توکل یا تدبیر؛ گفتمان دینی و چالش مبارزه با کرونا در افغانستان
یکی از مواردی که این روزها نهادهای مسوول را در امر مبارزه با ویروس کرونا نگران ساخته است، بیپروایی مردم نسبت به رعایت شرایط قرنطینه و بیتوجهی آنان به رهنمودهای بهداشتی است؛ کاری که بر بنیاد تجربههای جهانی و به گفتۀ آگاهان امور صحی خطر انتشار ویروس کرونا «کووید 19» را در جامعه افزایش میدهد.
هرچند به دنبال شیوع کرونا در کشور، شماری زیادی از ولایتهایی که در آنها واقعات مثبت به ثبت رسیده است، قرنطینه شدند، اما آنچنانیکه دیده میشود باوجود وضع محدودیتهای جدی، هنوزهم مردم قرنطینه را جدی نگرفته و به رهنمودهای بهداشتی توجه چندانی ندارند. پرسش اساسی این است که چرا باوجود گسترش روزافزون این ویروس در جهان که منجر به مرگ هزاران انسان شده است و شمار واقعات مثبت آن در افغانستان نیز رو به افزایش است، اما مردم عام تهدید این ویروس را جدی نمیگیرند؟
هرچند پاسخ به این پرسش، پهلوهای گوناگونی دارد، اما یکی از عوامل اساسی بیپروایی و بیتوجهی مردم نسبت به رعایت نکردن اصول قرنطینه و رهنمودهای صحی توهم استغنا در متوسل شدن به «توکل» و نفی «تدبیر» در مبارزه با کرونا میباشد.
آغازین روزهای انتشار کرونا در جهان با موضعگیرهای مذهبی مبنی بر نزول غضب الهی و انتقامجویی خداوند از کفار همراه بود، اما گسترش این ویروس در کشورهای اسلامی این ادعای جوامع دینی را در این مورد به چالش کشید. پس از آن موج دیگری از قرائتهای دینی در این باب سر بیرون آورد، اینکه کرونا برای مؤمنان رحمت الهی است و برای کافران عذاب خداوندی!
از آغاز شیوع ویروس کرونا، دو دیدگاه متفاوت در پیوند به این بیماری واگیردار مطرح شده است؛ یکی دیدگاهی که متکی بر توکل به خداوند همراه با تدبیر و رعایت رهنمودهای بهداشتی و دوم دیدگاه مبتنی بر توکل محض منهای رعایت تدابیر جدی پیشگیرانه. پیروان دیدگاه اول، کرونا را تهدید جدی برای بقای بشریت عنوان کرده و مدعی هستند که در پرتو ارشادات دینی رعایت دستورهای صحی برای مردم جهت نجات جانشان و جلوگیری از انتشار این ویروس به دیگران یک فریضه است و باید آن را جدی بگیرند. اما در مقابل گروه دوم با توجه بر اینکه گسترش ویروس کرونا در بسیاری از کشورهای جهان منجر به تعطیل مراسم و مناسک دینی و مذهبی شده است، تنها با توکل به خداوند اکتفا کردهاند و از جدی گرفتن رهنمودهای بهداشتی و رعایت اصول قرنطینه سخن نمیگویند.
گروه اول را باور بر این است که پیامبر اسلام مردم را از رفتن به محلاتی که با بیماریهای واگیردار مانند «وبا» و «طاعون» آلوده است، منع کرده است و همچنان افراد آلوده به این دست بیماریهای واگیردار را از ترک محل نیز ممنوع کرده است: «إِذَا سَمِعْتُمْ بِهِ بِأَرْضٍ فَلاَ تَقْدَمُوا عَلَيْهِ، وَإِذَا وَقَعَ بِأَرْضٍ وَأَنْتُمْ بِهَا، فَلاَ تَخْرُجُوا فِرَارًا مِنْهُ»1 (هرگاه خبر آن را به سرزمینی شنیدید، به جای شیوع آن نروید و هرگاه در سرزمین واقع شد و شما در آنجا بودید، از آنجا به قصد فرار بیرون نروید.)
بر بنیاد این حدیث و همچنان بر بنیاد آیت قرآن کریم (وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ )2 یعنی (خود را به دستهای خود به هلاکت نیاندازید) تأکید آنان بر عملیسازی رهنمودهای بهداشتی و رعایت شرایط قرنطینه از سوی مردم به منظور جلوگیری از انتشار ویروس کرونا میباشد. این گروهی از افراد با دلایل دینی، قرنطینه و رعایت توصیههای بهداشتی را جهت جلوگیری از انتشار ویروس کرونا مهم میدانند و تاکید میکنند که توکل بر خداوند بر پایة تدبیر و برخورد عقلانی و منطقی با تهدید کرونا استوار است و هرگونه کوتاهی در این زمینه، قابل توجیه نیست.
گروه دوم اما با استناد به احادیثی که در کتاب بخاری از معتبرترین کتاب مسلمانان آمده و در آن پیامبر اسلام طاعون را رحمت3 برای مؤمنان خوانده است میگویند، بر بنیاد این حدیث کافی است که مسلمانان با توکل بر خداوند شکیبایی پیشه کنند. به گفتة این گروهی از افراد، در نتیجة شیوع بیماریهای واگیردار، مسلمانان اگر جان بدهند، اجر و ثواب یک شهید 4را کسب میکنند.
هرچند مفاد این دو حدیث به هیچ عنوانی بیانگر نادیده گرفتن تدابیر و اقدامات پیشگیرانه برای جلوگیری از شیوع بیماریهای واگیردار نیست و در یکی از این احادیث به گونۀ روشن گفته شده است که از محلاتی که بیماریهای واگیردار شیوع پیدا کرده باشد، بیرون نشده و به محلات هم وارد نشوید.
این سخن حاوی پیام بزرگی برای روی دست گرفتن اقدامات پیشگیرانه جهت جلوگیری از انتشار بیماریهای واگیردار است. افزون بر این، رعایت رهنمودهای صحی که در باب «نظافت» در متون دینی بر آن تأکید بسیار شده است نیز بیانگر توجه جدی دین نسبت به نجات جان آدمی میباشد. شماری از علمای دینی به این باورند که بیماریهای واگیردار از جمله کرونا برای مؤمنان تنها در صورتی رحمت الهی شمرده میشود که آنان تدابیر لازم را برای نجات از آن روی دست گیرند، همۀ ابزارها و امکانات موجود را مورد بهرهبرداری قرار دهند و انسان جز خداوند هیچ تکیهگاه دیگری برای نجات جان خود نداشته باشد. در این صورت اگر به این بیماری واگیردار مبتلا میشود، خواست و ارادۀ خداوند در آن شامل است و رحمت شمرده میشود.
«گفت پامبر با آواز بلند – با توکل بازوی اشتر ببند»5
بر بنیاد روایتهای دینی، کسی که در نتیجة غرق شدن به دریا، گیرماندن زیر دیوار و یا در اثر بیماریهای لاعلاج جان ببازد، شهید میشود. این اصل به این معنا نیست که آدمی برای کسب درجة شهادت، خود را به دریا بیندازد، زیر آوار کند و یا قصداً خود را در معرض بیماریهای واگیردار قرار دهد تا درجۀ شهادت را کسب کند. اجر شهادت بر بنیاد روایتهای دینی زمانی برای آدمی میسر میشود که این رویدادهای خارج از توان او بدون اراده و اختیار او سراغش بیاید و خود آدمی در آن دخل و تصرفی قصدی نداشته باشد. در غیر این صورت تصمیم خود فرد برای غرق شدن در آب، گیرماندن زیر آوار و یا قرار گرفتن در معرض بیماری، خود کُشی به حساب میرود.
با توجه به این نص صریح قرآنکریم که «خود را به دستان خود به هلاکت نیندازید» جوامع دینی باید بر بنیاد این آموزهها از قرار گرفتن در معرض بیماریهای واگیردار از جمله کرونا بپرهیزند و همۀ دستورهایی را که برای جلوگیری از ابتلاشدن به این ویروس صادر میشوند را رعایت کنند؛ در غیر آن مرتکب قتل نفس و خودکشی میشوند. خودکشی نیز بر اساس روایتهای دینی مذموم پنداشته شده است.
از آنجایی که جوامع دینی نصمحور است و نخبهگان این جوامع ادعاهایشان را در باب توکل به خدا و اطمینانبخشی معنوی مؤمنان بر بنیاد نصوص محکم و دست اول دینی با نگاه جزمی و با عالم از «خطاهای فهم دینی»6 از نص بنا نهادهاند، مردمی را که روح دینداری مقلدانۀ آنان بر دینداری محققانه میچربد، به سادهگی پیرو خود میسازند.
در چنین جامعهیی که محمد ارکون از نواندیشان دینی آن را «جامعۀ ام الکتاب» میخواند، رفتار دینی مؤمنان بر بنیاد تفسیرهایی صورت گرفته از متون دینی استوار است. عالمان دینی باید برای نجات مردم از خطر تهدید ویروس کرونا مردم را به رعایت شرایط قرنطینه، دستورها و توصیههای بهداشتی تشویق کنند.
هر چند شماری از عالمان دینی در کشور با ارشادات دینی در امر مبارزه با کرونا گامهای جدی برداشته و رسالت ایمانیشان را برای نجات جان مردم به جا آوردهاند، اما هنوز هم در بسیاری از مناطق کشور به دلیل غالبشدن گفتمان «توکل» و عدم توجه به «تدبیر» مردم تهدید کرونا را جدی نگرفتهاند و به رهنمودهای بهداشتی عمل نمیکنند.
اگر عالمان دین در کنار توکل به خدا به مردم توصیه کنند که تدابیر وقایهیی را روی دست بگیرند و برای مردم بفهمانند که در صورت بیتوجهی به نکات بهداشتی به بیماریهای واگیردار مانند کرونا مبتلا شوند، مرگ ناشی از کرونا برای شما نه تنها اینکه رحمت خداوندی نیست؛ بلکه خودکشی است. در این صورت مردم با توجه به تأثیرپذیری که از دین دارند به گونة جدی همۀ قدمههایی را که در مبارزه با کرونا برداشته میشود، عملی خواهند کرد.
پینوشتها:
1- بخاری؛ حدیث 5730
2- قرآنکریم، سورۀ بقره- 195
3- بخاری؛ حدیث 3474
4- بخاری، حدیث 5734
5- مثنوی، دفتر اول، بخش 46
6- سروش، مدارا و مدیریت
7- محمد ارکون، از اجتهاد به نقد عقل اسلامی