نگاهی به چگونه‌گی آزار و اذیت جنسی در محیط کار و راه‌های بیرون رفت از آن

نویسنده: آژفنداک

اول صبح بود که دفتر کارم رسیدم. در این زمان تنها یک همکار مرد در دفتر بود. پس از گذشت چند لحظه خواست من را بغل کند، اما دور شدم. بار دیگر من را به طرف خود کش کرد. من از اتاق فرار کردم و تا زمانی که همکاران دیگر ما نیامدند دوباره وارد دفتر نشدم. دو – سه روز با او حرف نمی‌زدم تا این که برایم پیام فرستاد که مشکل چیست؟ برایم گفت که: خندیدن و مهربانی‌ام با او، این حس را برایش داده بود که من هم خواهان رابطۀ جنسی با او هستم. از نهایت عصبانیت هیچ چیزی به او نگفتم و به رییس‌ عمومی شکایت کردم و تأکید کردم که محرمیت باید حفظ شود. در تشکیل اداری پارسال این همکار ما از دفتر منفک شد. همانند قصۀ شبنم هزاران زن دیگری در کشور این گونه تجربه‌های تلخی از آزار و اذیت جنسی در محل کار یا وظیفه را تجربه کرده‌اند و یا در حال تجربه هستند و حتا توانایی شریک‌سازی آن را با نزدیک‌ترین عضو خانواده ندارند.

آزار و اذیت جنسی چیست؟

بر اساس تعریف‌های موجود، آزار و اذیت جنسی به هر نوع رفتار کلامی و غیرکلامی ناخوشایندی گفته می‌شود که ماهیت جنسی داشته باشد و کرامت قربانی را زیر پا بگذارد. از متلک (پرزه‌ رفتن) تا هر نوع فعالیت جسمانی دیگر … !

البته در این جا موضوع ناخواسته بودن بسیار مهم است؛ زیرا هر عمل ناخواسته و برخلاف میل را آزار جنسی می‌توان نام برد. در محیط‌ کاری خشونت‌های متفاوتی وجود دارند. از خشونت‌های فزیکی گرفته تا آزار و اذیت روانی و جنسی. شاید تعجب کنید از این که بر اساس پژوهش‌های انجام یافته، بیش‌ترین موارد آزار و اذیت به زنان از جانب همکاران ارشد و کارفرمایان صورت نمی‌گیرد؛ بلکه زیر دستان زنان شاغل کسانی‌اند که آنان را مورد آزار جنسی قرار می‌دهند.

تأثیر روانی این معضل درازمدت بوده که به اشکال مختلف مانند: افسرده‌گی، اضطراب، استرس پس از سانحه و حتا در مواردی سبب خودکشی در فرد به ویژه در زنان می‌شود. بر اساس گزارش «سازمان حقوق بنیادی اروپا» که چندی پیش انجام شد، 32 درصد آزارها از سوی همکاران و زیر دستان صورت گرفته است. بر اساس این گزارش، عده‌یی از زنان سکوت را بابت مصونیت شغلی خود ترجیح داده‌اند. مطالعه‌های آژانس اتحادیۀ اروپا برای حقوق اساسی نیز نشان می‌دهد که 75 درصد از زنان متخصص و در رده‌های بالای مدیریتی در یک وهلۀ کاری این تجربۀ تلخ را داشته‌اند. این نشان‌دهندۀ وحشت این مسأله است. در مواردی این آزار و اذیت در محل کار تنها لفظی است، اما تأثیر آن سبب رنج روانی در زنان می‌شود و انگیزۀ کاری آنان را تا حدی ضعیف می‌سازد که ممکن شغل را ترک کنند.

پژوهش‌هایی که در سال 1394 از سوی «موسسۀ تربیتی و مشورتی رشد» با همکاری زنان سازمان ملل متحد در افغانستان صورت گرفت، نشان داد که بیش از 65 درصد از زنان شاغل در محیط کار از آزار و اذیت جنسی شکایت دارند. موضوع دیگر جنس‌گرایی در جامعه می‌باشد. برتری جنسی مردان سبب اذیت زنان می‌شود و به زنان کمتر حق وظیفه داده می‌شود. در حقیقت این موضوع به عنوان یک میکانیزم دفاعی در جامعه می‌باشد؛ البته با این باورهای کاذب زنان را فشار می‌دهند تا شغل را ترک کنند که بیش‌ترین قضایا به ترک شغل می‌انجامد. این چالش معمولاً به شکل پنهانی می‌باشد و سبب می‌شود که زنان در وظیفه کم‌کاری کنند و با رخصتی‌های فراوان استرس‌های شغلی و سرانجام به ترک وظیفه بینجامد.

آزار جنسی معمولاً به دو نوع می‌باشد؛ یا این که مستقیم در بدل ترفیع و رشد از زنان خواست جنسی می‌شود و یا این که فضا طوری آلوده می‌شود که رفتارها و گفتارهای جنسی آزاردهنده می‌باشد و این احساس ناامنی زنان را به ترک وظیفه وادار می‌سازد.

نحوۀ لباس پوشیدن، موقف اجتماعی و ظاهر آراسته احتمال آزار جنسی را بالا می‌برد، ولی هیچ کدام این‌ها توجیهی برای این که قربانی را مقصر بدانیم، شده نمی‌توانند. بررسی‌های انجام شده در بیش‌تر کشورها نشان دهندۀ این است که این آزارها در اداره‌های دولتی و خصوصی وجود دارد، اما در دفترهای خصوصی بیش‌تر است؛ زیرا مصونیت شغلی کم‌تر می‌باشد و بنابر کم بودن شمار مراجعه‌کننده‌گان، فرصت آزار و اذیت نیز افزایش می‌یابد.

خجالت، سرخورده‌گی، فقر، مسوولیت خانواده، عدم مصونیت شغلی، ترس از تهدید و از همه مهم‌تر برچسب «مقصر بودن» مهم‌ترین عوامل سکوت زنان در برابر آزار و اذیت جنسی می‌باشد. واکنش زنان در برابر آزار و اذیت جنسی در محل کار شامل انکار، سکوت، انفعال، اعتراض، پرهیز از شرایط خاص و یا ترک شغل می‌باشد.

توصیه‌های لازم برای روبه‌رویی آزار و اذیت جنسی در محل کار

سکوت نکنید، سکوت زنان به ظلم و فحشای این‌گونه مردان دسته می‌دهد؛

مدارک و شواهدی را مستند بسازید، از پیام‌ها و تماس‌ها اسناد و مدارک منظم بسازید و نزد خود نگهدارید؛

آزار را به مقام‌ها و مسوولان گزارش دهید. هر سازمان یک سلسله قوانین و پالیسی‌های مشخصی برای این مسأله دارد که با در نظرداشت آن مسوولان با فرد برخورد خواهند کرد؛

شغل خود را ترک کنید، اگر با وجود تلاش مداوم فرد دست از آزارتان نکشید و مقام‌های مسوول هم کاری نکردند، بهتر است که شغل خود را ترک کنید؛ زیرا مصونیت فردی تان مهم‌تر است نسبت به شغل‌تان؛

به روان‌شناس مراجعه کنید، مراجعه به روان‌شناس بابت بهتر شدن حالت روانی‌تان باید در اولویت کار تان باشد؛ زیرا بیش‌تر اوقات زنان این حس را پیدا می‌کنند که آنان مسبب این درد سر شده‌اند که کاملاً اشتباه است.