کرونا، زنانِ شاغل و استقلال شکنندۀ مالی
نویسنده: عزیز نیکیار
چندین فصل از سال است که «کووید 19» بر زندهگی بشر سایه افکنده است؛ سایهیی که تابیدن آفتاب زندهگی را بر بشر امروزی مانع میشود. کشورهای مختلفی با این پاندمی دستوپنجه نرم میکنند، نهادهای بیشماری در گیرودار این پاندمی تغییر کارکردی و ظاهری دادهاند، عدهیی ورشکست شدند و برخی هم تهدید کرونا را به مثابۀ یک فرصت پنداشته و تلاش کردهاند سر پای خود بیستند.
در این مدتی که «کووید 19» دمار از روزگار بشر درآورده، جلوههای مختلفی داشته است. برای شماری هیولای بزرگی بوده که آنان را راهی تخت بیمارستان کرده، برای عدهیی در نقش روح سرگردان ناامیدی ظاهر شده و برای صدها نفر دیگری مشکلات روانی ایجاد کرده است. اما در میان این همه، زنان بیشترین آسیب را از گسترش این ویروس در جهان متقبل شدهاند. زنان افغانستان نه تنها از این قاعده مستثنا نبودهاند؛ بلکه شدت آسیبی که از یکسو از ناحیۀ «کووید 19» و از سوی دیگری از بیتوجهی نهادهای حکومتی و غیرحکومتی بر پیکرشان وارد شده است، به مراتب سنگینتر از زنان جوامع دیگری میباشد.
نگارنده در این یادداشت تلاش میورزد تا جنبههای عینی ضربههای اقتصادی «کووید 19» را بر پیکر زندهگی زنان افغانستان در مدتی که این ویروس بر کشور در حال گسترش است مورد غور و بررسی قرار دهد. نگارنده تلاش کرده در این یادداشت بیشترین تمرکز خود را روی خانوادههایی قرار دهد که سرپرستی آنها را زنان بر عهده داشته و شامل قشر متوسط شهری میشوند.
هر چند خودکفایی زنان یکی از مسایلی است که پس از به وجود آمدن دولت جدید و توجه جامعۀ جهانی به افغانستان، مدتها دربارۀ آن بحث شده و حکومت تلاش کرده آن را مهم بگمارد و برای زنان و فعالیتهایشان زمینه را مساعد سازد، اما جامعۀ مردسالار افغانستان همواره به عنوان یک تهدید بالقوه فر ا راه استقلال مالی زنان و خودکفایی این قشر در اقتصاد بوده است. موانع به وجود آمده برای زنان افغانستان به ویژه برای زنانی که به دنبال استقلال مالی و اقتصادی بودهاند با گذشت هر روز بیشتر شده است؛ از تعصبهای سنتی گرفته تا ناامنیها و آخرین مورد نیز کووید 19.
آمار دقیقی از خانوادههایی که زنان سرپرست آنها هستند و یا آمار دقیقی از زنان خودسرپرست در افغانستان وجود ندارد. بر اساس آمار وزارت کار در سال 2015 میلادی حدود 500 هزار زن بیوه در سرتاسر افغانستان وجود داشتند که به دلیل تداوم خشونتها و جنگ این آمار روز به روز بیشتر شده است.
از سوی دیگری، صدها زن در افغانستان خود سرپرست خانواده هستند و یا سرپرستی یک خانوادۀ چند نفره را بر عهده دارند که برای پیشبرد امور زندهگی خود مشغول کارهای مختلفی از جمله کار در ادارههای دولتی، نهادهای آموزشی دولتی و نهادهای اداری غیرحکومتی و تشبثات کوچک و متوسطاند.
با گسترش ویروس کرونا در افغانستان، نهادهای غیرحکومتی و تشبثات کوچک و متوسط خصوصی مجبور شدند تا تعدیل نیرو دهند و شمار کارمندان خود را کاهش دهند. در این میان میتوان به مکتبهای خصوصی، کودکستانها، رستورانتها، شرکتهایی که در بخشی از آن زنان فعالیت میکردند و دیگر شغلها اشاره کرد. در بخش تصمیم تعدیل نیرو برعکس همیشه این زنان بودهاند که در ردیف اول قرار گرفته و مشاغل خود را از دست دادهاند.
در ماه نوامبر سال 2020 میلادی دفتر سازمان ملل متحد اعلام کرد که بیماری کووید 19 تأثیر ناگواری بر زنان افغانستان داشته است و در کنار سایر تأثیرها از جمله مشکلات روانی و افزایش خشونتها بر زنان، شمار زیادی از زنان شاغل، کارهای خود را از دست دادهاند. در این گزارش سازمان ملل آمده است که 63 درصد از زنان افغانستان که در ارزیابی این سازمان شرکت کردهاند، در بخش غیررسمی مصروف کار بودهاند که با آغاز شیوع کووید 19، شغل خود را از دست دادهاند.
شرایط اقتصادی کشور هر روز دشوارتر میشود و تورم افسارگسیخته نیز باعث شده که بسیاری از زنان سرپرست خانواده در تأمین هزینههای روزمرۀ خود ناکام باشند. حتا پیش از شیوع بیماری کووید 19، زنان در دست یافتن به مشاغل رسمی با موانع بسیاری مواجه بودهاند و با شروع این پاندمی اشتغال زنان بیش از هر زمان دیگری دستخوش آسیب شده است. بسیاری از زنان در صف اول تعدیل نیرو قرار گرفتهاند و کسبوکارهایی که نیاز به تعدیل نیرو داشتند، بیش از هر زمان دیگری زنان را اخراج کردند. زیرا در تفکر جامعۀ مردسالار افغانستان، این تنها مردان هستند که نیاز به کار و پول برای گذراندن زندهگی خود دارند و زنان کمتر به عنوان سرپرست در این کشور به شمار میروند.
از سوی دیگری، نبود بیمه و مصونیت شغلی برای زنان در ادارهها و نهادهای غیردولتی یکی دیگر از مشکلات عمده فراراه استقلال مالی آنان پنداشته میشود. به طور نمونه با تعطیلی کودکستانها در کشور، نهاد آموزشی که بیشترین کارمندان آن را زنان تشکیل میدهند، از فعالیت باز مانده و زنان زیادی را به خانهنشینی سوق داده است. از آن جایی که نهادهای غیردولتی در جریان همهگیری «کووید 19» هیچ نوع تعهدی برای پرداخت معاش یا حداقل مددمعاش برای کارمندان خود ندارند، زنان زیادی از لحاظ اقتصادی متضرر شدهاند. در این ردیف همچنان میتوان دانشگاهها و مکتبهای خصوصی را نیز شامل ساخت.
اگر وضعیت به همین شکل به پیش برود و حکومت و نهادهای حامی زنان نیز بر این مسأله توجه نکنند، بخش بزرگی از زنان طبقۀ متوسط شهری که در چند سال گذشته توانستند با تلاشهای فراوان بر پای خود بایستند و سرپرستی خود و خانوادههای خود را بدون نیاز به مردان برعهده بگیرند، دچار آسیب درازمدت میشوند و استقلال مالی آنان دچار تزلزل میشود. این مسأله ربط مستقیم به شکنندهگی استقلال امور دیگر زنان و ابعاد زندهگی آنان دارد.