حکومت گذار؛ آیا صلح نزدیک است؟
نویسنده: یحیی خیراندیش
کشورهای تأثیرگذار منطقه و جهان در فرایند گفتوگوهای صلح افغانستان برای نخستین بار تأکید کردهاند که یک حکومت گذار و یا انتقالی در این کشور به میان آید و طالبان به برقراری آتشبس فراگیر توافق کنند. چین، امریکا، پاکستان و روسیه در اعلامیههای متفاوتی خواستار برقراری آتشبس و ایجاد حکومت انتقالی در افغانستان شدهاند. دولت افغانستان نیز اعلام کرده که از روی کار آمدن حکومت گذار حمایت میکند، به شرط این که صلح در کشور تأمین شود. اما چند مسألۀ مهم و اساسی وجود دارد که باید به آن پرداخته شود تا معنا و مفهوم آن در هالهیی از ابهام و بدفهمی قرار نگیرد.
نخست این که رویکار آمدن حکومت گذار بدون آتشبس ممکن نیست. باید فشارهای لازم سیاسی و دیپلماتیک بالای طالبان بیشتر شود و به طالبان تفهیم شود که بدون تمکین به یک آتشبس فوری و همهشمول نمیتوانیم به سوی حکومت گذار قدم بگذاریم. طالبان بارها خواستار استعفای آقای غنی شده و ادعا دارند که با حضور رییسجمهور کنونی در قدرت نمیتوانند صلح کنند. اما به این پرسش پاسخ ندادهاند که با این همه خشونت، پیشروی و گسترش جنگ که این گروه خلق کرده است، پس از استعفای غنی با چه کسی مذاکره میکند تا به توافق صلح برسند. طالبان قصد دارند پس از فروپاشی نظام در کابل صلح کنند که این امر ممکن نیست.
جهان باید به طالبان گوشزد کند که آتشبس از همه بیشتر اولویت دارد و در سایۀ آتشبس میتوان در مورد نظام آینده و حضور طالبان در قدرت تصمیمگیری شود. پاکستان در این میان نقش عمده دارد و میتواند طالبان را قانع کند که این گروه به آتشبس تمکین کنند. وحید عمر، رییس مرکز ارتباطات استراتژیک ریاستجمهوری خطاب به طالبان نوشته است که اول خشونتها را کاهش دهید و بعد از کاهش خشونتها تغییر نظام آسانترین کار در این فرایند است. این نوشته خیلی منطقی و مستدل است. با این همه حجم خشونت و درگیری حتا مخالفان داخلی غنی موافق نیستند که او از حکومت کنار برود و میدان سیاسی را خالی بگذارد.
مسألۀ دومی که در پیوند به حکومت گذار گنگ و مبهم است، بحث نظام به معنای اجرایی آن است یا کلیات نظام جمهوریت و دستاوردهای دو دهۀ گذشته. در منظومۀ فکری طالبان به نظر میرسد که حکومت گذار به معنای کلیات نظام است. حالا آن که جهان و افغانستان منظورشان از تغییر نظام فقط بُعد اجرایی آن است و کلیات ساختار نظام جمهوری باید حفظ شود. از اینرو، تبیین و فهم این نکته ضروری است و طالبان باید بدانند که حکومت گذار به معنای تغییر در بُعد اجرایی آن است؛ نه در ساختار کلی نظام که خط سرخ جهان و مردم افغانستان است.
در پیوند به حکومت گذار یا انتقالی باید گفت که این دو مسألهیی که در بالا ذکر شد، بسیار حیاتی و مهم هستند. با این حال، دربارۀ حکومت گذار به نظر میرسد که گفتوگوهای صلح افغانستان به یک مرحلۀ حساس میرسد. هرچند سفر آخر رهبران سیاسی افغانستان به قطر و دیدارشان با نمایندهگان طالبان نتیجۀ ملموسی در پی نداشته، اما منابع آگاه میگویند که گفتوگوهای مستقیم صلح میان طالبان و دولت افغانستان وارد جزییات شده و بحث روی جزییات ممکن افغانستان را یک گام دیگری به صلح نزدیکتر سازد. هرچند این امیدواری پیش از وقت است، اما اینها تنها روزنههایی به شمار میروند که میتوان دید و قضاوت کرد.
اکنون یک اجماع جهانی در پیوند به حکومت گذار و مکانیزمهای آن به وجود آمده و جهان به طالبان تفهیم کرده است که به آتشبس تمکین کنند و روی یک حکومت گذار با رهبران افغانستان به توافق برسند. اینها نشانههایی از پیشرفت در مذاکرات صلح است و نشان میدهد که پس از یک بُنبست طولانی مذاکرات صلح جان تازهیی میگیرد و نوید این را میدهد که فاصلۀ افغانستان به صلح در حال کاهش است و یا در بدبینانهترین حالت زمینههای کاهش این فاصله دوباره تازه میشود.
دوم، اجماع داخلی نیز در این زمینه به وجود آمده و دولت افغانستان آماده است حکومت گذار به میان آید و فرایند گفتوگوهای صلح به نتیجه برسد. در این میان، انتخابی بودن زعیم آینده، نظام جمهوری، آزادیهای مدنی و حقوق زنان باید از اولویتهای جهان و افغانستان باشد. حالا اگر جهان با جدیت و قاطعیت بخواهد، میتواند طالبان را به پایبندی به این موارد وادار سازد و آیندۀ افغانستان را تضمین کند. هرچند کشورهای جهان میگویند که آنان به هیچ عنوانی نظام امارتی را در افغانستان نمیپذیرند، اما باید این حرفشان را در عمل نیز ثابت کنند.
قرار است دور دوم گفتوگوهای رهبران سیاسی افغانستان با طالبان در مقیاس بلندتری در اواخر ماه آینده برگزار شود. گفته میشود که این بار تنها دربارۀ حکومت گذار و مکانیزم آتشبس دایمی گفتوگو میشود. اعلام برگزاری این نشست و خواست جهان دربارۀ حکومت گذار با وجود همۀ بدبینیها دربارۀ صلح افغانستان نوید میدهد که این گفتوگوها به ثمر نشسته و افغانستان را به صلح نزدیکتر خواهد ساخت.