گپ نخست
عصر ما را دانشمندان علوم اجتماعی “عصر ارتباطات” نیز میگویند. اهمیت رسانههای جمعی چنان است که امروز پیشرفت فرهنگ و تمدن بشری را بدون رسانههای آزاد نمیتوان تصور کرد.
رسانهها مهمترین عامل گفتگو و رویارویی فرهنگها و انتقال اطلاعات و معلومات جدید اند، امروز به ویژه ظهور و فراگیر شدن رسانههای اجتماعی جدید، مهمترین عامل تحولات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی در سطح جهان اند، اعتراضات موسوم به بهار عربی محصول فراگیر شدن رسانههای اجتماعی بودند، امروز رسانههای اجتماعی، جامعه مجازی جدید و گروههای فشار جدیدی را به وجود آورده اند که اثر آنها بر سیاستگذاری دولتها به مراتب آنیتر و گستردهتر از گذشته است.
احزاب سیاسی، نهادهای مدنی، رسانههایی چون؛ رادیو، تلویزیون و روزنامهها و جنبشهای اجتماعی هر کدام از طریق رسانههای اجتماعی امروز به سطحی از اطلاعرسانی، اثرگذاری و بسیج شهروندان رسیده اند که در تاریخ معاصر بیسابقه بوده است. رویدادهای امروز به گونۀ شگفت انگیزی جهانی شده اند و بازتاب جهانی دارند، یک اعتراض در یک گوشۀ دور افتادۀ جهان میتواند همسوییهایی را در عین زمان در سطح جهان برانگیزد. نشر عکس جسد بیجان یک کودک مهاجر سوری در سواحل مدیترانه میتواند در آنِ واحد بازتابی جهانی بیابد، رهبران سیاسی، مذهبی، مدنی و شماری از سلبریتیهای عرصههای هنری و ورزشی میتوانند به گونۀ زنده با مخاطبانشان در سطح جهان گفتگوی رو در رو داشته باشند. وضعیت جدید ارتباطات، اما با چالشهای فراوانی نیز همراه بوده است.
در کشورهای اسلامی به علت حاکمیت فرهنگ سنتی و استبدادی، از یکسو رسانههای اجتماعی جدید باعث تعدیل لایههای سخت سنتهای این جوامع شده اند، اما از سوی دیگر نوعی از هرج و مرج معلوماتی و فرهنگی را نیز به وجود آورده اند، رسانههای اجتماعی محصول تحولات فرهنگی و تکنولوژیکی جوامع باز غربی اند، کشورهاییکه با بسیاری تابوهای فرهنگی/سنتی وداع گفته اند و میزان آسیبپذیری شهروندان آن کشورها از رهگذر تابوهای اخلاقی، مسایل مربوط به عقیده و بیان در مقایسه با کشورهای اسلامی کمتر است.
همچنان با همهگیر شدن رسانههای اجتماعی، امروز صفحۀ اجتماعی هر شهروند میتواند یک رسانه باشد، ما امروز شاهد ظهور سلبریتیهایی هستیم که صفحات شان مانند یک رسانۀ تمام عیار در حال پخش و نشر اطلاعات اند و افکار عمومی را شکل میدهند. صفحات این سلبریتیها، حتا در مقیاس فراملی در حال شکلدهی افکار عمومی اند، این که این اطلاعرسانی با منافع ملی ما، معیارهای حرفهیی ژورنالیزم، قوانین رسانههای جمعی کشور ما همخوانی دارد یا نه یکی از چالشهای عصر رسانههای اجتماعی در کشور ما است، از سویی حتا گروههای بنیادگرا و تروریستی نیز برای ترویج ایدیولوژیشان و برای سازماندهی کارهای تخریب کارانهشان امروز از امکانات جدید ارتباطی بهره میجویند و در رسانههای اجتماعی فعال اند.
رسانههای اجتماعی اکنون با بهرهگیری از امکانات چندرسانهای شان توانسته اند، مجموعه امکانات سمعی و بصری را همزمان برای کاربران و مخاطبان آن فراهم آورند. تمام رسانههای معتبر جهان با استفاده از این امکانات، امروز بیشترین مخاطبان شان را در رسانههای اجتماعی دارند و در هرکدام این رسانهها صفحه ویژهای دارند.
در شرایطی که رسانههای اجتماعی خصلت فراملی یافته اند و در بسا موارد از کنترل دولتها و دسترسی قوانین آنها به دور اند، لزوم داشتن پایگاههای اطلاعرسانی قدرتمند و حرفهیی که بتواند اعتبار مخاطبان رسانههای اجتماعی را جلب کند امری حیاتی در مقیاس ملی است.
اهمیت پایگاههای رسانهیی در افغانستان در نزدیک به دو دهۀ اخیر برکسی پوشیده نیست. رسانههای آزاد افغانستان در نزدیک به دو دهه توانسته اند مسایل زیادی را در کشور تغییر دهند. از فرهنگ سنتی گرفته تا زبانها، شیوۀ زندگی مردم و سطح آگاهیهای سیاسی، مدنی و حقوقی مردم ما، از نحوه فعالیت این رسانهها متاثر گشته اند. رسانههای آزاد افغانستان در کنار پخش و نشر اندیشههای جدید در پیوند با حقوق، آزادیها و مسوولیتهای شهروندی، توانسته اند فرهنگ پاسخدهی نهادهای حکومتی را ترویج و میزان پاسخدهی این نهادها را افزایش دهند.
بر اساس قانون دسترسی به اطلاعات، نهادهای حکومتی، امروز به گونۀ بیسابقهای زیر نظارت مستقیم رسانهها و شهروندان قرار گرفته اند، امکان نظارت از نهادهای دولت و تلاش برای پاسخگو ساختن آنها در نزدیک به دو دهۀ اخیر به واسطه رسانهها افزایش چشمگیری داشته است.
با وجود آن که گسترش رسانههای اجتماعی فضای بیپیشینهای را برای نشر و پخش اطلاعات و تبادل اندیشهها فراهم کرده است، هنوز جای خالی رسانههای حرفهییکه در چنین هیاهویی معرف اطلاعرسانی دقیق، معتبر و حرفهیی باشند احساس میشود. خوشبختانه شماری از رسانههای افغانستان سالهاست که در این زمینه در حال فعالیت اند، اما شمار این رسانهها هنوز کم اند، ایجاب میکند تا فضای رسانهیی در کشور گستردهتر گردد و روزنامهنگاری تخصصی، در سپهر رسانههای اجتماعی جای شایعه پراگنی و پخش افواهات زهرآگین را بگیرد.
رسانههای افغانستان چه دیداری و چه شنیداری میتوانند با نشر گزارشهای تحلیلی و حرفهیی از نشر و اشاع ۀشایعات و اطلاعات کاذب جلوگیری کنند. به هر پیمانهیی که رسانههای اجتماعی و امکانهای اطلاعرسانی بیشتر میشود به همان میزان نیاز به اطلاعرسانی حرفهیی در افغانستان بیشتر میگردد.
کارگزاران خبرگزاری “نشانه” در سپهر رسانهیی افغانستان با این امید به فعالیت آغاز کرده اند که این رسانه بتواند، بیان آزاد، اطلاعرسانی حرفهیی و غیر جانبدارانه را در کنار رسانههای دیگر تقویت کند. این رسانه بر آن است تا با نشر خبر، گزارشهای تحقیقی و تحلیل مسایل روز، در کنار سایر رسانههای افغانستان حضور معنادار داشته باشد.
خبرگزاری”نشانه” خود را ملزم به رعایت قانون رسانههای افغانستان، پاسداری از منافع علیای کشور و دفاع از ارزشهایی می داند که در نزدیک به دو دهۀ اخیر با بهای گزافی به دست آمده اند.
دفاع از آزادی رسانهها، حقوق شهروندی، کثرت اندیشه و بیان و اطلاعرسانی حرفهیی از اصول اساسی کار ما خواهند بود.
کارگزاران خبرگزاری “نشانه” در کنار تاکید بر سویۀ اطلاعرسانی این رسانه، از تمام نویسندهگان این کشور میخواهند تا برای ترویج اندیشههای انساندوستانه و غنای فرهنگ و ادبیات این سرزمین با این رسانه همکاری نمایند.
خبرگزاری “نشانه” به زبانهای فارسی، پشتو و اوزبیکی نشراتش را ادامه خواهد داد.