
زبالهدان – بخش دوم
نویسنده: کاوه جبران
این سرزمین تنها محل دفن زبالۀ قدرتهای منطقه و جهان نیست. خود بزرگترین تولیدکنندۀ زبالۀ انسانی است. ارزشهای حاکمش جز زبالهیی به نام (افغانی-اسلامی) چیز دیگری تولید نکرده است. عرض یک هفته شصت جوان با شعار اللهاکبر سلاخی شدند، اما مردان دهانکفکردهاش و زنان بقچهپیچیدهاش در شهرها برای تقبیح مکرون و کاریکاتورهای منسوب به پیامبر به خیابان میآیند. ارزانترین سربازان جهاد اسلامی در کشورهای دیگر همین مردم اند. از چچن تا سوریه و لیبی برای صد دالر آمریکایی میجنگند. این مبلغ هم صرفاً هزینۀ خوراک و پوشاک ماهوارش میشود. مزد اصلیاش نزد الله محفوظ است.
وقتی محمد بوعزیزی تونسی به اعتراض خود را آتش زد، بهار عربی راه افتاد. وقتی فرخنده را آتش زدند، میلیونها دالر سهم انجیاوهای فعال مدافع از حقوق زن شد. در این سرزمین، هیچ جنایتی وجدان این زبالهها را به فعالیت وا نمیدارد. هیچ فاجعهیی این نظام فاسد و این ارزشهای سنگی را سرنگون نمیکند.
با همان شعاری که کشته میشوند با همان شعار جنازههایشان را دفن میکنند و بعد این فجیعترین مرگ را به مردۀ جوانشان تبریکی میدهند.
ملایش سر سر بریدۀ امانوئل مکرون جایزۀ میلیونی تعیین میکند.
استاد دانشگاهش سخنگوی امارت اسلامی میشود.
دانشگاهش سرباز دین و داعش تولید میکند.
نرخ زندهگی هم یک روپیۀ کابلی.
لطفاً غیر از زباله چیز دیگری را نشان دهید!