
ایران و نوع نگاهش به تروریسم
کاربست شبهنظامیان مذهبی پس از بهار عربی در سیاست خارجی ایران تعمیم یافت. اکنون ایران در کشورهای مختلفی با ابعاد و تشکیلات متفاوتی دست به تجهیز، تمویل، حمایت و آموزش شبهنظامیان میزند. پیش از ایران، پاکستان نیز به گونۀ گسترده از نیروهای شبهنظامی جهادی در سیاستهای خود استفاده کرد تا بر حریفان غلبه کند و سنگینی حضور خود در منطقه را به اثبات برساند. در میان حمایت از شبهنظامیان و تروریسم که در منطقه وجود دارد، نوع نگاه ایران به جریانهای تروریستی به «تروریسم خوب» و «تروریسم بد» تقسیم میشود. همان طوری که پاکستان به عنوان حامی تروریسم در منطقه و جهان دست به تقسیمبندی تروریسم خوب و بد زده، ایران نیز پس از بهار عربی این تقسیمبندی را در نظر گرفته است.
در این مدت گروههایی که وابسته به نظام ایران هستند و در سیاستهای بزرگ خود ماهی مراد ایران را مدنظر میگیرند، از طرف ایران حمایت میشوند و رسانههای ایرانی دست به تطهیر و بازنمایی آنها میزند. به عنوان نمونه شبهنظامیان فاطمیون هیچ فرقی با داعش ندارد. یگانه فرق این دو گروه در این است که داعش یک گروه تروریستی از جنس مذهب «سنی» است که اعمالشان را در سایۀ روایتهای این مذهب انجام میدهند و فاطمیون گروه تروریستی «شیعه» است که کارشیوههای خود را بر پایۀ مذهب شیعه تمثیل میکند. برای همین است که عبدالکبیر صالحی، دینپژوه و نامزد دکترا در ترکیه به این باور است که فاطمیون از نگاه اعمال تروریستی هیچ تفاوتی با گروه داعش ندارند و هر دو گروه وابسته به جریان تروریسم جهانی میباشند که آیندۀ منطقه را به تحلیل برده و زمینههای کاربست خشونتهای بیشتری را فراهم میسازند.
نوع نگاه ایران به طالبان نیز از مصداقهای تقسیمبندی جریان تروریسم به خوب و بد ردهبندی شده است. تا چند سال پیش طالبان همواره توسط ایران به عنوان یک گروه تروریستی و خطرناک معرفی میشد، اکنون که ایران تصور میکند که طالبان میتواند یک همکار سیاسی در منطقه باشد، پیوسته تلاش دارد از این گروه قباحتزدایی کند و زمینههای تطهیر آن را فراهم سازد. از همینرو است که ایرانیهای وابسته به رژیم ایران در روزنامهها، تلویزیون و رسانههای اجتماعی پیوسته تبلیغ میکنند که طالبان اکنون تغییر کرده و نوع نگاه این گروه به ایران و مذهب شیعه تغییر کرده است. ایرانیها و رژیم این کشور به این فکر نمیکنند که جنگجویان طالبان روزانه صدها انسان را میکشند و هزاران خانه را بیسرپناه و ویران میسازند. این گروه دست به جنایاتی میزند که در تاریخ بشر سابقه نداشته و ندارد، اما همین که ایران با چند پندار اشتباه فکر کرده که طالبان میتواند متحد سیاسی خوبی باشد، دست به دامان این گروه زده و پیوسته برای طالبان تبلیغ میکند.
این تقسیمبندیهای سیاسی جریانهای تروریستی به گونۀ قطع دامن این کشورها را خواهد گرفت و از سوی دیگر میتواند زمینههای قدرتگیری بیشتر گروههای تروریستی را فراهم کند. ایران به عنوان یک کشور تأثیرگذار در منطقه که خودش نیز به محور شرارت معروف است نباید بیش از این شرارتپیشهگی را ترویج دهد و تا مرز همپیمانان تروریستها در افغانستان سقوط کند. این سقوط از یکسو جریان تروریسم در منطقه را افزایش میدهد و از سوی دیگر میتواند دامن خود ایران را بگیرد و این کشور را دچار بحران سیاسی – اجتماعی بسازد. تروریسم دوست و دشمن، خوب و بد ندارد. این پدیده همانند دانۀ سرطان است و به هر جایی که برسد، سیستمهای اجتماعی و سیاسی را تخریب میکند و زندهگی را برای شهروندان و باشندهگان منطقه چنان تنگ میسازد که هیچ نوری را در آن جا راه نخواهد بود.
رسیدن به یک تعریف واضح از تروریسم در منطقه از اولویتهای مبارزه با این پدیده است. کشورهایی که دچار تروریسم هستند و با آن دستوپنجه نرم میکنند، باید تعریف واضح و درستی از پدیدۀ تروریسم داشته باشند. حتا در افغانستان که خود با تروریسم دست و گریبان است، تعریف واضحی از تروریسم وجود ندارد. به عنوان نمونه: طالبان چه کسانیاند؛ جریان تروریستی؟ برادران ناراضی؟ جنگجویان جهادی و یا هم مخالفان سیاسی؟ در مواجهه با طالبان نخست باید اجماع داخلی مبنی بر چیستی این گروه شکل بگیرد و مزید بر آن کشورهای منطقه به ویژه ایران دست از تقسیمبندی جریان تروریسم به تروریسم خوب و تروریسم بد، بردارد تا کشورهای مختلف به کمک هم بتوانند با این پدیده مبارزه کنند و زمینههای از میان برداشتن این گروههای تروریستی را مساعد کنند. گروههایی که حال و آینده سرزمینهای درهم شکسته خاور میانه را تاریک و سیاه کرده است.