همصنفی اما مادر و دختر/ ماجرای مادر و دختر هراتی که همزمان لیسانس گرفتند
تصویر جشن فراغت مادر و دختر هراتی در کنارهم، شاید برای خیلیها تعجبآور اما تحسینبرانگیز باشد، چرا که تقریبا شبیۀ آن را در هیچ دورهیی از فراغت دانشجویان کشور شاهد نبودهایم. بسیاری از مادران در طول تاریخ کشور یا از تحصیل بیبهره ماندهاند و یا همزمان با تولد نخستین فرزند، قید ادامۀ تحصیل را زدهاند و خانهنشینی دائمی را انتخاب کردهاند.
اما برای معصومه عادل این هنجار معنایی نداشت و باورهای حاکم بر جامعه مانع دستیابی او به رویای تحصیل نشد.
روحیۀ دانشپژوهی و از خودگذشتهگی شوهر معصومه کمک کرد که او پس از هفدهسال دوری از تحصیل دوباره وارد دانشگاه شود و با دخترش در یک صنف، چهارسال را با موفقیت به پایان برساند. آنچه در این گزارش میخوانید، روایت دو نسل متفاوت است که آرزوی مشترک، آنها را روانۀ یک مسیر کرده است.
مسیری که در آن ناامیدی جایش را به تلاش، انگیزه و موفقیت داده است.
تعبیر خواستن توانستن
خیلیها در افغانستان بر این باور اند که ازدواج و ادامۀ تحصیل برای زنان دو چیز متناقض اند. دو پدیدهیی که یک دیگر را نفی میکند، اما این باور برای همه زنان صدق نمیکند، معصومه عادل یکی از این بانوان است، بانوی ۳۸ ساله که پس از هفدهسال دوری از درس و دانشگاه، همزمان با دخترش رشتۀ روانشناسی را به پایان رساند و عبای فراغت را بر تن کرد.
میگوید، دلیل وقفۀ هفدهساله در تحصیلات او، مهاجرت به ایران و میسر نبودن امکان ادامۀ تحصیل در این کشور بود. او حالا میگوید، برنامه دارد در کنار دختر ۲۲ سالهاش مقطع ماستری و دکتورا را نیز تجربه کند. اکنون ۹ سال از بازگشت معصومه و خانواده اش از مهاجرت میگذرد. ظرف این ۹ سال او و دخترش رقیه موفق به کسب مدرک دانشگاهی شدند و پسران خانواده هرکدام به ورزشکارانی حرفهیی تبدیل شدهاند. اتفاقاتی که در نبود یک مادر قدرتمند و با انگیزه، در کمتر خانوادهیی رقم میخورد.
رقابت مادر و دختر در دانشگاه
قسمت شیرین ماجرای معصومه و رقیه اما داستان رقابتهای سرسختانۀ این دو برای کسب نمرات بهتر و ارائه پروژههای دانشگاهی است. رقیه که اکنون ۲۲ سال دارد میگوید، چهارسال همصنفی بودن با مادرش، از فراموش نشدنیترین خاطرات زندگی او بوده است. خاطراتی که در عالم رفاقت، سرشار از رقابتهای درسی بوده است.
رقیه میگوید، حضور او و مادرش در یک صنف، برای همصنفیها و استادان دانشگاه جذاب بوده است. اما جذابتر از این، رقابت شدید در عالم مادر و دختر بودن در صنف درسی بوده است. او میگوید، به لطف این چهارسال دانشگاه، صمیمیت بیحد و اندازهیی بین او و مادرش ایجاد شده است. هرچند به دلیل ازدواج مادرش در شانزدهسالگی، اختلاف سنی این مادر و دختر برای برخیها چندان به چشم نمیآید.
معصومه میگوید، بخش بزرگی از موفقیتهای خودش را مدیون همسری است که هم اکنون نیز در کشور ایران سرگرم کارگری و تامین نیازهای مالی خانوادهاش است. او میگوید، به لطف حمایتهای همسرش، توانسته مادری قدرتمند برای فرزندان و یک زن فعال در جامعه باشد. در کنار رقیه او موفق شده تا سمیه، علی و وحید، دیگر فرزندان خودش را نیز انگیزۀ پیشرفت و تلاش بدهد.
اکنون سمیه در کنار تحصیل، مسلط به زبان کوریایی است و در رشتۀ تکواندو ضمن عضویت در تیم ملی کشور، موفق به کسب چندین مدال در عرصههای مختلف شده است.
علی و وحید دو پسر دیگر او نیز هرکدام از چهرههای برتر ورزشی هرات در رشته تکواندو هستند و رقیه نیز پس از فراغت از دانشگاه به عضویت تیم منتخب والیبال زنان هرات در آمده است.
اما همه این موفقیتها باعث نشده است که معصومه، مادر این خانوادۀ پرتلاش فکر ادامۀ تحصیل و پیشرفت را از سر دور کند.
او میگوید، در جستجوی فرصت برای ادامۀ تحصیل در مقطع ماستری و دکتورا برای خود و دخترش است و پس از آن اقدام به طبابت در رشتۀ روانشناسی بالینی خواهد کرد.