36778fed172d9c8502d2d42dc025835b_L

کمونیسم جهانی یا قانون جنگل؛ ویروس کرونا ما را به انتخاب وا می‌دارد

neshananews

15 March 2020

نویسنده: اسلاوی ژیژک

برگردان: نشانه

ترس از گسترش ویروس کرونا در حال همه‌گانی شدن است و ما نیز باید تصمیم نهایی خود را بگیریم – باید میان منطق بی‌رحمانۀ (داروینی) بقای کامل‌ترین‌ها یا شکل بازاندیشی شده‌یی از کمونیسم در هم‌سویی و همکاری جهانی یکی را انتخاب کنیم.

رسانه‌ها عبارت «وحشت زده نشوید!» را تکرار می‌کنند، اما خبرهای این ویروسی درحال گسترش ما را به سمت هراس همه‌گانی می‌برند. وضعیت شبیه آن‌چیزی است که من از دوران نوجوانی‌ام در یک کشور کمونیستی به یاد می‌آورم: آن‌زمان مقامات رسمی گوش‌زد می‌کردند که مردم نباید وحشت زده شوند، دلیلی برای دست‌پاچه‌گی نیست، اما ما به این باور رسیده بودیم که این پیام آن‌ها نشانۀ بارز دست پاچه‌گی خود آن‌هاست.

دست‌پاچه‌گی نباید بر ما مسلط شود

هراس منطق خاص خودش را دارد. ناپدید شدن کاغذهای تشناب در اثر هراس از ویروس کرونا در فروشگاه‌های بریتانیا مرا به یاد حادثۀ آزاردهنده مرتبط با کاغذ تشناب در یوگوسلاویای سوسیالیست دوران نوجوانی‌ام می‌اندازد.

آن زمان ناگهان شایعه شد که در فروشگاه‌ها کاغذ تشناب کمیاب شده است. مقامات گفتند که در فروشگاه‌ها به اندازۀ مورد نیاز کاغذ تشناب وجود دارد، باوجودی که این خبر حقیقت نداشت، اما مردم این را به عنوان حقیقت باور کرده بودند.

هرچند شماری از شهروندان استدلال‌شان این بود که با آن که می‌دانیم این تبلیغات نادرست است و به اندازۀ کافی کاغذ تشناب در فروشگاه‌ها موجود است، اما اگر مردم این خبر شایعه را جدی بگیرند و با وحشت به سمت فروشگاه‌ها برای خریدن کاغذ تشناب هجوم ببرند، آن وقت چه اتفاقی خواهد افتاد؟ پس بهتر است من هم تا دیر نشده است برای روز مبادا کاغذ تشناب بخرم.

حتمی نیست که فکر کنیم دیگران چنین شایعه‌یی را جدی می‌گیرند، بلکه مهم این است که ممکن است دیگران به این فکر باشند که همیشه عده‌یی هستند که می‌توانند شایعه را جدی بگیرند، آن‌گاه فاجعه اتفاق خواهد افتاد، فاجعۀ کمیاب شدن کاغذ تشناب در فروشگاه‌ها. چنین وضعیتی همین اکنون در بریتانیا و کالیفورنیا درحال اتفاق افتادن است.

مسالۀ مهم در شرایط وجود هراس همه‌گانی، تأکید بر فقدان چنین هراسی است که همواره توجیه می‌شود.

در چندسال اخیر پس از اپیدمی سارس و ایبولا، به ما باربار گفته می‌شد که مرض ساری قدرت‌مندی ممکن است در آینده پدیدار شود، سوال این نبود که اگر چنین چیزی اتفاق بیفتد چه تبعاتی خواهد داشت، بلکه پرسش این بود که چه زمانی چنین پدیده‌یی اتفاق خواهد افتاد. ما دربارۀ این پیش‌گویی ترسناک متقاعد بودیم، اما آن را آن‌گونه‌یی که باید هرگز جدی نگرفته بودیم و کارهایی را که باید انجام می‌دادیم، انجام ندادیم. ما برای چنین رخدادهایی به گونۀ جدی آماده‌گی نگرفته بودیم، تنها جایی که با چنین مصیبتی مسوولانه برخورد کردیم در فیلم‌های آخرالزمانی‌ای چون«contagion»(شیوع) بود.

چیزی که از وضعیت گیج‌کنندۀ کنونی یاد می‌گیریم این است که هراس و دست پاچه‌گی شیوۀ درست مقابله با خطرهای واقعی نیست. آن‌گاهی که ما با هراس و دست پاچه‌گی واکنش نشان می‌دهیم، ما در واقع خطر را جدی نگرفته‌ایم، برعکس، ما آن را عادی‌سازی کرده‌ایم.

کافی است به همین هجوم خنده‌آور همه‌گانی به کاغذ تشناب نگاه کنیم، انگار اگر به اندازۀ کافی کاغذ تشناب داشته باشیم، می‌توانیم از چنین خطر مرگباری جان سالم به در ببریم.

پس راه درست مجادله با ویروس واگیردار کرونا چیست؟ ما از این رخداد چه چیزهایی می‌آموزیم و در مواجهۀ جدی با این خطر باید چه اقداماتی را روی دست گیریم.

منظور من از کمونیسم چیست؟

وقتی که من می‌گویم ویروس واگیردار کرونا ممکن است مسالۀ کمونیسم را دوباره برای ما زنده کند، ادعای من طوری که انتظار داشتم با تمسخر رو به رو شد. آن‌سان که دیده می‌شود، رویکرد حکومت چین در مواجهه با این خطر نتیجه داده است. کاری را که حکومت چین انجام داد به مراتب مفیدتر از اقداماتی بود که در ایتالیا انجام یافت.

این در حالی است که منطق قدیمی اقتدارگرای کمونیست‌های در قدرت باز هم به نحوی کاستی‌های خودش را در این حادثه برملا کرد. یکی از این منطق‌ها این بود که پخش و نشر خبر بد دربارۀ این مرض نتایج منفی درپی خواهد داشت، این منطق دلیلی بود بر آنانی که برای نخستین‌بار اخبار مربوط به ویروس جدید را همه‌گانی کردند بازداشت شدند، گزارش‌هایی می‌رسد که هنوز هم این بازداشت‌ها ادامه دارند.

به گزارش بلومبرگ «فشارهای مبنی بر بازگشت دوبارۀ مردم چین به زندگی عادی پس از مهار ویروس کرونا، آن شگرد قدیمی را دوباره زنده می‌سازد که معلومات باید طوری تنظیم و همه‌گانی شوند که مقامات رسمی می خواهند.»

این شیوه در ایالت شیجیانگ، شهر صنعتی در ساحل شرقی، در استفاده از برق در حال عملی شدن است. حداقل در سه شهر این ایالت به کارخانه‌های محلی گفته شده است که طوری برق را مصرف کنند که آمار مصرف برق با برق مصرف‌شده در شرایط عادی یک‌سان به نظر برسد.

هم‌چنان ما می‌توانیم پیامد همه‌گانی شدن این فریب را در نزد آنانی که در قدرت اند حدس بزنیم؛ مدیران محلی به سبوتاژ متهم و به مجازات خواهند رسید، آنانی که این بدگمانی را سبب شده اند. (اشاره به پنهان کاری‌های حکومت کمونیستی چین)

شاید به یک جولیان آسانژ چینی نیاز است تا این وجه پنهان شیوۀ مبارزه چینایی‌ها با این ویروس را برملا کند. اگر این همان کمونیسم مورد نظر من نیست، پس کمونیسم مورد نظر من کدام است؟

برای روشن شدن موضوع بهتر است اعلامیۀ سازمان جهانی صحت را بخوانیم:

داکتر تیدروس ادهانوم گیبریسیوس، رییس سازمان جهانی صحت، هفتۀ گذشته گفت که نیروهای صحت‌عامه در سطح جهان توان مبارزه موفقیت‌آمیز با این ویروس را دارند، اما نگرانی این سازمان از آن‌جا ناشی می‌شود که در شماری از کشورها تعهد سیاسی برای امحای این ویروس با سطح تهدید این ویروس یک‌سان نیست.

«زمان آزمایش نیست، زمان بی‌توجهی نیست. اکنون زمان بهانه‌آوردن هم نیست. اکنون زمان به حرکت در آوردن تمام قواست. کشورها پیشبین چنین وضعیت‌هایی برای چند دهه بوده اند. حالا زمان عملی کردن آن برنامه‌ها است.»

 او هم‌چنان گفته است. «این ویروس می‌تواند کاهش یابد، اما با یک اقدام جمعی و هماهنگ که تمام نیروها و امکانات حکومتی را همزمان بسیج کند.»

شاید به ذهن شما خطور کند که چنین رویکرد همه‌گانی‌یی باید امکاناتی فراتر از یک حکومت را مدنظر داشته باشد؛ چنین اقدامی باید فعال ساختن مردم از سطح محلات تا سطح دولت‌ها و فراتر از آن همکاری و همسویی‌یی در سطح بین‌المللی را از ما می‌طلبد.

اگر هزاران تن به خاطر مشکلات تنفسی بستری شوند، به مقدار زیادی از ماشین‌های تنفس‌دهنده نیاز است، و برای به دست آوردن آن‌ها، حکومت‌ها باید همان اقداماتی را روی دست بگیرند که در شرایط جنگ تمام عیار روی دست می‌گیرند و از سایر دولت‌ها نیز طالب همکاری شوتد. دقیقا شبیه شرایط جنگی، معلومات باید مبادله شوند و پلان‌ها کوردینه شوند، و این همان منظور من از کمونیسم مورد نیاز در شرایط حاضر است، یا طوری‌که ویل هتون گفته است: «اکنون یک شکل جهانی شدن همراه با بازار آزاد کنترل‌ناشده در مواجهه‌اش با بحران و امراض ساری حقیقتا در حال مرگ و نابودی است و شکل دیگری از آن که نیازهای متقابل و حقایق انکارناپذیر را به رسمیت می‌شناسد و بر عمل جمعی بها می‌دهد از نو زاده می‌شود.»

نیاز به هماهنگی و مشارکت جهانی

هنوز هم ایدۀ «هرکشوری برای خودش» موضع مسلط است. ویل هوتون در روزنامۀ گاردین می‌گوید: «هنوز هم در سطح ملی ممانعت‌هایی برای صدور محصولات و وسایل کلیدی طبی وجود دارد، هر کشور با تحلیل خودش از این فاجعه و تاکید بر امکان کمبود داخلی دوا و وسایل مورد ضرورت بر حفظ این وسایل در داخل کشورها بر همان شیوه بدوی حل این مشکل تاکید دارند.»

ویروس کرونا نه تنها اشکالات و محدودیت‌های جهانی شدن مبتنی بر بازار آزاد را برملا می‌کند، بلکه مشکلات مرگبار پوپولیسم ناسیونالیست را که بر استقلالیت دولت‌ها (در شرایط بحران جهانی) پافشاری دارد نیز برملا می‌سازد؛ این ایده در گام اول در امریکا ناکارآمدی‌اش را اثبات کرده است، چرا که امریکا تنها از طریق یک همکاری جهانی می‌تواند به این مشکل فایق آید و بس.

من در این عقیده‌ام آرمان‌شهرگرا نیستم، بر همبسته‌گی ایده‌آل نیز تاکید ندارم، برعکس باور دارم که بحران کنونی نشان می‌دهد که همبسته‌گی جهانی و همکاری جهانی در شرایط کنونی باعث بقای همه ما است. این تنها راه‌حل منطقی‌یی است که به نظر من می‌رسد، البته این تنها به خاطر ویروس کرونا نیست، کشور چین یک‌ماه پیش از این نیز از آنفلونزای خوکی متاثر شده بود و همین اکنون با خطر هجوم ملخ مواجه است، به علاوه طوری‌که اوین جونز گفته است، بحران محیط زیستی بیشتر از ویروس کرونا در جهان سبب مرگ و میر انسان‌ها می‌شود، این در حالی است که دربارۀ آن هیچ هراس و نگرانی‌یی وجود ندارد.

اگر از نقطه‌نظر دیگر به این مسأله نگاه شود، شاید عده‌یی به این مسأله این‌گونه نیز بنگرند که این ویروس بیماری مفیدی است که کمک می‌کند تا بنیاد پیری و ضعف و بیماری از میان انسان برکنده شود و باعث شود تا علف‌های هرز از میان برداشته شوند و به صحت و سرزنده‌گی جهانی یاری رساند.

رویکرد کمونیستی‌یی که من از آن دفاع می‌کنم دقیقاً نقطۀ مقابل این طرز دید بدوی و وحشیانه است.

نشانه‌های مخالفت با همبسته‌گی غیر مشروط در گفتگوهای جاری قابل حس است. همان‌طوری که در یادداشت زیر دربارۀ نقش «سه مرد خردمند» در صورت تشدید بحران در بریتانیا می خوانید: «متخصصان در بریتانیا هشدار داده اند که بیماران  NHS (بیمارانی که از خدمات ملی صحی در بریتانیا استفاده می‌کنند) ممکن است در صورت مشغولیت واحدهای مبارزه با این ویروس در اثر تشدید گسترش ویروس کرونا از مراقبت‌های حیاتی محروم گردند. تحت قانونی با عنوان سه مرد خردمند، سه داکتر متخصص در صورت مراجعۀ بیش از اندازۀ بیماران به شفاخانه در شرایط حساس باید در مورد چگونه‌گی توزیع تخت‌های شفاخانه و ماشین‌های تنفس‌دهی تصمیم بگیرند.»

این «سه مرد خردمند» بر کدام شرایط تاکید خواهند داشت؟ جز این‌که کهن‌سالان و بیمارانی را که وضع وخیمی دارند قربانی کنند. این شرایط نه تنها فضا را برای فسادهای خطرناک مساعد می‌سازد، بلکه از همان منطق بی‌رحمانه‌یی پیروی می‌کند که باید به بقای کامل‌ترین‌ها اکتفا کرد. پس راه‌حل نهایی چیست؟ همین شیوۀ بی‌رحمانه یا شکل تازه و بازاندیشی شده‌ای از کمونیسم؟