سیاست دوگانۀ ایران در برابر صلح افغانستان؛ تهران باید تجدید نظر کند
هرچند روند صلح افغانستان یک مسألۀ داخلی است، اما این روند ابعاد گستردۀ منطقهیی و بینالمللی دارد. موفقیت این روند در همکاری صادقانۀ کشورهای منطقه و جهان گره خورده است. ایران به عنوان کشور همسایه و از قدرتهای تأثیرگذار در منطقه نقش به سزایی در موفقیت این روند دارد. دولت ایران اما آن چنانی که لازم است تا این دم برای برقراری صلح در افغانستان همکاری صادقانه نکرده است.
همکاری صادقانۀ ایران در بخش صلح افغانستان به مفهوم قطع رابطۀ تهران با طالبان و گروههای شورشی دیگری در این کشور است. دولت ایران در سالهای گذشته به ویژه با آمدن نیروهای خارجی در افغانستان سیاست دوگانهیی را در قبال صلح افغانستان اختیار کرده است. تهران از یکسو به دولت افغانستان اطمینان میدهد که برای برقراری صلح در این کشور همکاری میکند و از سوی دیگر، طالبان را تجهیز و تمویل میکند تا علیه این دولت بجنگند.
این سیاست دوگانه تهران در برابر صلح افغانستان سبب شده که مردم و دولت افغانستان آن چنانی که لازم است بالای دولت ایران اعتماد نکنند. بنابراین، انتظار میرود که ابراهیم رییسی، رییسجمهور تازۀ این کشور که در دوازدهم اسد امسال سکان قدرت را در دست میگیرد، سیاست خارجی ایران در برابر افغانستان را تغییر دهد.
- ایران و حمایتش از گروههای بنیادگرای اسلامی در افغانستان و تاجیکستان
- مذاکرات صلح؛ تصویر گذشته و نگاه آینده
- تغییر اولویت مبارزاتی امریکا و سرنوشت ناروشن جنگ و صلح در افغانستان
با توجه به سیاست موجود ایران، مقامهای بلندپایۀ دولت ایران در فرصتهای مختلفی در گذشته از همکاری تهران برای آمدن صلح در افغانستان اطمینان دادهاند، اما این تعهدات تاکنون جامۀ عمل نپوشیده است. عباس عراقچی، معاون وزارت خارجۀ ایران در سال 1397 به کابل آمد و با عبدالله عبدالله، رییس اجرایی حکومت وحدت ملی دیدار کرد. آقای عراقچی با صراحت گفت که ایران حاضر است هر کمکی برای ایجاد تفاهم میان دولت و گروههای مخالف داخلی در این کشور انجام دهد. ظاهراً منظور عراقچی ایجاد تفاهم میان دولت افغانستان و گروه طالبان بود.
دولت افغانستان که قبلاً از همکاری ایران در قبال صلح این کشور مأیوس شده بود. بار دیگر به ایران اعتماد کرد. محمدعمر داوودزی، رییس دبیرخانۀ شورای عالی صلح و نمایندۀ ویژۀ رییسجمهور غنی در امور منطقهیی وارد تهران شد تا بتواند حمایت ایران را برای تأمین صلح در افغانستان جلب کند. در این سفر وزیر خارجۀ ایران، مشاور امنیت ملی و معاون شورای امنیت ملی ایران به آقای داوودزی تعهد کردند که ایران اراده و توان همکاری با افغانستان را دارد تا در این کشور صلح برقرار شود. این همکاری شامل حاضر کردن رهبران طالبان برای مذاکرۀ مستقیم با دولت افغانستان بود که به واقعیت نپیوست.
سرانجام گفتوگوهای مستقیم صلح میان نمایندهگان طالبان و هیأت دولت افغانستان در ماه سنبله سال 1399 خورشیدی آغاز شد. مقامهای ارشد دولت پاکستان به صراحت اعلام کردند که این گفتوگوها را اسلامآباد تسهیل کرده است. به این معنا که وعدههای تهران برای آوردن طالبان روی میز مذاکره به واقعیت نپیوست. کابل دوباره از همکاری تهران در برقراری صلح در افغانستان ناامید شد.
کابل در حالی به همکاری تهران برای آوردن طالبان روی میز مذاکره دل خوش کرده بود که تهران پیش از این رابطهاش با طالبان را آشکار ساخته بود. جواد ظریف، وزیر خارجۀ ایران در سال 1398 اعلام کرد که تهران از مدتی به اینسو با طالبان در ارتباط است و این رابطه برای امنیت مرز میان افغانستان و ایران ضروری است. این همه در حالی است که پیش از این کابل بارها تهران را به تمویل و تجهیز گروههای مسلح مخالف دولت متهم کرده بود. تهران اما این ادعا را نپذیرفته است.
تهران چرا نمیخواهد کابل امن باشد؟
تهران باوجود این که میداند برقراری صلح در افغانستان به نفع ایران است، اما هنوزهم تلاش دارد طالبان در این کشور به عنوان یک قدرت فعال باقی بماند. ایران خواهان برقراری صلح به گونۀ مشروط در افغانستان است. این شرایط شامل بیرون شدن نیروهای امریکایی از افغانستان و وابسته بودن کابل از لحاظ اقتصادی به تهران است.
جواد ظریف، وزیر خارجۀ ایران در تازهترین مصاحبهاش با شبکۀ تلویزیونی «طلوع نیوز» به صراحت میگوید که ایران مخالف حضور نیروهای امریکایی در منطقه است. آقای ظریف از تلاشهای ایران برای خروج نیروهای امریکایی از عراق یادآوری میکند و به گونۀ غیرمستقیم تمویل گروههایی که با حضور امریکا در منطقه مخالف هستند، را توجیه میکند.
آقای ظریف میگوید: «حضور نیروهای خارجی را ما چه در عراق، چه در افغانستان و چه در سایر کشورهای منطقه، مخل صلح و امنیت منطقه میدانیم. اما ما به جای حکومتهای این کشورها تصمیم نمیگیریم. حکومتهای این کشورها دولتهای مستقلی هستند که برای خودشان تصمیم میگیرند و تصمیم هم با مردم است.»
مقامهای دولت ایران بارها افغانستان را سرزمین «اشغالشده» خطاب کردهاند. این اظهارات جواد ظریف بر همین مفهوم استناد دارد. این مفهوم یک دید مشترکی را میان طالبان و ایران به میان آورده است. از همینرو، دولت ایران طالبان را تجهیز و تمویل میکند تا در برابر نیروهای خارجی و دولت افغانستان بجنگند. صدها میل سلاح و هزاران مرمی ایرانی نزد جنگجویان گروه طالبان مشاهده شده است.
با این حال، حکومت جدید تهران نباید به این سیاست ادامه دهد. زیرا تشویق، تجهیز و تمویل بیشتر طالبان میتواند با خروج نیروهای خارجی از افغانستان، این کشور را به لانۀ تروریسم بدل کند. این لانۀ تروریسم در آیندۀ بسیار نزدیک میتواند به دردسر بزرگی برای ایران بدل شود.
بنابراین، ابراهیم رییسی به عنوان هشتمین رییسجمهور ایران میتواند روابط تهران با کابل را دوباره بررسی کند. حالا که نیروهای امریکایی در صدد بیرون شدن از افغانستان هستند، ایران میتواند با همکاری صادقانه با افغانستان به منافع مشترک برسد. رسیدن به این منافع مشترک نیازمند همکاری صادقانۀ ایران در برابر دولت افغانستان است. همکاری صادقانۀ ایران به این مفهوم است که روابط تهران با کابل بهبود یابد، تهران از تمویل، تجهیز و تشویق گروههای شورشی در خاک افغانستان به ویژه طالبان دست بردارد، و اجازه دهد که افغانستان زیربناهای اقتصادی خود را احیا و بازسازی کند.
دولت افغانستان نیز مکلف است خواستهایش را به گونۀ واضح و صریح با تهران در میان بگذارد. با این کار، ایران و افغانستان به عنوان دو کشوری که از لحاظ فرهنگی عقبههای مشترکی دارند، میتوانند از پدیدههای تروریسم، قاچاق مواد مخدر و تهدیدهای موجود و محتمل در منطقه، جلوگیری کنند. مبارزه با این پدیدهها میتواند کابل و تهران را به منافع مشترک نزدیک سازد.