
روزهای قرنطینه و بازگشت به گذشتههای ادبی و فرهنگی
در پی رشد روزافزون فناوری نوین و رخنهکردن این فناوری در همۀ ابعاد زندهگی انسان، افزون بر اینکه سهولتهای زیادی برای بشر فراهم شده است، اما گیر افتادن در دام این فناوری در بسیای از موارد منجر به «الیناسیون» یا از خود بیگانهگی و ماشینی شدن زندهگی انسان شده است.
در روزهای کرونایی؛ تکرار این مکررات برای خانوادهها خستهکننده و طاقتفرسا شده است. بیشترین تلاش خانوادهها بر این است تا راههای جدید و جالبتری را برای سرگرمی جستوجو کنند. یکی از این سرگرمیها مطالعۀ ادبیات کلاسیک و داستانهای بومی است. قصهگویی یکی از سنتهای دیرینۀ مردم سرزمین ماست، اما با ورود فناوریهای نوین مانند تلویزیون و انترنت، این سنت به مرور زمان به فراموشی سپرده شده است. گسترش کرونا و قرنطینه شدن شهرها این سنت را بار دیگر در میان باشندهگان ولایتهای شمالی به ویژه ولایت بدخشان، دوباره احیا کرده است.
شمار زیادی از خانوادهها در بدخشان برای سرگرمی خود و فرزندانشان در روزهای قرنطینه به مطالعۀ داستانهای افتخارآفرین تاریخی و ادبیات کلاسیک سرشار از درسهای اخلاقی، صفا و صمیمیت میپردازند تا از یکسو برای اعضای خانواده سرگرمی ایجاد کنند و از سوی دیگر کودکانشان را از تاریخ گذشتهگان آگاه بسازند. این خانوادهها برای گریز از دلتنگی رزوهای قرنطینه به جای نشستن پای تلویزیون و گیرماندن در صفحات اجتماعی به داستانهای سنتی و ادبیات کلاسیک مانند شهنامۀ فردوسی و داستانهای عاشقانه روی آوردهاند؛ داستانهایی که پیش از آمدن تلویزیون به کشور، نُقل مجلس درازترین شبهای زمستانی بود.
مسوولان محلی، فعالان مدنی و شخصیتهای فرهنگی ولایت بدخشان به این باورند که احیای این سنت در پیوستن نسل نو با تاریخ گذشته و مرور افتخارهای تاریخی، فرهنگی، هنری و ادبی کشور مؤثر واقع میشود. نقیبالله ثاقبیار، رییس اطلاعات و فرهنگ ولایت بدخشان میگوید که مردم باید روزهای قرنطینه را به فرصتی خوب برای بازخوانی تحولات تاریخی و فرهنگی کشور بدل کنند. او میافزاید که بازگویی رشادت، قهرمانیها و فداکاریهای نسل گذشته و افتخارهای تاریخی کشور، افزون بر اینکه برای نسل نو سرگرمی ایجاد میکند، در زمینۀ نیرومندسازی پیوندهای تاریخی و درس گرفتن از افتخارهای نسل پیشین نیز مثمر واقع میشود.
صدیق لعلزاد، از چهرههای فرهنگی ولایت بدخشان میگوید، خانوادههایی که به گونۀ دستهجمعی پای قصههای شیرین بزرگان خانواده مینشستند و طولانیترین شبها را با قصه و خنده سحر میکردند، پس از افتادن در دام فناوریهای نوین اکنون در دنیای فردی خود به دور از رابطههای انسانی معنادار غرق شدهاند. به گفتۀ آقای لعلزاد، در شرایط تعطیلی مکاتب و دانشگاهها که دانشآموزان و دانشجویان خانهنشین هستند باید در کنار مطالعه درسهای مکتب و دانشگاه و سرگرمی در تلویزیون و شبکههای اجتماعی، نیاز است به ادبیات و تاریخ پربار فرهنگی پدرکالانهایشان، متنهای ناخواندۀ دستکم چهار دهۀ پسین را به گونۀ گروهی با اعضای خانواده، مورد بازنگری و مطالعه قرار دهند.
به همین ترتیب، محمد شریف، فعال مدنی ولایت بدخشان میگوید که او همراه با اعضای خانوادهاش روزهای قرنطینه را با مطالعه و خوانش داستانهای تاریخی، ادبی و فرهنگی، سپری میکند. به گفتۀ این فعال مدنی، احیای این فرهنگ میتواند در آشنایی و علاقهمندی نسل نو با ادبیات کلاسیک و افتخارات تاریخی کمک کند تا از این طریق یک نسل آگاه و با دانش به بار آیند. او تأکید میکند که خانوادهها باید در روزهای قرنطینه با توسل به این رویکرد جنبههای اخلاقی و حماسی ادبیات و فرهنگ گذشته را به کودکانشان بیاموزانند. به باور او، مطالعۀ داستانهای کهن از یکسو برای کودکان، جوانان و کهنسالان سرگرمی ایجاد میکند و از سوی دیگر یک تحول فکری را در ذهن آنان رقم میزند.
فعالان مدنی و شخصیتهای فرهنگی ولایت بدخشان میگویند که گسترش ویروس کرونا در سراسر جهان و دلتنگیهای ناشی از قرنطینه سبب شده است که مردم برای ایجاد سرگرمیهای سودمند و مؤثر به ادبیات و فرهنگ گذشته روی بیاورند و سنتهای فراموش شده مانند تاریخخوانی و قصهگویی را در میان مردم بار دیگر زنده کند.