مادری که اندوه را تکرار میکند
مادری در ولایت فاریاب زندگی میکند که با وجود آگاهی از اینکه چهار سال پیش پسرش را از دست داده اما هر باری که دلش برای این پسر تنگ میشود و یادهای او در خاطرش تمام قد ایستاده میشوند به شفاخانه مرکزی میمنه میآید تا شیشههای آمبولانسها را به یادبود پسرش پاک کند و اینگونه دلاش آرام و قرار بگیرد و افسانه سیزیف به واقعیت بپوندد. یعنی تکرار درد و رنج. پسرش که راننده آمبولانس بود. چهار سال پیش در یک رویداد انتحاری جاناش را از دست داده است. اما هر باری که دلاش برای پسرش میتپد با وجود آگاهی از نبود پسر، به شفاخانه مرکزی میمنه میآید.
چهار سال پیش اسدالله در شهر میمنه در یک رویداد انتحاری جاناش را از دست داد. خانوادهاش به خصوص مادر و خانمش به ماتم غم نبود اسدالله نشستهاند. هرگاه دل مادر تنگ میشود به سراغ آمبولانسی میآید که زمانی پسرش راننده آن بود تا گَرد و خاک آمبولانس را با دستهای خستهاش پاک کند.
زلیخا مادر اسدالله در گفتوگو با خبرگزاری نشانه، درد نبود پسرش را چنین روایت میکند: “نام پسرم اسدالله بود. اسدالله راننده آمبولانس و خدمتگار دولت بود که هر روز از ولسوالیهای فاریاب نیازمندان و زخمیها را به شفاخانه انتقال میداد و یک روز که اول نوروز بود؛ پسرم در حمله انتحاری شهید شد.”
از اسدالله یک دختر همراه با خانمش مانده است و حالا مادرش که اجازه بیرون شدن از خانه را دارد به شفاخانه سر زده درد خود را اندکی تسکین میدهد. مادر اسدالله در ادامه میگوید: “به شفاخانه میآیم تا شیشه آمبولانس پسرم را پاک کنم و یا هم رفیقهایش را بیبنم تا دلام آرام شود.” حالا دیگر اشک از چشمهای زلیخا جاریست و در میان بغض و اشک حرفهایش را ادامه میدهد: “انتحاریها شکم زمین را از جوانهای مردم پُر کردند. آرزو دارم که زمانی آرامی شود و دیگر جنگ نباشد. تنها من نیستم که درد دیدهام، تمام مردم درد دیدهاند. انتحاریها باعث بیپدری بسیاری از بچهها شدند و همینطور جنگ بسیاری از زنها را بیوه ساخت.” زلیخا دستاش را بالا میکند تا دعای کند: “از خداوند میخواهم انتحار و جنگ را از کشورم گُم کند.”
تمام آرزوی این مادر درد دیده این است تا جنگ تمام شود و دل جوانان شاد و همه با خوشحالی و آرامی زندگی کنند.
داکتر محمد نعیم صمیم، رییس صحت عامه ولایت فاریاب در ارتباط به اسدالله میگوید: “از زمانیکه ما خبر شدیم مادر اسدالله نسبت فراق پسرش به مشکل روانی دچار شده است؛ دست به کار شدیم و این مادر را به سر طبیب شفاخانه ولایتی فاریاب معرفی نمودیم. شفاخانه همراه با این مادر در قسمت تدوای روانی در ارتباط است.”
آقای صمیم اضافه میکند، هر گاهی که مادر اسدالله به شفاخانه مراجعه میکند تمام پرسونل شفاخانه به خاطر همدردی به او کمکهای مادی و معنوی مینمایند و همینگونه پیشنهادی را نیز به خاطر کمکهای بیشتر برای این مادر به دفتر مقام ولایت تقدیم کردهایم.
جنگ در افغانستان قربانیهای زیادی گرفته است و بیشترین قربانی را نیز افراد بیگناه ملکی پرداختهاند.