گسست ریسمان

آیا افغانستان به حالت «آنومی» دچار شده است؟

neshananews

24 October 2020

نویسنده: ابومسلم خراسانی

جامعه‌شناسان حالت «آنومی» را به نا‌هنجاری یا کارکردزدایی هنجارهای جامعه، تعبیر می‌کنند. امیل دورکیم، جامعه‌شناس مشهور فرانسوی آنومی را حالتی می‌داند که هنجارهای حاکم در یک جامعه کارکردهای خود را از دست می‌دهد و مردم با وجود پذیریش هنجارها، به آن‌ها عمل نمی‌کنند. با توجه به شرایط موجود در افغانستان پرسش اساسی این است که آیا ما به حالت آنومی یا نا‌هنجاری دچار شده‌ایم و یا خیر؟ اگر پاسخ مثبت است، گذشت از این حالت و رسیدن به یک حالت مطلوب چیست و چه باید کرد؟

پس از سال 2001 میلادی و آغاز حکومت پساطالبانی در افغانستان، شرایط هنجارها و ارزش‌ها در جامعه دچار دگردیسی و تغییر بنیادین شده است. ورود ارزش‌های جدید در جامعۀ سنتی افغانستان، فعالیت نهادهای دانشگاهی‌ و آکادمیک، ورود دوبارۀ مهاجرانی که از غرب و کشورهای همسایه برگشته‌اند و ورود رسانه‌ها و اندیشه‌های جدید در کلان‌شهرها، افغانستان را در معرض یک تغییر بنیادین در باورها و ارزش قرار داده است.

کارکرد هنجارها و ارزش‌ها در حالتی دچار آنومی می‌شوند که به پرسش‌های جدید در جامعۀ انسانی پاسخ قناعت‌بخش داده نتوانند و از سوی دیگر در یک جامعه نهادهای ارزش‌گذار و خلق‌کنندۀ ارزش‌ها ایستا و راکد باشند. به عنوان نمونه، نهاد دین در افغانستان کارکردهایش را نسبت به گذشته از دست داده است. مردم افغانستان نزدیک به صد درصد مسلمان هستند. رشوه‌‌نگرفتن در دین اسلام یک هنجار بزرگی است، اما در جامعۀ افغانستان باوجود این که مردم می‌دانند رشوه‌گرفتن یک ناهنجاری و مردود است، اما خیلی راحت رشوه‌خوری را عادت کرده‌اند و این هنجار کارکردش را در جامعه از دست داده است.

مسأله رشوه‌خوری تنها یک نمونه‌یی است و حالا می‌شود همۀ هنجارها و ارزش‌های موجود در جامعه را بر سیاق این نمونه سنجید که این ارزش‌ها چگونه در جامعۀ افغانستان به ویژه در جامعۀ ‌َشهری کارکردش را از دست داده‌اند. حتا در مواردی ممکن قانونی نیز کارکردش را از دست بدهد و دچار افت کارکردی شود. به عنوان نمونه همین مسأله «رشوه» در قانون نیز تبیین شده و جرم‌انگاری شده است، اما در عمل هیچ کسی پایبند این قانون نیست و خود قانون‌گذار نیز رشوه می‌گیرد. این موارد نشان می‌دهند که شماری از ارزش‌ها و هنجارها در جامعۀ افغانستان دچار افت کارکردی شده‌اند و از این روزنه می‌شود گفت که افغانستان دچار آنومی شده است.

اصولاً حالت آنومی، خطرآفرین و بحران‌زا نیست و می‌شود این حالت را مدیریت کرد. جامعه‌شناسان حالت آنومی را حالت گذار می‌نامند. یعنی هنگامی که یک جامعه از سنت به مدرنیته، از ساده‌گی به پیچیده‌گی و از روستایی به شهرنشینی رو می‌آورد، در نقاط بین مدار سنت و مدرنیته دچار حالت آنومی و نا‌هنجاری یا عدم کارکرد هنجارها و ارزش‌های قبلی می‌شود. حالتی که افغانستان نیز دچار آن است و می‌توان گفت که افغانستان روند گذار از سنت به مدرنیته را طی می‌کند.

تلاش نهادهای ارزش‌گذار مانند، دین، خانواده و جامعه روشن‌فکر برای گذار از حالت آنومی موثر‌اند. از سوی دیگر، رسانه‌ها می‌توانند با ایجاد ارزش‌های جای‌گزین، جامعه را از ماندن درازمدت در حالت آنومی، نجات دهند. خلق ارزش‌های جدید در افغانستان بسیار مهم است. ما با وجود عدم کارکرد ارزش‌های قبلی، ارزش‌های جدید و جای‌گزینی را خلق نکرده‌ایم و این در آینده می‌تواند خطرآفرین باشد. ما باید برای توسعه و گذار به حالت مطلوب نخست باید از حالت آنومی بگذریم، اما افغانستان نباید مدت زیادی در حالت آنومی بماند؛ زیرا این حالت می‌تواند در آینده به روند سیاسی و فرهنگی کشور بحران‌‌آفرین باشد.