مردم برای آن بهای سنگینی پرداختهاند و به جز از افتادن در دام جنگهای داخلی و خشونتهای خونین، سود دیگری از این کار به دست نیامده است.
نیروهای دفاعی و امنیتی افغانستان در ادامۀ دو دهه نبرد در برابر طالبان همزمان با پیشرفتهایی در روند مذاکرات صلح جهت پایان دادن به خشونتها در حالت دفاعی قرار گرفتند و از آن زمان تاکنون هیچ گونه حملۀ تهاجمی بالای مواضع گروه طالبان انجام ندادهاند.
طالبان اما برعکس در حالی که نیروهای امنیتی در حالت دفاعی قرار داشتند، به حملههای تهاجمی خود افزایش داده و دامنۀ خشونتها را گسترش دادهاند. عدم واکنش نیروهای امنیتی به رهایی زندانیان طالبان و قرار گرفتن آنان در حالت دفاعی از حُسننیت این نیروها برای پایان جنگ و تأمین صلح در افغانستان حکایت دارد و آنان در ادامۀ نبردهای طولانی برای پایان جنگ حاضر شدهاند تا به اقدامات دستگاه سیاسی و جامعۀ جهانی تمکین کنند.
اکنون که رأیزنیهایی برای برگزاری نشست استانبول ادامه دارد و قرار است این نشست با حضور نمایندهگان طالبان، حکومت افغانستان و جریانهای سیاسی دخیل در منازعۀ این کشور زیر نظارت مستقیم سازمان ملل متحد در کشور ترکیه برگزار شود، امیدواریها بر این است تا طرفهای مذاکرهکننده و حکومت افغانستان از داعیۀ نیروهای دفاعی و امنیتی برای دستیابی به صلح پایدار و جلوگیری از جنگهای داخلی دفاع کنند.
امروزه نیروهای دفاعی و امنیتی افغانستان مصروف نبرد با هراسافگنی هستند که هزینههای سنگین مالی را در پی دارد و اگر تلاشهای صلح به نتیجه برسد و نیروهای دفاعی و امنیتی مصروف میدانهای نبرد نباشند، دایرۀ فعالیت این نیروها از میدانهای نبرد به تأمین امنیت پروژههای توسعهیی و برداشتن موانع ثبات همیشهگی در افغانستان تغییر خواهد کرد.
در حکومت پس از صلح نیروهای دفاعی و امنیتی میتوانند به جای حضور در میدانهای جنگافزون، تأمین امنیت پروژههای زیربنایی و انکشافی در زمینۀ ایجاد فضای آرام برای توسعۀ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی عمل کنند و اجازه ندهند که شکنندهگیهای کوچک اجتماعی – سیاسی منجر به فروپاشی شود.
حفظ و دوام روند فعالیت نیروهای دفاعی و امنیتی افغانستان میتواند حکومت پس از صلح را از سرمایهگذاری روی آموزش نیروهای نظامی و ایجاد واحدهای نظامی معیاری نجات دهد؛ زیرا این نیروها با هزینههای سنگینی مهارتهای مسلکی را فرا گرفته و تا این جا رسیدهاند.
کوچکترین معامله و بیتوجهی به نیروهای دفاعی و امنیتی ما را برای ساختن نهادهای نظامی و نیروهای آموزشدیده بیست سال دیگری به عقب بر میگرداند و به همان جایی خواهیم رسید که دو دهه پیش آغاز کرده بودیم.
روی این نکته حمایت از نیروهای دفاعی و امنیتی و حفظ نهادهای امنیتی به عنوان محور نیرومند قوام وحدت ملی، ثبات همیشهگی و صلح سرتاسری در روند گفتوگوهای صلح باید مورد توجه قرار بگیرد و از خطر پیامدهای پشت کردن به این دستاورد بزرگ مردم افغانستان جلوگیری شود تا مردم ما بار دیگری در گرداب نزاعهای سنگین قومی و مذهبی و جنگهای داخلی گیر ندهند.
تنها نیروهای دفاعی و امنیتی است که میتوانند در راستای تحکیم پایههای وحدت ملی به عنوان بزرگترین محور عمل کنند، از خطر فروپاشیهای اجتماعی – سیاسی جلوگیری نمایند، زمینهساز ثبات و توسعۀ پایدار باشند و از استقلال، آزادی، تمامیت ارضی، عزت و سربلندی مردم افغانستان دفاع کنند.