جنسیت و توسعه
دیدگاه جنسیت و توسعه به دنبال آن است تا زنان و مردان به عنوان نیروهای اثرگذار در جامعه بتوانند از فرصتها، امکانات و شرایط متعادل و مساوی برخوردار شوند تا در پرتو این برخورداریها بتوانند با دستیابی به نیازمندیهای اساسی نقششان را در روند انکشاف و توسعه ایفا کنند.
از آنجاییکه انکشاف عبارت از حرکت از وضعیت ساده و یا بدتر به وضعیت بهتر و کاملتر، به لحاظ کمی و کیفی است؛ بدون رعایت دیدگاههای جنسیتی، این روند به هیچ وجه کامل نیست. بحث جنسیت و انکشاف با توجه به رعایت اصل عدالت جنسیتی و ایجاد فرصتهای برابر برای مردان و زنان جهت دستیابی به توسعه و انکشاف در صدر تصمیم گیریها، برنامهریزیها و اقدامات عملی در سطح بینالمللی و ملی قرار گرفته است.
اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، کنوانسیون حقوق کودک، کنواسیون ژنو، انکشاف هزاره، اهداف توسعۀ پایدار، کنوانسیون رفع هرگونه تبعیض علیۀ زنان، پلاتفرم اقدامات بجینگ، قطعنامۀ 1325 شورای امنیت در سطح بینالمللی؛ برنامۀ کاری ملی برای زنان افغانستان، قانون منع خشونت علیۀ زنان در سطح ملی از عمدهترین تعهدات ملی و بینالمللی برای تساوی جنسیت و ایجاد فرصتهای برابر و دیدگاه عادلانۀ جنسیتی برای زنان و مردان میباشد.
وارد کردن مسأله جنسیت در فرایند توسعه، اصول مختلفی چون رفاه، برابری، فقر زدایی، کارآیی و توانمندسازی زنان را مدنظر دارد. همینطور تقسیم نقشها، انتظارات جامعه از زنان و مردان و ساختارهای جنسیتی مورد توجه قرار گرفته است. برای سازماندهی مناسب زنان و توانمندسازی آنان در فرایند توسعه، برنامهریزی و اقدامات اصولی نیاز است که باید افزون بر تغییر نگرشهای جنسیتی برنامههای بنیادی کارا و شیوههای اساسی برای افزایش حضور زنان در سطوح مختلف تصمیمگیری مدنظر گرفته شود.
دیدگاه جنسیت و توسعه تنها به مسایل زنان بر نمیگردد، بلکه به ساخت اجتماعی و سپردن نقشهای اجتماعی به زنان و مردان و انتظارات مشخصی که جامعه از ایشان دارد نیز ارتباط دارد. این مفهوم همچنان ماهیت مشارکت زنان را در محیط فعالیت، اعم از درون و بیرون خانه تحلیل میکند و به طبقهبندی کار زنان که در آن کارخانه نادیده گرفته شده است، دست میازد.
با توجه به اینکه نیمی از جمعیت جهان را زنان تشکیل میدهند، برای دستیابی به توسعه باید زنان و مردان در فرایند توسعه مشارکت کرده و به طور کامل از نتایج آن بهرهمند شوند، اما متأسفانه از بسیاری جهات زنان در روند انکشاف مورد غفلت قرار گرفتهاند.
بناً برای برون رفت از این وضعیت و جدی گرفتن مسأله جنسیت و انکشاف، ایجاب مینماید تا برنامههای راهبردی را در چند سطح مورد بررسی قرار داد و به منصۀ اجرا گذاشت.
شاملسازی برنامۀ جنسیت در برنامههای انکشافی به راهبردهایی بر میگردد که اهداف پاسخ به جنسیت را در دستور سیاستها، طرحها و خدمات متنوع دولتها قرار دهد.
توجه جدی به حساسیت جنسیتی
وارد کردن حساسیت جنسیتی در برنامههای دولت به گونهای که این برنامهها باید حساسیت جنسیتی در میان دستاندرکاران سیاست و مجریان توسعه و گروههای ذیربط بگستراند. با توجه به این امر که تفاوت میان زن و مرد و انتظارات جامعه از این دو برخواسته از هنجارهای فرهنگی و اجتماعی بوده و همین امر، زمینهساز اقدامات تبعیضآمیز علیۀ زنان شده است.
در پرتو این آگاهی، باور بر اینکه روابط انسانی باید مبتنی بر اصول برابری، عدالت و کنشهای متقابل و به دور از تبعیض استوار باشد، میتوان در ایجاد زمینههای اساسی برای زنان و برابری جنسیتی جهت دستیابی به توسعه و انکشاف قدمهایی را برداشت.
از سوی دیگر تلاش برای ریشهکن ساختن هرگونه تبعیض در محیط خانه و محل کار از دیگر مولفههای اساسی و ستون استوار دارندۀ جنسیت و انکشاف است که در زیر به چند راهبرد که جایگاه زن در توسعه را میتواند به خوبی تثبیت کند، اشاره مینماییم.
دستیابی برابر به منابع، فرصتها و منافع
برابری در دسترسی به منابع، فرصتها و منافع در تمام سطوح آن مورد نظر است، تا با ایجاد فرصتهای برابر در زمینههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی میزان دسترسی زنان و مردان به گونۀ عادلانه در تصمیمگیری، مشارکت، نقش آفرینی و اجراات در نظر گرفته شود. از سوی دیگر برطرفسازی نابرابریها، تبعیض جنسیتی، محرومیتها، ممنوعیتها و محدودیتها که به عنوان عوامل اساسی و بازدارنده در زمینۀ فراهمآوری فرصتهای برابر، برای عدالت جنسیتی شناخته شدهاند در دستور کار دولت، نهادهای مدافع حقوق زنان و نهادهای مدنی باشد.
آموزش مسایل جنسیت و انکشاف
آموزش مسایل مربوط به جسنیت، عدالت جنسیتی و جنسیت و انکشاف از دیگر مواردی است که میتواند در زمنیۀ تولید اندیشۀ جنسیت محور و انکشافی اثرگذار باشد.
تولید مواد آموزشی، راهاندازی برنامههای آموزشی و گفتمانهاییکه بتواند ما را در فهم مسایل مربوط به جنسیت و انکشاف مدد رساند، بسیار با اهمیت میباشد. چون موج بزرگی از نا باوریها و عدم تعهد واجراات نسبت به رعایت موضوعات مربوط به جسنیت و انکشاف ناشی از عدمآگاهی یا پایین بودن میزان آگاهی از اهمیت عدالت جنسیتی در روند انکشاف و توسعه است.
به رسیمت شناختن نقشهای چندگانۀ زنان
به رسیمت شناختن این نقشهای چندگانۀ زنان در قانونگذاری، برنامهریزی، تصمیمگیری و اجراات دستگاه دولت به منظور پیشبرد برنامههای پاسخ به جنسیت، هر سازمانی باید با آگاهی کافی، مقدمات اجرایی که منجر به پیگیری منافع زنان میگردد را تنظیم کند و به اصل عدالت و برابر جنسیتی توجه جدی و لازمی را به خرچ دهد. افزون بر آن بر جریانسازی جنسیتی در تمام برنامهریزیها نیز گامهای عملی بردارد.
ایجاد سهولت برای زنان
فراهمآوری و تطبیق برنامهها و ابزارهایی که میزان درآمد زنان را بالا برده و از سختی کار آنها بکاهد. اگر دولت و یا هر نهاد دیگری بتواند که برنامههایی را عملی و ابزارهایی را فراهم کند که از میزان سختی و حجم حجیم کارهای زنان بکاهد و فرصتهای درآمدزایی بیشتر و بهتر فراهم شود، آنزمان، پای زنان به میدان انکشاف به قوت تمام کشانده میشود.
نو آوری در نقشها
نو آوریهای تازه در نقشهای اجتماعی و فرهنگی مردان و زنان به گونۀ دیدگاههای سنتی و کلاسیک نسبت به زنان و مردان، عوض شود و نوع نگاههای افراد جامعه نسبت به دو جنس زن و مرد، تنها با معیار انسانیت به دور از هنجارهای اجتماعی قطب بندیهای جنسیتی قرار گیرد.
دستیابی به اهداف جنسیت و توسعه نیازمند تلاشهای پیگیر و کوششهای خستهگیناپذیر گروههای مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است تا بتوان در پرتو این توجه به دیدگاه جنسیت و اهداف آن دست یافت.
تحقق این مهم همچنین نیازمند وقوف کامل نسبت به نقشها، روابط و تلاشهای مردان و زنان در عرصههای حیات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی است. علاوه بر این لازم است تا برای ارزشگذاری فعالیتهای گوناگون اقتصادی و غیر اقتصادی چارچوبی تدارک شود. گذشته از این برای دستیابی به هدف توسعه، اندیشه و اقدامات جدی نیاز است که جهت انسانی داشته باشد و نیازهای اساسی زنان و مردان را در هر سطحی درک کند و برای تحقق این نیازها همه مساعی خود را بکار گیرد.