کتاب انسان خردمند

پیشینه‌شناسی «انسان خردمند» ما کیستیم؟

neshananews

02 January 2021

نویسنده: ابومسلم خراسانی 

کیستیِ انسان و فهم تاریخی- اجتماعی این موجود برای همه محل پرسش و تأمل است. انسان با موجودات دیگری تفاوت‌های بنیادین دارد. از لحاظ ساختار بیولوژیکی پیچیده، ابعاد مادی و معنوی متمایز و سیر تاریخی- اجتماعی خیلی تودرتو، غامض و ابهام‌آمیزی دارد که شناخت این موجود را حتا در قرن بیست‌ویکم که بسیاری از ابعاد کشف ناشدۀ جهان عریان گشته و چشم‌های تیزبین بشر پهنای کهکشان‌ها و اعماق بحرها را شکافته، دشوار و کشف ناشده باقی مانده است.

پرسش «انسان چیست»؟ در درازنای تاریخ برای فهم بشر پایه و اساس بوده است. شاید پاسخ این پرسش از جنجال برانگیزترین پاسخ‌هایی در تاریخ انسان باشد؛ موجود ناشناخته‌یی، الکسس کارل یا به تعبیر مولانا فرشته‌یی که به دم خرش بسته‌اند. ابزارسازی که برای آبادی جهان فرستاده شده یا موجودی که همه را استثمار کرده و نظم طبیعت را بر هم زده است. حیوان ناطق افلاطون یا گرگ درنده‌خوی هابز که غیرقابل اعتماد است. جانشین خدا در روی زمین یا موجود ضعیف و مغرور. با این تفاوت‌های مناقشه برانگیز و دیدگاه‌های متضاد نمی‌شود بر یک نظر واحد دربارۀ تعریف و چیستی انسان دست یافت، اما این تعریف‌ها همه یکی از ویژه‌گی‌های بی‌شمار انسان را دربر می‌گیرد و در واقع می‌توان گفت که انسان همۀ این‌هاست.

پیدایش انسان و تاریخ دقیق حضور این موجود رازآمیز، چندبعدی و کشف ناشده در جهان نیز از عمده‌ترین مساله‌هایی است که ادیان، مکتب‌های فکری و زیست‌شناسان دربارۀ آن نظریه‌پردازی و روایت‌سازی کرده‌اند. شاید جدی‌ترین کار علمی و زیست‌شناسانه «نظریۀ تکامل» چارلز داروین، زیست‌شناس و دانش‌مند انگلیسی قرن نوزدهم میلادی باشد. داروین با نوشتن کتاب «خاستگاه گونه‌ها» پیچیده‌گی خاستگاه انسان را از نظر علمی تبیین کرده است و برای نخستین باری از پس‌منظر علمی به مسأله پیدایش انسان پرداخته است. با این مقدمه، یووال نوح هراری، دانش‌آموخته دانشگاه هاروارد و استاد دانشگاه «عبری اورشلیم» نه تنها به چیستی و ماهیت انسان؛ بلکه به تاریخچه و پیشینۀ حضور انسان در جهان نیز پرداخته است و از این روزنه راه را برای فهم پیچیده‌گی‌های تاریخی انسان در روی زمین می‌گشاید که بسا ارزنده و جامع است.

همۀ تلاش‌های آقای هراری در «انسان خردمند» پاسخ این پرسش است که چگونه انسان خردمند به این مقام رسیده است؟ سیر تاریخی رسیدن او اکنون از کجا می‌گذرد؟ چه شده است که این موجود بدوی ۷۰ هزار سال پیش از صحرایی در قارۀ افریقا سر برآورد و با تسخیر جهان تا به امروز رسید؟ هراری که دکترای تاریخ دارد می‌خواهد در لابه‌لای این کتاب ۶۰۰ برگه‌یی به این پرسش‌ها پاسخ بدهد.

آقای هراری باور دارد که انسان خردمند آخرین بازماندۀ نوع انسان است که در روی زمین زنده‌گی می‌کند. گونۀ انسان خردمند ۷۰ هزار سال پیش در صحرای آفریقا پا به بیرون از مرز آفریقا گذاشت. گونۀ «انسان خردمند» گونه‌های دیگر انسانی مانند: «شامپانزه‌ها»، «انسان‌های راست قامت»، «نیاندرتال‌ها»‌ و «فلوریسی‌ینسی»‌ را از کرۀ زمین محو کرد و نسل آخرین بازمانده‌های گونه‌های دیگری انسانی در ۱۳ هزار سال پیش توسط گونۀ انسان خردمند منقرض شد.

اما این که چگونه انسان‌های خردمند توانستند گونه‌های دیگر انسانی را نابود کنند، روشن نیست. خود هراری نیز می‌گوید که هیچ اطلاعی دربارۀ آنان در دست نیست. آیا انسانان در یک نبرد بی‌سابقه‌یی نیاندرتال‌ها را از پا درآوردند؟ آیا اصلاً جنگی میان گونه‌های انسان شکل گرفته است؟ چه شواهدی به جز «دی.ان.ای» از دیگر گونه‌های انسانی در دنیا وجود دارد؟ بخش بزرگی از کتاب هراری به پرسش‌های بر می‌گردد که خود هراری نیز از پاسخ دادن و حتا حدس زدن در مورد آن خودداری می‌کند و به پاسخ «نمی‌دانم» پروندۀ پرسش‌ها را باز نگه‌می‌دارد .اما امیدوارست که روزی برای انسان امروزی زمینۀ فهم اجداد گذشته و گونه‌های دیگر انسانی فراهم شود. انسان خردمند چه چیزی داشته است که سرور جهان شده و توانست بر همه پیروز شود؟ پاسخ هراری به این همه پرسش‌ها یک «نمی‌دانم»‌ جانانه است.

هراری می‌‍‌پندارد که انسان خردمند پس از انقراض گونه‌های دیگر انسانی از سه انقلاب بزرگ گذشته تا به اکنون رسیده است. «انقلاب شناختی» که حدود ۷۰ هزار سال پیش آغاز شد. در این مقطع زمانی انسان خردمند از قارۀ افریقا بیرون شد و بر روی زمین پراکنده شد. انقلاب کشاورزی حدود ۱۲ هزار سال پیش اتفاق افتاد و انسانان خردمندی که اکنون تنها گونۀ انسانی در جهان هستند به اهلی‌کردن حیوانات و گیاهان پرداختند و سکونت دایمی در جهان را آغاز کردند و به تعقیب آن امپراطوری‌ها اساس گذاشته شد، ادیان چندخدایی ظهور کرد و پول اختراع شد. در واقع امپراتوری‌ها، دین و پول حقیقت‌های ذهنی بودند که بشر را متحد ساخت. با این اتحاد و حقیقت‌های ذهنی انسان خردمند روند تسخیر جهان را آغاز کرد و سرانجام «انقلاب علمی» حدود ۵۰۰ سال پیش از امروز ظهور کرد که به تعبیر هراری بشر را به مرحلۀ «خدایی» جهان رساند.

ظهور انقلاب علمی با پذیرش «نادانی» آغاز شد و بشر پذیرفت که همۀ حقیقت‌های موجود در روی زمین را نمی‌داند. بنابرین برای فهم جهان آستین بر زد. اروپایی‌ها امریکا را کشف کردند، سفرهای «کشف و تسخیر»‌ را آغاز کردند و امروز بر مسند آقایی جهان تکیه زده‌اند. به باور آقای هراری، انسان خردمند به گونۀ جسورانه، همه‌جانبه و بحث‌برانگیزی هر آن چه را که تاکنون گمان می‌کردیم در مورد انسان می‌دانیم، به چالش کشیده است؛ همانند افکار، رفتار، کردار، اقتدار‌ و حتا آیندۀ ما. آیندۀ انسان خردمند به کجا می‌کشد؟ او در پاسخ به این پرسش کتاب دیگری زیر عنوان «انسان خداگونه»‌ نوشته است. انسان خداگونه در واقع جلد بعدی انسان خردمند است که آینده‌پژوهی برای سرنوشت بشر است. کسی نمی‌داند که بشر به کجا می‌رود و آیندۀ او چگونه می‌شود.