نشست قطر

دور دوم مذاکرات صلح؛ امیدواری‌ها و نگرانی‌ها

روایت‌ها از نخستین دور گفت‌وگوهای صلح میان هیأت‌های مذاکراتی دولت افغانستان و گروه طالبان نشان می‌دهد که سرنوشت مذاکرات صلح کشور با توجه به تفاوت‌های فاحش دیدگاه‌ها میان دو هیأت مذاکراتی با امیدواری‌ها و نگرانی‌های جدی همراه است. امیدواری از باز شدن باب گفت‌وگوهای مستقیم، توافق روی چارچوب مذاکرات صلح، شناخت خواست‌های طرف‌های مذاکره از یکدیگر و نیاز جامعۀ افغانستان، تثبیت جایگاه حکومت افغانستان در مذاکرات صلح و نگرانی از رسیدن مذاکرات صلح به بُن‌بست و عدم توفیق طرف‌های گفت‌وگوکننده به توافق جامع روی برقراری آتش‌بس، پایان جنگ درازدامن و تأمین صلح پایدار در کشور.

اعضای هیأت مذاکره‌کنندۀ دولت افغانستان می‌گویند که به میان آمدن فرصت گفت‌وگو و پیشرفت‌های به دست آمده در این روند مانند توافق روی کارشیوۀ مذاکرات صلح، تبادلۀ اجندای این مذاکرات میان طرف‌های گفت‌وگوکننده از امیدواری‌های این روند است، اما پافشاری طالبان روی تحقق خواست‌ها و مطالبات‌شان در طرح پیشنهادی اجندای مذاکرات صلح و تفاوت‌های جدی میان خواست‌های طالبان و هیأت مذاکره‌کنندۀ دولت از نگرانی‌های جدی فرا راه دور دوم مذاکرات صلح به شمار می‌روند.

به گفتۀ اعضای هیأت مذاکره‌کنندۀ دولت، گروه طالبان برقراری آتش‌بس را به عنوان آخرین گزینه و زمان برقراری آن را پس از توافق روی چگونه‌گی نظام سیاسی کشور می‌پذیرند؛ در حالی ‌که اولویت هیأت مذاکراتی دولت به منظور برداشتن گام‌های بعدی در این روند اعلام آتش‌بس و پایان جنگ در کشور است تا میزان اعتماد و باورمندی شهروندان به روند صلح بیشتر شود.

عبدالمتین بیک، عضو هیأت گفت‌وگوکنندۀ دولت افغانستان در گفت‌وگو با روزنامۀ 8صبح می‌گوید که اولویت هیأت گفت‌وگوکنندۀ دولت افغانستان برقراری آتش‌بس است و از طالبان ایجاد توافق روی ایجاد نظام اسلامی و سپس توافق روی آتش‌بس؛ «ما دو طرف روی اجندای خود وضاحت داد‌یم؛ مثلاً از ما آتش‌بس در صدر اجندا است، اما برای طالبان آتش‌بس در آخر اجندای‌شان قرار دارد.» به گفتۀ آقای بیک، افزون بر خواست و انتظار طولانی مردم افغانستان برای برقراری آتش‌بس، حکومت و شرکای بین‌المللی آن، کاهش خشونت‌ و توافق روی آتش‌بس را یگانه راه تسریع روند گفت‌وگوهای صلح و ایجاد فضای اعتماد میان طرف‌های گفت‌وگوکننده می‌دانند تا مذاکرات صلح بتواند نتایج مورد نظر شهروندان افغانستان را به دنبال داشته باشد.

این عضو هیأت مذاکره‌کنندۀ دولت اما می‌افزاید که برداشت هیأت مذاکراتی دولت و هیأت گفت‌وگوکنندۀ طالبان از «آتش‌بس» متفاوت است. زیرا به سخن او، گروه طالبان با گرم نگه‌داشتن میدان‌های جنگ فکر می‌کنند خواست‌های‌شان به کرسی عمل می‌نشیند؛ در حالی که هیأت مذاکره‌کنندۀ دولت با یک ترکیب متنوع در حمایت از منافع ملی افغانستان بر محور قانون اساسی قرار دارند و آتش‌بس را زمینه‌ساز تسریع روند گفت‌وگوهای صلح می‌دانند.

طالبان هم‌اکنون از یک‌سو میدان جنگ را در اختیار دارند و از سوی دیگر در میز گفت‌وگوهای صلح برای عملی‌سازی مدعیات‌شان با هیأت مذاکره‌کنندۀ دولت افغانستان گفت‌وگو می‌کنند و به این ترتیب دو هرم فشار را در اختیار گرفته‌اند تا اگر در یکی از این دو راه کوتاه بیاورند، از راه دومی استفاده خواهند کرد.

گمان می‌رود که طالبان از افزایش خشونت‌ها و گفت‌وگو به عنوان دو ابزار نیرومندی برای به کرسی نشاندن خواست‌های‌شان استفاده می‌کنند و این رویکرد گروه طالبان از همین اکنون دور دوم مذاکرات صلح را با چالش‌های جدی روبه‌رو ساخته است. اولویت‌دهی به آتش‌بس در طرح پیشنهادی هیأت گفت‌وگوکنندۀ دولت و تأخر آن در اجندای پیشنهادی طالبان پس از توافق روی ایجاد نظام اسلامی و همچنان تفاوت زمین تا آسمان سایر پیشنهادهای طرف‌ها برای اجندای مذاکرات صلح نشان می‌دهد که دور دوم مذاکرات صلح با بُن‌بست‌های زیادی روبه‌رو خواهد بود.

گروه طالبان روی قرار گرفتن توافق این گروه با امریکا به عنوان مبنای پیش‌بُرد مذاکرات صلح تأکید می‌کنند؛ در حالی ‌که هیأت مذاکراتی دولت افغانستان عملی‌سازی بی‌قید و شرط این توافق را به زیان حکومت و مردم این کشور می‌داند. آقای بیک با بیان این مطلب که در میز مذاکره، تأثیر توافق‌نامۀ دوحه روشن بود که به طالبان میدان بیشتری می‌داد، می‌افزاید: «متأسفانه در توافق‌نامۀ دوحه مواردی آمده است که جایگاه نظام را نادیده گرفته و به طالبان احساس دولت در حال انتظار را داده است.» به گفتۀ آقای بیک، در پی موضع‌گیری جدی هیأت مذاکره‌کنندۀ دولت افغانستان اکنون این مورد تغییر کرده و هیأت مذاکره‌کنندۀ دولت توانسته جایگاه حکومت افغانستان را در این روند تثبیت کند و با مبنا قرار دادن قانون اساسی در دفاع از داعیۀ منافع ملی مردم افغانستان قرار بگیرد.

آقای بیک خاطرنشان می‌سازد که آنان با استفاده از این رخصتی 20 روزه به کابل آمده‌اند تا دستاوردها، پیش‌رفت‌ها، چالش‌ها و مهم‌تر از همه اجندای پیشنهادی برای مذاکرات را با مردم افغانستان، حکومت و شورای عالی مصالحۀ ملی در میان بگذارند. آقای بیک اضافه می‌کند: «ما اجندای خود را شریک می‌کنیم و نظرشان را می‌گیریم تا به ما وضاحت لازم را بدهند که ما به عنوان هیأت مذاکراتی جمهوری اسلامی افغانستان برویم و مرحلۀ دوم مذاکرات را به پیش ببریم.»

اکنون که تنها یک هفتۀ دیگر برای برگزاری دور دوم مذاکرات صلح باقی مانده و قرار است که این دور مذاکرات نیز با توجه به فیصلۀ شورای عالی مصالحۀ ملی در دوحۀ قطر برگزار شود، به درستی روشن نیست که پافشاری روی دو اولویت پیشنهادی دولت و طالبان (آتش‌بس و توافق روی ایجاد نظام اسلامی) گرهی از کار فروبستۀ صلح می‌گشاید و یا این روند در همان آغاز به بُن‌بست مواجه خواهد شد. آقای بیک اما می‌گوید که هیأت مذاکره‌کنندۀ دولت افغانستان حاضر است روی پیچیده‌ترین موارد با طالبان گفت‌وگو کند و بُن‌بست سیاسی موجود را از طریق گفت‌وگو حل کند.

از سوی دیگر، این عضو هیأت مذاکره‌کنندۀ دولت افغانستان تصریح می‌کند که نگرانی شماری از کشورهای هماهنگ با افغانستان از برگشت دوبارۀ طالبان به قدرت و دست‌اندازی سازمان استخباراتی پاکستان در روند صلح است که به گفتۀ او، حکومت و جامعۀ جهانی باید برای رفع آن دست به کار شوند تا روند مذاکرات صلح آسیب نبیند.

آقای بیک افزایش روزافزون خشونت‌ها و ترورهای هدف‌مند در کشور را کار جهت‌هایی می‌داند که برای ناکامی روند صلح و بی‌باور ساختن شهروندان افغانستان نسبت به این روند تلاش می‌کنند و از تأمین صلح در افغانستان هراس دارند تا مبادا در افغانستان پس از صلح مورد بازجویی و بازپرس قرار گیرند.

قرار است دور دوم مذاکرات صلح بر بنیاد توافق هیأت‌های مذاکراتی دولت افغانستان و گروه طالبان پس از یک وقفۀ 20 روزه در شانزدهم جدی سال روان خورشیدی در دوحۀ قطر برگزار شود.

تفاوت دیدگاه در طرح پیشنهادی طرف‌های مذاکره برای اجندا، حصارهای پیش روی گفت‌وگوهای صلح را بلند نگه‌داشته است و انتظارها بر این است که شورای عالی مصالحۀ ملی بتواند با در پیش گرفتن میکانیزم‌های حمایه‌یی، فنی و تخنیکی از هیأت مذاکره‌کننده برای شکستن بُن‌بست‌های احتمالی در دور دوم مذاکرات صلح آماده‌گی داشته باشد.