IMG-20200304-WA0003

رخساره ماه، نخستین زن عکاس در بدخشان

رخساره ماه، زنی که شوهرش را در صفوف نیروهای امنیتی از دست داده با پیشۀ عکاسی در ولسوالی شغنان بدخشان، یکی از ولسوالی‌های مرزی این ولایت چرخ روزگار را به چرخش در می‌آورد و از فرزندان‌اش برای ادامۀ آموزش حمایت می‌کند.

سایۀ شوم جنگ و نا امنی، همان‌گونه که زنان زیادی را بی‌شوهر، فرزندان زیادی را بی‌پدر و خانواده‌هایی را بی‌سرپرست ساخته و بسیاری‌ها را در تنگای زندگی قرار داده است؛ بر فضای زندگی رخساره ماه چنان سایه افگنده که سال‌ها است به تنهایی به جنگ روزگار می‌رود تا سه فرزندی که یادگار شوهر از دست رفته‌اش می‌باشد احساس فقر و درماندگی نکنند.

این زن پس از پایان دروۀ آموزشی مکتب در ولسوالی شغنان، مطابق عرف حاکم بر جامعه با مردی از همان ولسوالی تن به ازدواج داد و خورشید بختش برای ادامۀ آموزش در آغازین سال‌های جوانی غروب کرد.

رخساره ماه می‌گوید، شوهرش چهار سال تمام افسر ارتش ملی در کابل بود و او در این مدت افزون بر آن‌که مسوولیت سرپرستی خانواده را بر دوش داشت تلاش کرد تا در موسسۀ عالی تربیه معلم ولسوالی شغنان نیز به ادامۀ آموزش بپردازد و پس از دو سال تحصیل در این نهاد از رشتۀ کیمیا فارغ و به عنوان آموزگار در یکی از مکتب‌های این ولسوالی مصروف خدمت شود.

رخساره ماه می‌گوید، حاصل ازدواج‌اش با فرمانده «دراب» یکی از افسران ارتش ملی دو دختر و یک پسر می‌باشد که پس از کشته شدن شوهرش برای پرورش این کودکان روزهای سختی را سپری کرده تا بتواند، تنها فرزند پسر‌اش را که چشم امید آینده‌اش می‌باشد، راهی دانشگاه کند.

رخساره ماه، با از دست دادن شوهر‌ش برای مدت 4 سال از فرزندان‌اش سرپرستی کرد و سرانجام بر اساس تقاضای خسر با برادر شوهرش تن به ازدواج داد و دیری نگذشت که بنای این ازدواج ویران شد و از برادر شوهرش طلاق گرفت.

آموزگاری تنها امید رخساره ماه برای تأمین مخارج زندگی و حمایت از فرزندانش بود که با اضافه بست شدن از مکتب، بیکار شد و کاخ امید او برای پیش‌برد روزگار فرو ریخت اما او جدی‌تر از پیش تلاش کرد تا راهی را برای تأمین مخارج زندگی تکاپو کند.

می‌گوید که در یکی از برنامه‌های آموزشی عکاسی که از سوی دفتر بنیاد آغاخان در ولسوالی شغنان راه اندازی شده بود اشتراک کرد و پس از فراغت از این برنامه نخستین دکان عکاسی را در ولسوالی شغنان ایجاد نمود.

به گفتۀ وی با ایجاد این دکان عکاسی توانسته است که از یک‌طرف چرخ روزگار را به چرخش درآورد و از سوی دیگر مصارف ادامۀ تحصیل فرزندانش را فراهم کند.

رخساره ماه، نخستین زن عکاس در بدخشان می‌گوید که زندگی سراسر مبارزه است و زنان نباید تسلیم جبر روزگار شوند. به باور او فرصت‌های زیادی برای زنان وجود دارد که در صورت برداشتن گام‌های عملی می‌توانند بار سنگین مشکلات زندگی را تا رسیدن به سر منزل مقصود بر دوش کشند.

این زن در کنار پیشۀ عکاسی، هم‌زمان آموزش کمپیوتر و زبان انگلیسی را در برنامۀ آموزشی آسیای مرکزی نیز دنبال نموده و از آن فراغت حاصل کرده است.

می‌گوید که روزانه مراجعین بی‌شماری دارد و زنان زیادی به دکان او مراجعه می‌کنند و برای توسعۀ پیشه‌اش تلاش می‌کند تا پای دیگر زنان را به بازار کار بکشاند.

این زن با اظهار خرسندی از پیشۀ که در پیش گرفته می‌گوید، نه تنها متکی به کسی دیگر نیست بل با درآمدی که از این پیشه دارد توانسته است افزون بر پیش‌برد امور روزگار و تأمین مخارج خانواده در توسعۀ پیشۀ عکاسی نیز کار بگیرد.

رخساره ماه می‌گوید، به تنهایی توانسته است که فرزند‌اش را تا پایان دورۀ تحصیلی دانشگاه حمایت همه جانبه نموده وشاهد فراغت فرزند‌اش از دانشگاه باشد و می‌کوشد که تا از دخترانش نیز حمایت کرده و آنان را روانۀ دانشگاه نماید.

وی می‌گوید که زنان زیادی پس از مرگ شوهرشان تسلیم سیه روزهای زندگی می‌شوند و با تیره بختی‌های زندگی تاآخر باقی می‌مانند اما او تسلیم این وضعیت نشده و تلاش کرده است تا بهتر از هر مردی از فرزندانش حمایت نموده و برای بهبود وضعیت زندگی تلاش کند.

رخساره ماه می‌‌افزاید، کار کوچکی را که آغاز کرده نیازمند حمایت و همکاری نهادهای کمک کننده می‌باشد و آرزو دارد که با جلب حمایت و هم‌کاری نهادهای کمک کننده بتوانند این پیشه را توسعه داده و به دیگر زنان روستایی در این ولسوالی زمینۀ کار را فراهم نماید.

رخساره ماه، می‌گوید که اگر او در توسعۀ این پیشه مورد حمایت قرار گیرد می‌تواند که پای زنان زیادی را به بازار کار کشانده و نقش زنان را در توسعۀ اقتصاد محلی برجسته نماید.