جنگ، مهاجرت و عرقریزی برای دیگران
روزانه یکهزار تن از مهاجرین افغان از طریق گذرگاه نیمروز به کشور بازگشتانده میشوند.
وقتی به پهلوهای پنهان مهاجرت و اخراج پناهجویان افغان، از زبان رد مرز شدهها میشنوید، به اثبات میرسد که سختی و مشقت چه تعریفی دارد و مهاجرت چه درد جانسوزی است.
مردم افغانستان از قریب به پنجاهسال با گذر از مرز به شهرهای ایران میروند و آنجا مزدور کاری میکنند. در اکثر موارد کارگران اهل ایران در برابر حکومت از سرازیر شدن سیلآسای جوانان و خانوادهای افغانستانی انتقاد نمودهاند، چون این مهاجرین دربرابر مزد ناچیز به تجاران و باغداران ایرانی خدمت میکنند، حضور گستردۀ آنها در ایران زمینۀ کار برای شهروندان آن کشور را محدود ساخته است.
با چند تن از پناهجویان رد مرز شده از ایران صحبت داشتم، همه اتفاق نظر داشتند که اگر جنگ نباشد، میتوانند با همین مزد ناچیزی که برای دیگران عریقریزی میکنند، با افتخار برای وطن خود عرق خواهند ریخت، تا از یکسو درد مهاجرت را نکشند و از دیگر سو برای وطنشان خدمت کنند.
یکی از پناهجویان شهروند افغانستان میگوید:
ما از خرسندی هیچگاهی به ایران نرفتهایم . فقر، بیکاری و عدم سیاست درست شغلآفرینی و نبود امنیت، سبب شده است تا ما در ساخت و ساز خانهها و ساختمانهای چندین طبقهای ایرانیان کمرمان را چنگ کنیم و در برخی موارد تعدادی از کارگرانمان را از دست بدهیم. گاهی اتفاق افتاده است که پس از اتمام مدتزمان کاری، پولیس ایران گیرمان کند و بدون دریافت مزد از آن کشور اخراج شویم.
عبدالله باشندۀ ارگوی ولایت بدخشان است. او می گوید :
«بیست روز پیش وارد ایران شدم و تا هنوز پول قاچاقچی را نپرداخته بودم که از سرکار توسط نیروی انتظامی دستگیر شده و به اردوگاه زاهدان منتقل گردیدم . در اردوگاه زاهدان حدود ۲۰۰۰ تن جوانان افغانی بهسرمی برند. آن عده کارگران که قبلاً رد مرز شده بودند، اگر تشخیص شوند که دوباره به ایران از راه قاچاق آمده اند؛ مجازات شده برای ۲۰ روز زندانی میگردند.»
محمد از ولایت بلخ است و دهروز قبل به ولایت شیراز ایران مهاجرت نموده بود که دستگیر شده دوباره به افغانستان رد رمز شد. او تنگدستی و عروسی برادر بزرگش را عمدهترین عامل مهاجرت خود میداند. خیلی ناراحت به نظر میرسد، اینسو و آنسو میدود تا پس از رسیدن به کابل کرایۀ رفتن به مزار را پیدا کند.
او میگوید : «از اینکه بار اول بود به ایران مهاجرت نموده بودم، دشواریهای راه، روح مرا خسته نموده است. کاش کشورمان امنیت باشد و انرژی خود را صرف آبادی آن نماییم.
پل ابریشم مرز میان افغانستان و ایران در ولایت نیمروز است، در این محل تعداد زیادی از جوانان و خانوادهها دیده میشوند که رد مرز شده اند .
سمونیار شفیع الله فرماندۀ سرحدی پل ابریشم از روابط حسنۀ نظامیان سرحدی با مسئولان مرزی ایران یاد میکند و میافزاید : « ما تفاهمنامۀ همکاری عاجل را با ایرانیان به امضاء رسانیدهایم . در این تفاهمنامه آمده است؛ درصورت بروز بیماری عاجل، بدون مدرک میتوان بیماران را غرض تداوی به ایران انتقال دهیم.»
هرچند کمیشنری سازمان ملل متحد برای ردمرزیها مساعدت پولی ناچیز مینماید و برگۀ عودت میدهد؛ اما تا کنون یک برنامۀ اساسی شغلی به منظور جلوگیری از مهاجرت افغانها روی دست گرفته نشده است. در حالیکه افغانستان دارای منابع وافر طبیعی بوده و با طرح و تطبیق پروژههای کاری، زمینۀ اشتغالزایی برای جوانان و کارگران فراهم گردیده از فقر، بیکاری و مهاجرت روزافزون جلوگیری خواهد شد.
روی هم رفته از نظر اکثر مهاجرین و آگاهان مسایل اقتصادی جنگ و ناامنی سبب اصلی تنگدستی و مهاجرت شهروندان افغانستان است. دیدگاه بیشتر مهاجرین این است که در صورت بهوجود آمدن صلح و امنیت، ریشههای اقتصادی کشور محکم خواهد شد و آنها در کشور خود باقی خواهند ماند.
بشیراحمد بشار