
یاسمین عطایی، خانمی که با آموزش مهارتهای حرفهیی برای صدها زن بدخشانی فرصتهای کاری فراهم ساخته است
یاسمین عطایی، خانمی که بیش از 10 سال تمام در انجوهای محلی در بدخشان در بخشهای آموزش و بازاریابی تولیدات زنان کار کرده است، میگوید که او در این مدت با آموزش مهارتهای حرفهیی برای زنان توانسته برای شمار زیادی از زنان در این ولایت کارآفرینی کند.
این خانم کارآفرین از طریق برنامههای آموزشی در شهر فیضآباد، مرکز بدخشان و شمار زیادی از ولسوالیهای این ولایت صدها زن را در بخشهای گلیمبافی، قالینبافی، خیاطی، دستکولدوزی، رغزهبافی از طریق موسسۀ پیام بانوان و نهادهای آموزش حرفهیی دیگری آموزش داده است. به سخن او، امروزه همۀ این زنان به گونۀ رسمی و غیررسمی از طریق این حرفهها صاحب درآمدهای مالی شدهاند.
بانو عطایی میگوید که او و سایر همکارانش افزون بر بلندبردن مهارتهای حرفهیی زنان میکوشند برای تولیدات زنان بازاریابی کنند و نقش زنان را در فعالیتهای اقتصادی برجستهتر سازند. خانم عطایی میافزاید که زنان زیادی در این ولایت از تواناییهای بلندی برخوردارند، اما به دلیل محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی کمتر فرصتی برای بروز و ظهور توانمندیهایشان در اختیار دارند.
آن چنانی که خانم عطایی میگوید، هماکنون در پی فعالیتهای او و سایر همکارانش بیش از هزار زن در بخشهای حرفه در مرکز و ولسوالیهای بدخشان صاحب شغل شدهاند و توانستهاند در سطح روستاها برای زنان دیگری نیز زمینۀ کار را فراهم کنند.
بانو عطایی اما هنوز هم نبود بازار مطمین و عدم توجه به بازاریابی از تولیدات زنان را از عمدهترین دشواریهای موجود فرا راه کار و فعالیتهای اقتصادی زنان میداند. او میگوید: «تا زمانی که زنان خود به گونۀ مستقیم به بازار وصل نشوند و در زمینۀ عرضۀ تولیداتشان به استقلال نرسند، دستیابی به وضعیت مطلوب و ایده آل برای آنان ناممکن است».
به باور او، اگر زنان در کنار تولیدات در زمینۀ توسعۀ بازار برای تولیداتشان تلاش کنند، میتوانند افزون بر رفع نیازمندیهای اقتصادی در زمینۀ توسعۀ اقتصاد محلی و کاریابی برای زنان دیگری که در انزوا به سر میبرند نیز گامهای اثرگذاری بردارند.
در بدخشان طی سالهای پسین شمار زیادی از نهادهای ملی و بینالمللی برای ظرفیتسازی زنان فعالیتهایی را انجام دادهاند که هدف آنان خود بسندهگی زنان بوده است.
عدم حمایتهای دوامدار و نبود پروژههای حمایهیی از پیشههای زنان آموزشدیده سبب شده است که طی چند سال گذشته شمار زیادی از زنان و نهادهای مربوط به آنان به فعالیتهای اقتصادی و اجتماعیشان نقطۀ پایان بگذارند. بانو عطایی اما میگوید که او برای جلوگیری از توقف کار و فعالیت زنان در هر منطقه در کنار این که گروههای کاری زنان را به گونۀ دستهجمعی ایجاد کرده است، زنان را به گونۀ انفرادی نیز تشویق کرده تا به کارهای حرفهیی نیز ادامه دهند.
او توضیح میدهد که هماکنون زنان زیادی در مرکز و ولسوالیهای بدخشان به گونۀ گروهی کارهایی بزرگتری چون تولید ماسک برای موسسهها، تهیۀ لباس و تولید دستکول را انجام میدهند.
به سخن او، در صورتی که فرصت کارهای گروهی نباشد، آنان به گونۀ انفرادی در خانههایشان دست به چنین کاری خواهند زد و از طریق فروش آن مخارج زندهگی را تأمین خواهند کرد.
عایشه، یکی از دخترانی است که در بخش بافندهگی و خیاطی آموزش دیده است. او میگوید که از طریق حرفههایی که آموخته است توانسته نیازمندیهای خانوادۀ خود را برطرف بسازد و در تقویت اقتصاد خانوادههای دیگری نیز سهم بگیرد.
عایشه میافزاید : «ما در گذشته سه هزار افغانی پول پرداخت میکردیم که برای خانوادۀ خود در مناسبتهای عید و نوروز کالا تهیه کنیم، اما در دو عید و نوروز گذشته من همۀ لباسهای اعضای خانوادۀ خود را خودم تهیه کردهام و این کار عاید بسیار خوبی برایم دارد.»
بدخشان یکی از ولایتهایی است که میزان بیکاری در آن بالاست و نه تنها مردان؛ بلکه صدها زن و دختر آموزشدیده و فارغ از نهادهای آموزشی عالی کشور نیز در این ولایت از نداشتن کار و نبود فرصتهای شغلی رنج میبرند.
مسوولان محلی در بدخشان اما میگویند که یگانه راهی که میتواند از قطار بیکاران در بدخشان بکاهد، توجه به آموزشهای مسلکی و حرفهیی است که میتواند صف بیکاران را کوتاه کند و افراد بیشتری را وارد بازار کار بسازد.
