ویروس کرونا میتواند نظم جهانی را تغییر دهد
نویسندهگان: کرتام. کمپ بیل و رشد دوشی
برگردان: خبرگزاری نشانه
منبع: فارین افیرز
امروز ملیونها انسان در سراسر جهان در حال انزوای خودخواسته به علت گسترش ویروس واگیردار کرونا هستند، این ویروس اکنون به یک معضل جهانی بدل شده است. هرچند با توجه به الزامات صحی و امنیتی، اثرات جیوپولیتیک این ویروس در جایگاه دوم قرار میگیرد، اما اثرات جیوپولیتیک این ویروس در درازمدت پدیدار خواهد شد. اثرات ویروس کرونا به گونه ویژه جایگاه جهانی ایالات متحده امریکا را متاثر خواهد ساخت. نظم جهانی در گام نخست به گونه تدریجی و در گام بعدی به گونه ناگهانی دستخوش تغییر خواهد شد.
در سال 1956 میلادی مداخله ضعیف انگلستان در جنگ روی کانال سویز باعث خدشه دار شدن قدرت بریتانیا و پایان سلطه انگلستان به عنوان یک قدرت جهانی شد. امروز، پالیسی سازان امریکا باید به این امر توجه داشته باشند، درصورتی که نتوانند در شرایط کنونی به پا بایستند، ویروس کرونا میتواند آنان را با شرایط پیش آمده در سال 1956 میلادی در انگلستان روبهرو سازد.
اکنون برای همه؛ به ویژه هواداران رهبری ایالات متحده امریکا آشکار شده است که واشنگتن در ارائه یک پاسخ اطمینان بخش به بحران پیش آمده ناتوان به نظر میرسد. اقدامات نادرست نهادهای کلیدی، از کاخ سفید گرفته تا نهادهای امنیت داخلی و نهادهایی که در امر کنترل و جلوگیری از امراض دخیل هستند بیانگر بیاعتمادی به روش حکومتداری در امریکا است.
اعلامیههایی که از سوی دونالد ترامپ، رییس جمهور ایالات متحده امریکا نشر میشوند به شمول اعلامیههای رسمی دفتر کار و یا پیامهای که از طریق تویتر او نشر میشوند، گهگاهی سبب ایجاد سردرگمی و عدم اطمینان مردم نسبت به اداره امریکا میشوند. نهادهای دولتی و خصوصی در فراهماوری و توزیع مواد مورد نیاز و ابزار آزمایش افراد مبتلا به ویروس کرونا نیز نداشتن آمادهگی امریکا را نشان میدهد.
در سطح جهان نیز امریکا از پذیرفتن مسئولیت شانه خالی کرده است و خواست ترامپ برای دریافت راه حل داخلی برای مهار این بحران نشان میدهد که ایالات متحده برای رهبری یک پیکار جهانی عدم کارایی موثر و نیت ایالات متحده را آشکار ساخته است.
جایگاه رهبری جهانی ایالات متحده در چند دهه گذشته بر اساس قدرت و ثروت بنا نیافته بود، بلکه مشروعیت این جایگاه از حکومتداری در امریکا تا فراهمسازی کالاهای مورد نیاز در سطح جهان و آمادهگی و توان هماهنگی یک پاسخ جهانی به چنین بحرانهایی بنا یافته بود. ویروس کرونا هرسه عنصر رهبری ایالات متحده را تا اکنون با چالش مواجه کرده است. واشنگتن در این آزمون تاکنون شکست خورده است.
همزمان با پدیدار شدن نشانههای شکست واشنگتن، بیجینگ در حال آمادهگی برای استفاده از فرصتی است که از اشتباهات ایالات متحده نشأت گرفته است. چین میخواهد با پرکردن این خلاء خودش را به عنوان نیروی رهبری کننده جهان در پاسخ به این بیماری واگیردار تبارز کند.
با استفاده از این بحران، چین توانسته کارایی سیستم دولتیاش را تبلیغ کند و ابزار مورد نیاز مبارزه با این بحران را برای کشورهای دیگر بفرستد. اکنون چین درحال مدیریت کشورهای دیگر جهان در این بحران پیش آمده به سبب شیوع ویروس کرونا است. اعتماد به نفس چیناییها در شرایط کنونی غیر قابل انکار است. روی همرفته گسترش این ویروس در گام نخست ناشی از اشتباهات دولت چین بود که سبب گسترش آن در سراسر جهان شد.
با این حال، بیجینگ آگاه است که هرگاه بتواند در این بحران نقش رهبری کننده را ایفا کند، میتواند جایگاه ایالات متحده را در سیاستهای جهانی تغییر دهد و برای تصرف این رهبری در قرن بیستویک رقابت کند؛ درحالی که واشنگتن ابراز ناتوانی کرده است.
اشتباهات انکار ناپذیر
پس از همهگانی شدن این ویروس که حالا به نام «کوید-19» یاد میشود، اشتباه رهبران کشور چین بب شد تا جایگاه این کشور در سطح جهان کمرنگتر از گذشته به نظر برسد. این ویروس برای نخستین بار در ماه نوامبر سال 2019 در شهر ووهان چین شناسایی شد، اما مقامهای رسمی از افشای آن برای چندین ماه جلوگیری کردند و حتا داکترانی را که این بیماری را گزارش داده بودند، مجازات کردند. گزینش این روش سبب شد که فرصت طلایی که میتوانست آگاهی عامه را نسبت به این ویروس افزایش دهد و مردم از سفرها دست بردارند، هدر برود.
حتا زمانی که شیوع این ویروس همهگیر شد، بیجنگ از نشر اطلاعات کافی در این باره خودداری کرد و جلو بررسی و همکاریهای سازمان جهانی صحت و سایر نهادهای دیگر را در ووهان گرفت. چین در نخست قدرت سرایت و مرگبار این ویروس را دست کم گرفته بود و به همین شکل همواره مشخصات این ویروس را در جریان آزمایشهای طبی به گونه عمدی و به خاطر پیشگیری از سواستفاده آن تغییر میداد.
با گسترش سرایت این ویروس در ماه جنوری و فبروری، شماری از مردم به این گمان افتادند که این ویروس شاید رهبری حزب کمونیست چین را زیر پرسش قرار دهد و این حادثه به نام «چرنوبیل چین» نامگذاری شود. داکتر لی وینلینگ که در این باره هشدار میداد توسط حکومت خاموش ساخته شد.
در آغاز ماه مارچ، چین اعلام پیروزی بر این ویروس را میکرد. قرنطینهای جمعی، ممنوعیت سفر، گشت و گذار آزادانه و زندگی روزانه به گونه معمول در سطح ملی سبب شد که موج این ویروس به همه جا سرایت کند. بر اساس آمار رسمی افراد مصاب به این ویروس از صدها مورد در اوایل ماه فبروری به یک مورد در ماه مارچ تقلیل یافته است. آنچه مایه تعجب ناظران شد، این بود که شی جین پینگ، رهبر چین که در هفتههای نخست این بحران سکوت اختیار کرده بود، حالا در مرکز این بحران خودنمایی میکند، در همین ماه شخصاً برای بازدید وضعیت به شهر ووهان سفر کرد.
هرچند زمان زیادی به بازگشت چین به حالت اصلی باقی مانده و هنوز هم دشوار است که بر آمار و ارقام ارائه شده توسط حکومت چین اعتماد کرد، با آنهم بیجینگ میخواهد موفقیتش در مهار این ویروس را به روایتی از موفقیت در سطح جهان بدل کند. تا باشد که چین پس از بهبودی اوضاع بتواند به عنوان رهبر بلامنازعه این بحران در سطح جهان قدعلم کند و تصور جهانی بر اشتباهات نخستین این کشور در عدم مدیریت این بحران را تغییر دهد.
یکی از ارکان مهم این روایت، مبارزه موفقانه چین در برابر این ویروس خواهد بود. جریانی از مقالات، تویتها، پیامهای عمومی، برای برجسته ساختن مدل حکومتداری چین و دستاوردهای این نوع حکومتداری در بحران موجود در سطح جهان در حال چرخش است. این موج بخشی از پروپاگندای مدیریت شده از جانب این کشور است. در این موج، مدیریت موثر و سریع این بحران از جانب دولت چین برجسته شده است. همان طوری که ژاو لیجین، سخنگوی وزارت خارجه چین گفته است «چین در حال ارائه شیوههای جدید مبارزه جهانی در برابر این اپیدمیاست.» مقامات حکومت چین برهرگونه اطلاعات درباره این ویروس و روش مواجهه چینیها با این بیماری کنترل دارند تا از وقوع هرگونه تناقض در بیان این موفقیت، جلوگیری کنند.
این روشها توانسته در امر مبارزه با این اپیدمی در غرب، توجه گسترده مردم را جلب کنند، به ویژه در ایالات متحده، پس از برملا شدن ضعفهای واشنگتن در تولید مقدار مورد نیاز ابزار آزمایش و همچنان زیر آزمایش قرار گرفتن شمار محدودی در این کشور و یا ناتوانی اداره ترامپ در فراهم کردن ابزارهای لازم برای مبارزه با این ویروس، روایت موفقانه چیناییها جا بیافتد. هراس فراگیر در امریکا، سبب شده است که چین از راه دیپلماتها و رسانههای حکومتی ظفرمندی این کشور در مبارزه با این ویروس را به یک باور همهگانی بدل کند. همچنان خبرگزاری دولتی ژینهوا گفته است که قصد دارد عدم کارایی و عدم مسوولیت پذیری نخبهگان سیاسی در واشنگتن را برجسته کند.
مقامات رسمی چین و رسانههای دولتی این کشور با وجود مدارک انکارناپذیر همچنان اصرار کردهاند که مرکز شیوع این ویروس چین نیست. تا از این طریق بار ملامتی از این کشور کاسته شود. سخنگوی وزارت خارجه چین و جمعی از دیپلماتهای این کشور با ارائه اسناد غیر قابل اعتماد ارتش ایالات متحده را در شیوع این یروس در ووهان متهم کردند، این تلاشها یادآور روشهای ضداطلاعاتی روسیاند. این مواضع اما در همسویی با ایجاد ممنوعیت فعالیت خبرنگاران سه رسانه معتبر امریکایی در چین، تظاهر چین به رهبری این بحران را لطمه زده است.
توزیع جهانی کالاهای چین
رهبر چین میداند که فراهمسازی کالاهای مورد نیاز به همه جهان میتواند اعتماد جهان را نسبت به رهبری این کشور افزایش دهد. او در چند سال گذشته تلاش کرده است تا فعالیتهای دستگاه سیاست خارجی چین را به سمت «حکومتداری جهانی» معطوف کند. اکنون ویروس کرونا این فرصت را فراهم کرده است تا این نظریه را به عمل بدل کند. اگر به تبلیغات چین در امر کمکهای این کشور از جمله توزیع ماسک، ماشینهای تنفسی و دستگاههای آکسیجن دهی در نظر گرفته شود، نیت چین برای عملیسازی چنین برنامهها آشکار میشود.
در اوج بحران پیش آمده، چین درحال تولید و فراهم آوری مقدار زیادی از کالایی است که قرار است به عنوان کمک به کشورهای دیگر فرستاده شوند.
در حالی که هیچ کشور اروپایی به کمک ایتالیا نشتافت، چین اعلام کرد که هزار پایه ماشین اکسینجن دهی، دو ملیون ماسک، صدهزار ماشین تنفس را با بیست هزار لباس ویژه پزشکی و پنجاه هزار ابزار آزمایش ویروس کرونا را به ایتالیا میفرستد. چین همچنان تیمهای پزشکی و 250 هزار ماسک را به ایران فرستاده است. این کشور همچنان وسایل مورد نیاز را در زمانی به کشور صربستان فرستاد که رییس جمهور این کشور در اوج ناامیدی، همبستهگی اتحادیه اروپا را به «قصه پریان» تشبیه کرد و ادعا کرد که تنها کشوری که میتواند ما را یاری رساند چین است.
جک ما یکی از بنیانگذاران شرکت علی بابا گروپ و بازرگان معروف چینی تعهد کرده است که مقدار زیادی از ابزار آزمایش ویروس کرونا و ماسک را به ایالات متحده خواهد فرستاد. اوهمچنان گفته است که بیست هزار ابزار آزمایش و یکصد هزار ماسک را به هریک از 54 کشور افریقایی خواهد فرستاد.
توانایی چین در فراهمسازی این ابزار تاجای زیادی به این حقیقت ساده وابسته است که مواد مورد نیاز جهان در مبارزه کنونی با ویروس کرونا، ساخت چین است. چین در گذشته نیز تولید کننده عمده ماسکهای عملیات جراحی بود و در شرایط شبهجنگی کنونی، توان تولید ماسک را در کارخانههایش ده برابر افزایش داده است تا این کشور را قادر سازد که برای نیاز جهان این مواد را تولید و فراهم کنند.
چین همچنان تقریبا نیمی از ماشینهای تنفسی «N 95» را برای محافظت از کارکنان صحی تولید میکند. این کشور همچنان کارخانههای خارجی در چین را زیر فشار قرار داده است تا به تولید این ابزار بپردازند و این ابزار را به گونه مستقیم به حکومت چین بفروشند. تا باشد که از این امکان به عنوان ابزاری در سیاست خارجیاش استفاده کند. در همین حال، انتی بیوتیکها در تداوی سرایت دوباره کوید 19 مفیداند و دولت چین به تولید انبوه ترکیبات این داروها برای ساخت داوری ضد کرونا پرداخته است.
برعکس ایالات متحده در وضعیت کمبود ابزار و ظرفیت لازم مورد نیاز برای مبارزه با این ویروس به سر میبرد، این کشور قادر است تا این وسایل را تنها در محلاتی که بیشتر آسیب دیدهاند فراهم کند. وضعیت در این کشور چندان امیدبخش به نظر نمیرسد. انبارهای استراتیژیک این کشور و انبارهای وسایل مورد نیاز پزشکی تنها یک درصد ماسک مورد نیاز، ماشینهای تنفس و تنها ده درصد ماشینهای آکسیجن دهی مورد نیاز این کشور را در شرایط بحرانی کنونی ذخیره دارند.
بقیه ابزار مورد نیاز باید از چین وارد شود و یا روند تولید آن به زودترین فرصت در داخل ایالات متحده امریکا آغاز شود. همچنان سهم چین در بازار انتی بیوتیک امریکا 90 درصد است و بسیاری از ترکیبات این نوع دواها امکان تولید داخلی ندارند. هرچند واشنگتن در آغاز این بحران به چین و سایر کشورهای دیگر کمک کرده بود، اما اکنون این کشور چنین توانایی را ندارد. نیازهای داخلی ایالات متحده به چنین دواها و امکانات لازم برای مبارزه با ویروس کرونا درحال افزایش است. اما برعکس، بیجینگ درحال فراهمآوری کمکها در سطح جهان است.
رسیدهگی به این بحران تنها شامل ابزار و وسایل مورد نیاز نمیشود؛ در جریان سال 2014 و 2015 و با ظهور فاجعه ایبولا، ایالات متحده شماری از کشورها را بسیج کرد تا جلو گسترش آن ویروس را بگیرند. اداره ترامپ اما از ایفای چنین نقشی در بحران ویروس کرونا شانه خالی کرده است. حتا این کشور با متحدان اصلیاش نیز هماهنگیهای لازم را ندارد. به گونه نمونه، واشنگتن پیش از وضع ممنوعیت بر سفرها به این کشور، همتایان اروپاییاش را در جریان نگذاشت.
چین برعکس، اقدامات گسترده دیپلماتیک را روی دست گرفته است تا با کشورهای گوناگون و صدها مقام رسمی به گونه ویدیویی صحبت کند و اطلاعات و تجربههای چین را در مبارزه با این ویروس با آنها شریک سازد. چین این اقداماتش را در سطح محلی و مقامات رسمی این کشورها آغاز کرده است.
این کشور با کشورهای اروپای مرکزی و شرقی از طریق پیمان تجاری «17+1» و همچنان این کشور با ده کشور حوزه پاسیفیک به واسطه سکرتریت سازمان همکاریهای شانگهای صحبت کرده است. چین همچنان با چنین مجموعه دیگر در سطح افریقا، اروپا و آسیا صحبت کرده است. چین برای تبلیغ خود تلاشهای گسترده را روی دست گرفته است. امروز کمک و فرستادن ابزار مورد نیاز به کشورهای گوناگون بخشی از فعالیت سیستم پروپاگندای دیپلماتیک در بزرگنمایی این کشور شمرده میشود.
چگونهگی رهبری
یکی از دلایل عمده تلاشهای چین برای رهبری جهانی در کنار معضل شیوع ویروس کرونا، درگیریهای داخلی و بیتوجهی در پالیسیهای امریکا است. بنابراین، موفقیت چین در این راه بیشتر وابسته به اتفاقاتی است که در واشنگتن میافتد. در شرایط کنونی واشنگتن هنوز هم میتواند جهت این موج را تغییر دهد و ثابت کند که چه کارهای در توان یک رهبر جهانی است. امریکا این کار را با فایق آمدن بر مشکلات داخلی در مهارسازی ویروس کرونا و فرستادن ابزار و مواد مورد نیاز در سطح جهان با هماهنگسازی سایر کشورهای جهان میتواند انجام دهد.
امریکا میتواند در گام نخست با جلوگیری از شیوع این بیماری و مراقبت از گروههای آسیبپذیر در امریکا این مشکل را در داخل آن کشور مهار کند. امریکا بدون نمایش یک موفقیت در داخل کشورش نمیتواند در سطح جیوپولیتیک اعتماد لازم را کسب کند. به گونه نمونه، اگر حکومت فدرال به صورت عاجل کارخانههای تولید داخلی ماسک، ماشینهای آکسیجن و ماشینهای تنفسدهی را حمایت کند، میتواند ضمن این که به حل این معضل در سطح داخلی کمک کند، در جهان نیز از کمبود این مواد و وسایل جلوگیری کند.
امریکا اگر در شرایط کنونی نتواند نیاز به وسایل و کالاهای لازم را در این بحران کرونایی برطرف کند، میتواند در یافتن یک راه حل دایمی برای این مشکل که ساخت واکسن است، کمک کند. زیرا از نظر علمی و بیوتکنولوژی در این امر دست بالایی دارد. حکومت امریکا با مدیریت درست لابراتوارها و شرکتهایش در راه اندازی آنچه به نام «پروژه منهتن» نامگذاری شده است در زمینه رسیدن به آزمایشهای سریعتر و پژوهشهای کلینیکی و تولید انبوه واکسنها، همه را یاری رساند. چون این اقدامات مستلزم سرمایهگذاریهای بزرگ است و نیاز به بودجههای هنگفت دارد. درحال حاضر تنها با سرمایهگذاری سخاوتمندانه دولتی و حمایتهای ملی برای تولید واکسن و ایجاد تغییر در شرایط کنونی میتوان به موفقیت چنین اقداماتی خوشبین بود.
قابل یادآوری است که با وجود مشکلات واشنگتن در اداره این بحران، حکومتهای ایالتی و محلی، موسسات مذهبی و غیر انتفاعی، دانشگاهها و شرکتها منتظر هماهنگسازی این فعالیتها از طریق حکومت فدرال نیستند. شرکتها و پژوهشگرانی که از جانب امریکا حمایت مالی میشوند در حال نزدیک شدن به ساخت واکسن ضد کرونا هستند، اما تا این واکسن تولید و در دسترس همهگان قرار گیرد زمانی زیادی را دربر خواهد گرفت.
حتا با وجود تمرکز روی حل مشکل داخلی، واشنگتن نمیتواند نیاز به هماهنگی و پاسخ به درخواست همکاری جهان را نادیده بگیرد. تنها یک روش رهبری قدرتمند میتواند مشکل هماهنگی جهان در زمینه محدودیتهای سفر، شریکسازی اطلاعات و جریان کالاها و وسایل مورد نیاز را برطرف کند. ایالات متحده در طول دههها چنین رهبری را تجربه کرده است و در شرایط کنونی نیز باید این توانایی را به نمایش بگذارد.
این رهبری همچنان مستلزم ایجاد همسویی و هماهنگی با کشور چین است و باید از هرگونه جنگ روایتها برای پاسخهای بهتر به این مشکل جلوگیری کند. از اتهاماتی که این دو کشور علیه همدیگر به کار بردهاند کاری ساخته نیست. با وجود اتهامات وارد شده از جانب مقامهای کشور چین مبنی بر دست داشتن ارتش امریکا در ایجاد این فاجعه و کم جلوه دادن تلاشهای امریکا، ایالات متحده باید به موقع اقدام میکرد و از بالادستی چین در پیام رسانی درباره کرونا جلوگیری میکرد.
تمام کشورهایی که با این مشکل در مبارزه هستند در انتظار پیامی هستند که بر جدیت و جهانی بودن این بحران صحه بگذارد و راه درست مواجهه با معضل کرونا را پیشنهاد کند. به گونه نمونه «تلاشهای موفقانه جوامع دموکراتیک مانند تایوان و کوریای جنوبی» و در چنین شرایطی نیاز است تا واشنگتن و بیجینگ با هم تلاش کنند. این دو کشور در زمینه ساختن واکسن ضد کرونا هماهنگی داشته باشند و مشوقهای مالی این پروژهها را به گونه مشترک ایجاد کنند.
در کنار این، هردو کشور باید در زمینه تبادل اطلاعات و تشویق صنایع تولید وسایل مورد نیاز برای مبارزه با این بحران هماهنگ باشند. به گونه نمونه در زمینه تولید وسایل حیاتی مانند ماشینهای تنفسی، ماشین آکسیجندهی باید همکاریهای لازم میان دو کشور و سایر کشورهای جهان ایجاد کنند.
در نهایت ویروس کرونا میتواند همان زنگ هشدارباش باشد؛ زنگ بیداری تا نقش همکاری را میان ایالات متحده امریکا و چین در وضعیتهای بحرانی همچو تغییرات اقلیمی، برجسته کند. چنین اقدامات نباید از جانب جهان بر قدرت یگانه چین مهر تایید بزند، بلکه باید به هر طریق ممکن اعتماد بر رهبری آینده امریکا را مستحکم سازد. در بحران کنونی و از لحاظ جیوپولیتیکی ایالات متحده میتواند به مراتب بهتر از آنچه نشان داده است عمل کند و نقش خودش را برجسته سازد.