زنان مستقل

زنان سر به راه؛ چگونه می‌توان به خودمختاری رسید؟

tahminaatif

30 November 2020

ستم‌های رواشده‌ بر زنان، از بزرگ‌ترین‌ و کهن‌‌ترین‌ ستم‌های تاریخ‌ بشری‌ شمرده می‌شوند و بی‌تردید‌ خردمندان‌ و نیک‌‌خواهان‌ باید هرچه زودتر برای‌ این‌ زخم‌ کهنه‌ و درد مزمن‌ انسان، چاره‌‌یی‌ علمی، منطقی‌ و عملی‌ بجویند.

چرا باید قرار باشد همیشه به راهی برویم که برای ما برگزیده‌اند و نباید گزینه‌های مشخصی از خود داشته باشیم. این باور در ذهن بیشتر زنان جوامع سنتی پرورش یافته است. در جوامع سنتی، زنان به عنوان جنس مهربان، انعطاف‌پذیر و مطیع، تعریف می‌شوند و توقع بالایی از آنان در خانواده و جامعه، می‌رود.

زنان نه تنها نامهربانی این سال‌‌های پس از خفقان را گواه بوده‌اند؛ بلکه این نامهربانی‌ها را با هر سلول وجود‌شان چشیده و با گوشت، پوست و استخوان خود آن ‌را لمس کرده‌‌اند. با آن ‌هم، زنان در حاشیۀ قضایا قرار دارند. زنان بیشتر از مردان افسرده و مضطرب می‌باشند، دلیل عمدۀ آن کمال‌گرایی و پُرتوقعی از خود است، همیشه تلاش می‌کنند که باید زرنگ‌تر، بی‌نقص‌تر و انعطاف‌پذیرتر باشند و جالب‌ترین بخش مسأله این جاست که بیشتر زنان حتا خودشان قدردان زحمت و تلاش‌های خود نیستند.

به باور بیشتر زنان، آنان به دنیا آمده‌اند تا خدمت کنند و باور دارند که از طریق عزیز بودن و ساکت ماندن می‌توانند در زنده‌گی شغلی و خصوصی به کامیابی برسند. خوب بودن در نظر دیگران را یگانه راهبردی برای موفقیت و آرامش خود در نظر می‌گیرند.

بزرگ‌ترین مانعی که سر راه موفقیت و آرامش زنان است، سر به راه بودن آنان است. در جوامع سنتی بیشتر زنان حتا با سوادترین آنان نیز با این مسأله روبه‌رو هستند و راهی برای بیرون رفت از آن بلد نیستند و یا هم بیرون رفت از این وضعیت را خیلی به خود سخت می‌گیرند.

 

اگر می‌خواهید از شر این فکر رهایی پیدا کنید از همین اکنون باید آغاز کنید:

سه دلیلی را ذکر کنید که به خاطر آن به خود افتخار می‌کنید. این کار را تا 21 روز انجام دهید تا دلایل دقیق و مشخصی را دریابید؛

زنانی که با خود در صلح قرار دارند، میان توقع‌های خود و انتظارهای دیگران یک تعادلی را ایجاد کرده‌اند؛

خطر کنید، اما به یاد داشته باشید که خطر کردن هم بُرد دارد و هم باخت؛

افکار و ارزش‌های مشخص خود را داشته باشید؛

از درمانده‌گی اکتسابی دوری کنید و هدف‌های مشخصی برای خود تعیین کنید؛

به یاد داشته باشید که شما می‌توانید قوی و موفق بمانید، بدون این که روابط دوستی تان را به مخاطره بیندازید؛

به یاد داشته باشید که هیچ تصمیمی صد درصد درست نیست؛

باوری که «زن هم می‌تواند کار کند، اما مرد باید کار کند» را از بین ببرید؛

به تنهایی هم از خود می‌توانید مراقبت کنید و این را از جمله حقایق زنده‌گی بپذیرید.

 

زنان به تنهایی خود نیز می‌توانند به اهداف و آرزوهای خود برسند، اما فقط با اعتماد به نفس بالا و برنامه‌ریزی بهتر. هرچند انصراف از مطیع بودن کار ساده‌یی نیست، اما در نتیجه، بهترین هدیۀ زنده‌گی را به یک زن می‌دهد و این هدیه «مستقل بودن» است. خودتان باشید، کمی سخت است، ولی می‌ارزد!

در نهایت عدالت‌خواهی برای زنان در برابر تاریخ دیرینه و انبوه تبعیض جنسیتی علیه‌ این قشر، فصل بسیار ناچیز و شکننده به‌ شمار می‌‌آید. اگر بُردباری و دوراندیشی استراتژیک در این میان به خرج داده نشود، دور نخواهد بود که جامعۀ سنتی افغانستان همۀ دستاوردهای نسبی موجود در وضعیت زنان را خبط و خطای فاحش بخواند و بار دیگری با حضور زن در اجتماع و سیاست وداع بگوید. از این‌رو، برای تحقق رویای یک افغانستان صلح‌‌آمیز و با ثبات نیاز است که مردان و زنان از یک‌دیگر حمایت کنند.

پیشنهاد مشخص ما این است که هر کسی فقط جایگاه خواهر و دختر خود را که روزی مادر می‌‌شوند، بشناسد. به آموزش زنان و دختران توجه مبذول بدارد. در فکر سلامتی و تندرستی آنان باشد. در برخورد با آنان جانب عدالت و برابری را روا دارد و نگذارد که از همان کودکی روش تبعیض‌آمیز روح و روان آنان را آسیب برساند و احساس کمتری در درون آنان پرورش یابد. هر کسی می‌‌تواند در محیط‌های خانواده‌‌گی، مکان بالا و پایینی را میان دختر و پسر از بین ببرد. چنین نباشد که جای بالا، جای مردان و جای پایین محل نشستن زنان باشد. در توزیع غذا، حق اول و دوم را از بین بردارند، در آموزش و تحصیل نیز همین‌ گونه. زن، ماشین چوچه‌‌کشی نیست که فقط بچه به دنیا بیاورد. فرزند زیاد در گام نخست به سلامتی مادر آسیب می‌زند و در گام‌های بعدی به اقتصاد و نظم خانواده صدمه می‌‌رساند.