سلیمه مزاری؛ سومین ولسوال زن تاریخ معاصر افغانستان
به باور سومین ولسوال زن تاریخ افغانستان، در یک جامعه بهای اصلی جنگ را زنان میپردازند، در حالی که در بهوجود آوردن و شلعهور کردن آن، هیچ سهمی ندارند، اما جدیترین آسیبهای ممکن را میبینند.
زمانی هویت یکی از اصلیترین دغدغۀ یک مهاجر میشود که در کشور دیگر بیشتر حس بیگانگی کند، با این هم آدمی هر اندازه که در جای دیگر و در خاک دیگر از امکانات مادی برخوردار باشد، بازهم چیزی کم دارد و آن مجموعهیی از تعلقات فرهنگی است که نسبت به سرزمین خویش دارد، سرزمینی که در آن تولد شده، رشدی افته و شخصیتاش در آن شکل گرفته است. مهاجرت اولین کاری که میکند شما را از گذشته و از خاطراتی دور میکند که بیناد شخصیت و هویتتان را شکل داده است. تمایل به هویت یک غریزۀ طبیعی است و خواهینخواهی انسان در هرکجای جهان که باشد، با آن درگیر و به آن تعلق دارد. برای همین است که برای مهاجران، همیشه بازگشت به زمین و سرزمین مادری یک حسرت مدام بوده است. این حسرت بارها شده است که شخص یا گروههای مهاجر را دوباره به وطن اصلیشان برگرداند.
با این همه، آدمها در پهلوی تلخی مهاجرت، همچنان تجربه و اندوختههای بس گرانبهایی را نیز با خود به کشورشان میآورند.
سلیمه مزاری سومین ولسوال زن تاریخ افغانستان دختر مهاجرت است که حالا در کشورش مادر سه فرزند و در راس مقام ولسوالی «چهارکینت» ولایت بلخ قرار دارد، این ولسوالی در مسیر دشوارگذری نیز قرار گرفته است، تا جاییکه رفت و آمد از مرکز ولایت بلخ تا این ولسوالی کوهستانی یکروز را در بَر میگیرد.
در یک بعد از چاشت زمستانی، در شهر مزار شریف برای گفتوگو به خانۀ بانو مزاری رفتم. او قرار بود تا دو روز یگر برای انجام کارهای رسمیاش در مرکز بلخ بماند، با استفاده از این فرصت با خانه بانو سلیمه مزری رفتم تا در مورد کار و زندگیاش با او گفتگویی داشته باشم.
در نخست برای آشنایی بیشتر خوانندگان خبرگزاری نشانه با بانو مزاری، از او خواستم خود را بیشتر معرفی کند:« خانوادهام پیش از دهۀ شصت به ایران مهاجر شدند، من در ایران تولد و همانجا بزرگ شدهام. از رشتۀ علوم اجتماعی در دانشگاه تربیت معلم «خوارزمی» تحصیل نمودهام. پس از پایان دانشگاه ازدواج نموده و مادر سه فرزند میباشم.»
بانو مزاری بعد از اینکه به افغانستان برگشت در مکاتب خصوصی و در برخی از دانشگاههای خصوصی در شهر مزارشریف به عنوان کارمند در بخش اداری کار نموده است. او پس از مدتی کار و تجربه، خود را نامزد پُست مقام ولسوالی چهارکینت ولایت بلخ میکند و بعد از گذشت از آزمون رقابتی نزدیک به دوسال میشود که به عنوان ولسوال شهرستان چهارکینت وظیفه اجرا میکند.
همانگونه که صخرهها اراضی ولسوالی چهارکینت را احاطه نموده اند، به همان اندازه سلیمه مزاری باور دارد که مردم این ولسوالی با اراده، متین، محکم و با احساس اند.
بانو مزاری میگوید:« از اینکه ولسوالی چهارکینت کوهستانی و راهاش دشوارگذر است، امکانات رفاهی کمی در اختیار باشندگان این ولسوالی قرار گرفته است. نبود سرک باعث شده است تا کمبود و نارساییهای اقتصادی و زیرساختی در ولسوالی چهارکینت وجود داشته باشد.»
تعدادی از مردم در روستاهای دوردست ولسوالی چهارکینت هنوز هم به خاطر انتقال اجناسشان از «چهارپایان» استفاده میکنند و دهها کیلومتر راه را در ساعتها طی میکنند. سختی اراضی و مشکلات دیگر مواردی اند که چالشهایی را سر راه ارایۀ خدمات برای سومین ولسوال زن تاریخ معاصر افغانستان قرار داده اند.
بانو مزاری میگوید که او در ایران به آرزوی اینکه دوباره به کشور جنگزده و فقیرش بر میگردد؛ درس خواند تا بتواند در کنار مردمش به خاطر آبادی افغانستان تلاش کند. او میگوید، با همین دید و طرز نگاه بزرگ شده است.
سلیمه مزاری پیش از اینکه ولسوال شود، در مکاتب خصوصی به شکل داوطلبانه و افتخاری درس داده است، و همینگونه گاهی زنان بیسواد را خواندن و نوشتن یاد داده و از نزدیک با مردم و جامعه آشنایی دارد.
بانو مزاری زمانی به عنوان رییس شورای محل منطقۀ «علیچوپان» شهر مزار شریف نیز برگزیده شده است.
او میگوید:« در اوایل، مهاجرت باعث شده بود که مشکل لهجه داشته باشم، و در بسیاری از موارد وقتی با دیگر زنان گفتوگو میکردم؛ آنها لهجۀ مرا نمیفهمیدند. اما ارادهام باعث شد که تمام چالشها را پشتسر بگذرانم، جامعه را بیشتر و خوبتر بشناسم و همینگونه سطح فرهنگی جامعه را نیز ارزیابی نمایم.»
از دید بانو مزاری شناخت جامعه مهمترین بخش کار یک سیاستمدار و دولتمدار است
یکی از کارهای مهم بانو مزاری این است که تجربه و اندوختههای کاری مهاجرت را در ذهن خود داشته و آن را در بخشهای گوناگون اجتماعی از جمله چگونهگی مدیریت آب، ظرفیتسازی زنان و ساخت و ساز ساحات گردشگری به کار برده است.
سلیمه مزاری در پیوند به تلخی مهاجرت دیدگاه جالبی دارد. او میگوید:« انسانها ذاتن در پی برجستهسازی هویت فردی خویش اند و دوست دارند در جامعه شناخته شده و مورد احترام قرار بگیرند، اما متاسفانه مهاجرت این امکان از آنها سلب میکند.»
حنزدیک به دوسال شده است که بانو مزاری در ولسوالی چهارکینت و با مردم چهارکینت کار میکند، تلاش دارد تا ولسوالی چهارکینت را به یکی از مناطق گردشگری در شمال افغانستان تبدیل کند. در پهلوی کارهای اجتماعی او به عنوان یک ولسوال با فساد اداری نیز در ولسوالی چهارکینت مبارزه میکند، تا جاییکه در مدت خدمت او به عنوان ولسوال تا اکنون 6 تن از جمله یکی از فرماندهان فرماندهی امنیۀ ولسوالی چهارکینت و مدیر امنیت این ولسوالی به خاطر رشوهستانی و سهلانگاری از وظیفۀشان برکنار شده اند
در افغانستان، مردم و جامعه معمولا مسوولیت پُستهای دولتی به ویژه پستهای بلندی مثل ولسوال را کار مردانه میدانند، کمتر اتفاق افتاده است که زنی در راس یک ولسوالی قرار بگیرد، تا اینک در تاریخ معاصر افغانستان، به ویژه در دو دهۀ اخیر که دوران جدید حکومتداری در افغانستان به حساب میرود، تنها شاهد حضور سه زن به عنوان ولسوال در حکومت محلی بوده ایم. با توجه به محیط سنتی در کشور، تسلط افراط گرایی در محلات و ناامنی میتوان این مساله را تا حدودی قابل فهم دانست، از دیگر سو برخی اطلاعات نشان میدهد که کمعلاقگی زنان برای کار در محلات و عدم اعتماد به پروسۀ گزینش نیز از دیگر عوامل این مهم است.
اما حکومت افغانستان طی برنامهها و اعلامیهها بارها تاکید کرده است که تلاش کرده از طریق شفافسازی پروسههای گزینش، زنان را برای حضور در آزمونهای رقابتی تشویق کند. یک منبع از ادارۀ مستقل ارگانهای محلی میگوید، در دو سال گذشته زنان بسیاری در پستهای مهم حکومتی استخدام شده اند، و این پروسه به گونۀ شفاف ادامه دارد. این منبع میگوید، یکی از اولویتهای این اداره توجه به استخدام بیشتر زنان در ردههای بلند حکومتی است. این اداره همچنان میگوید، آنها برنامههایی را برای تشویق زنان در امر شرکت در پروسۀ آزمون رقابتی روی دست دارند و در تلاش اند تفاوت اشتراک زنان و مردان در ادارات دولتی را به صفر رسانده یا به حداقل برسانند.
بانو سلیمه، باور دارد که وظیفۀ یک ولسوال در پهلوی انکشاف و یکپارچهگی ساحۀ تحت حاکمیتش، توجه با مسایل امنیتی نیز است. او میگوید بارها پیش آمده تا برای تشویق و روحیهدهی نیروهای امنیتی در خط نخست نبرد حضور یابد. او در این باره میگوید:
« مجبور شدم خودم در خط نخست نبرد بروم و در پهلوی دیگر سربازان بیایستم، چون وقتی من در خط اول جنگ رفتم، قومندان ولسوالی و دیگر کسانیکه در راس ارگانهای امنیتی اند، نیز مجبور شدند تا بیایند و در کنار سربازانشان قرار بگیرند، اینگونه به سربازان روحیه دادیم تا در مقابل مخالفین مسلح دولت بیشتر از پیش مبارزه کنند.»
بانو مزاری در ادامه میگوید:« گاهی آدمها به آرزو و امید خدمت بیشتر و خوبتر وارد کارهای حکومتداری میشود و بعد میبیند که محدویتهایی نیز سر راه آدم قرار میگیرند که باید آهسته و پیوسته محدویتها و موانع را از پیشروی بردارد و با چالشها و مشکلات مبارزه کند.»
سلیمه مزاری در پهلوی سیاست و حکومتداری سررشتۀ از هنر نیز دارد و تابلویهایی را با استفاده از سنگریزهها و کاشی ساخته است و گاهی هنوز هم تابلو میسازد.
به باور سومین ولسوال زن تاریخ افغانستان، در یک جامعه بهای اصلی جنگ را زنان میپردازند، در حالی که در بهوجود آوردن و شلعهور کردن آن، هیچ سهمی ندارند، اما جدیترین آسیبهای ممکن را میبینند.
بانو مزاری میگوید، جنگ چیزیست شبیۀ یک هیولاییکه اگر بیشتر دوام کند، جامعه را از بیخ و بن نابود میکند.
در پایان گفتوگو به خاطر تنوع، پرسشی را اینگونه از بانو مزاری پرسیدم، آیا او خود را یک فیمنیست میداند؟
او با لبخند پاسخ داد:« هدف من برابری زنها و مردها به عنوان یک انسان است، نه بیشتر و نه کمتر. زنان باید به خاطر پیشرفت از تواناییهای واقعی خود استفاده کنند.»
سلیمه مزاری به عنوان ولسوال چهارکینت تلاش دارد، در کنار اینکه با فساد اداری مبارزه میکند، در بخشهای معارف، اقتصاد و زیرساختهای ترانزیتی، یکجا با مردم کار کند تا این ولسوالی گیرمانده در میان صخرههای بلند، به یکی از مناطق گردشگری در ولایت بلخ مبدل گردد.
عکسها: کاوه بشارت