45646

فرصت‌های آتش‌بس به طالبان؛ دولت باید ضمانت بگیرد

قرار است که نماینده‌گانی از بلندترین رهبران سیاسی که در دو دهۀ گذشته در متن قدرت افغانستان بوده و چرخ سیاست را چرخانیده‌اند به دوحه رفته و از نزدیک با نماینده‌گان طالبان دیدار کنند. محمد محقق، مشاور رییس‌جمهور نوشته است که اگر این نشست منجر به یک توافق سیاسی نشود؛ افغانستان وارد یک چرخۀ نامعلوم خشونت و جنگ خواهد شد.

 یکی از پیشنهادهای اصلی رهبران سیاسی افغانستان با طالبان، آتش‌بس سه ماهه است که طالبان بناء بر شروطی آن را پذیرفته‌اند. آزادی هفت‌هزار زندانی طالبان و کشیدن نام رهبران سیاسی  این گروه از لیست سیاه سازمان ملل دو شرط اساسی طالبان برای برقراری آتش‌بس می‌باشد. در شرایط فعلی نظامی و سیاسی طالبان این آتش‌بس در صورت برقراری‌اش فرصت‌های خوبی را برای طالبان به وجود می‌آرود.

 در شرایط فعلی که اقتصاد مردم سیر نزولی دارد و آواره‌گی و بی‌خانه‌مانی و گرسنه‌گی به اوج خود رسیده است؛ آتش‌بس یک موضوع اساسی برای مردم نیز است. اما پذیرفتن آتش‌بس از سوی دولت افغانستان نیز باید مشروط باشد و از سوی دیگر الزامی است که باید تمام زمینه‌ها و زمانه‌های آن آسیب‌شناسی شده و مورد تبیین قرار بگیرد تا جوانب و ابعاد آن مبرهن شود.

پیشنهاد آتش‌بس از سوی دولت افغانستان و قبولی مشروط طالبان باید در یک چارچوب مشخص اعمال شود و شماری از کشورها نیز باید آن را تضمن کننند. طالبان بر اثر تلفات سنگین که در چند ماه اخیر داشته‌اند، ماشین جنگی‌شان شدیدا آسیب دیده و بخش بزرگی از جنگ‌جویان آن‌ها کشته و زخمی شده است. اگر دولت افغانستان پالیسی مشخص و تدوین شده همراه با ضمانت اجرایی کشورهای منطقه و جهان نداشته باشد؛ این آتش‌بس برای طالبان سه فرصت اساسی را به همراه دارد.

نخست این‌که طالبان ماشین جنگی آسیب‌دیده خود را که در نبردهای آخر شدیدا تخریب شده، ترمیم کرده و تجدید قوا می‌کنند. گفته‌ می‌شود که شفاخانه‌های پاکستان و قبرستاهای این کشور از زخمی و مرده پر است و اجساد جنگجویان طالبان آن‌قدر زیاد است که به صورت شبانه دفن می‌شوند تا روحیه جنگجویان این گروه کم نشود.

یک عضو طالبان به رسانه‌ها گفته است که قبرستان‌ها در مرز افغانستان و پاکستان پر از جنازه است و روزانه صدها تن در این مکان‌ها دفن می‌شوند. آتش‌بس سه ماهه در صورت برقراری‌اش می‌تواند زمینه تجدید قوا، درمان زخمی‌ها و ترمیم ماشین جنگی طالبان را مساعد کند. به نظر می‌رسد که استرتژیست‌های نظامی پاکستان نیز با این آتش‌بس موافقت دارند.چون بارها منابع نزدیک طالبان به رسانه‌ها گفته‌اند که ساختار جنگی طالبان در اثر نبردها و حملات هوایی آسیب جدی دیده است.

دوم آزادی هفت‌هزار زندانی طالبان است که هنوز دولت افغانستان در قبال عدم آزادی آن پافشاری دارد. هفت هزار جنگجوی تازه نفس می‌تواند چرخۀ آسیب‌دیدۀ ماشین جنگی طالبان را ترمیم کند. زلمی خلیل‌زاد نمایندۀ آمریکا در مورد صلح افغانستان در گفتگویی با لطف‌الله نجفی زاده گفته بود که آزادی این زندانیان در موافقت نامۀ دوحه آمده و سر آن توافق شده است.

 حالا که طالبان به آتش‌بس سه ماهه موافقت کرده‌اند به نظر می‌رسد که این افراد آزاد می‌شوند. حضور دوبارۀ این نیروها در ساختار نظامی طالبان یک خطر جدی برای آینده و جنگ در افغانستان خواهد بود. همان‌قدر که آتش‌بس در شرایط فعلی اهمیت دارد به همان پیمانه آزادی زندانیان طالبان نیز می‌تواند خطر افزایش جنگ را بیشتر کند و طالبان را جسورتر کند تا در میدان‌های نبرد خشونت بیشتری را به نمایش بگذارند.

سومین فرصت که این آتش‌بس برای طالبان دارد؛ تلسط آن‌ها در بندرگاه‌های بزرگ و درآمدزا شمال، غرب و جنوب می‌باشد. طالبان در مدت سه ماه آتش‌بس با خیال راحت از این منابع تغذیه کرده و ساختارهای سیاسی – نظامی خود را تقویت می‌کنند. به همان پیمانه‌یی که در عدم کنترول این بندرگاه‌ها اقتصاد دولت افغانستان آسیب می‌بیند؛ اقتصاد جنگی طالبان تقویت می‌شود.

 این برای فرمانده‌هان نظامی طالبان اهمیت اساسی  دارد. طالبان با این پول‌ها می‌تواند نیروهای نظامی خود را حفظ کرده و صد البته آن را افزایش نیز دهند. چالشی وجود داشت که با قبولی آتش‌بس، ساختار نظامی طالبان فروریخته و جنگجویان آن صف نبرد را خالی می‌کنند اما با تسلط بر بندرگاه می‌تواند نه تنها جنگجویان خود را حفظ کنند بلکه دامنۀ سربازگیری را نیز افزاش دهند.

در مقابل این سه فرصت مهم آتش‌بس به طالبان؛ دولت افغانستان باید این ضمانت را از طالبان و جامعۀ جهانی و کشورهای دخیل در جنگ و صلح افغانستان بگیرد که برآیند این آتش‌بس باید یک توافق سیاسی برای آیندۀ قدرت در افغانستان و آیینه تمام‌نمایی جهت‌های سیاسی و توزیع عادلانه قدرت باشد. اگر چنین ضمانتی توسط طالبان وجود نداشته باشد؛ تصویر  روزهای بعد از آتش‌بس بسیار خطرناک است.

طالبان با تجدید قوا، درمان زخمی‌ها و حضور هفت‌هزار جنگجوی تازه نفس می‌تواند توان نظامی خود را به نمایش گذاشته و آتش خشونت‌ها را چنان افزایش دهند که مردم افغانستان در گرمای این آتش سوخته و تمام داشته‌ها و منابع مادی و معنوی تخریب شود. بدون چنین ضمانتی دادن این همه امتیاز برای آتش بس سه ماهه به معنای باخت به طالبان است و هیچ توجیه منطقی  و سیاسی  برای رهبران افغانستان ندارد.

دومین مورد مهم در این زمینه ضمانت عملی طالبان در بارۀ آیندۀ جنگجویان خارجی در صورت رسیدن به یک توافق سیاسی است. هزاران جنگجو که زیر چتر امنیتی طالبان فعالیت‌های نظامی داشته و در گسترش خشونت‌ها و تخریب زیربنایی‌های افغانستان نقش اساسی دارند در زمان آتش‌بس و بعد از آن چی می‌شوند. آن‌ها چی می‌کنند و در نظام برآمده از توافق سیاسی جایگاه آن‌ها چیست؟

 آیا به کشورهای اصلی‌شان تحویل داده می‌شوند؟ آیا طالبان توانایی قطع رابطه با آن‌ها را دارند؟ آیا توانایی اخراج آن‌ها را دارند؟ چه خطری از این ناحیه متوجه دولت برآمده از توافق سیاسی می‌شود. حضور هزاران جنگجوی جهانی بی‌سرزمین که هیچ پیوند و التزام به افغانستان و مردم ندارند؛ می‌تواند یکی از تهدیدات بزرگ باشد که در برابر آن باید از طالبان ضمانت گرفته شود.

گرفتن این دو ضمانت در مقابل دادن سه امتیاز اساسی به طالبان باید در اولویت رهبران سیاسی قرار داشته باشد که به دوحه و از آن‌جا به پاکستان می‌روند. هرچند قبول آتش‌بس با شرایطی که طالبان گفته‌اند دشوار است اما بر فرض که دولت افغانستان و جامعۀ جهانی این شرایط را بپذیرند باید ضمانت‌های لازم را  بگیرند تا برایند این آتش‌بس خودش به یک چالش اساسی تبدیل نشده و معادلۀ جنگ و صلح را پیچیده‌تر نکند.

 باید به طالبان فهمانده شود که از راه زور و نظامی‌گیر نمی‌توانند به افغانستان مسلط شده و سلطۀ خود را بگسترانند. به نظر می‌رسد که در صورت نبود ضمانت‌های لازم حملات خود را بعد از سه ماه گسترده‌تر کرده و با یک رویکرد جدید آتش‌ جنگ را مشتعل کنند. آتشی که می‌تواند بسیار ویران‌گر و بنیادبرافکن باشد که افغانستان، مردم و خود طالبان در آن خواهند سوخت.

نحلیل‌های بیشتر را این‌جا بخوانید.