D1736815T13951291webb.jpg-800x445-1559916861

ضرورت روزنامه‌نگاری صلح در افغانستان

پس از تعدد وتکثر رسانه‌ها در افغانستان، نزدیک به دو دهه است که تنور تبلیغ میدان‌های جنگ روز تا روز داغ‌تر می‌شود و مردم این کشور در آتش جنگ می‌سوزند.

حالا بر روزنامه‌نگاران صلح است که با تغییر رویکرد روزنامه‌نگاری‌شان در این حوزه بیشتر قلم و قدم بزنند و در میدان‌ها به تولیدات رسانه‌یی از توسعه، پیشرفت، تحمل، تفاهم، تساهل، تسامح و همدلی بپردازند.

روزنامه‌نگاران صلح باید اخبار مربوط به جنگ را به گونۀ پوشش بدهند که موارد مربوط به صلح بیشتر برجسته‌سازی شود. از تبعات نامیمون جنگ، خرابی‌ها، ویرانی‌ها و عقب‌گردهای ناشی از آن را به مردم تبلیغ کنند تا به لحاظ روانی نفرت مردم را نسبت به جنگ بشورانند.

امروزه از بس‌که تمرکز و توجه رسانه‌های افغانستان به جنگ و خشونت متمرکز شده است، کشته شدن 50 تا100 تن برای مردم، عادی شده و این عادی شدن در نهادینه شدن فرهنگ خشونت بی‌تأثیر نیست؛ حتا خود رسانه‌ها هم نسبت به پخش و نشر گزارش‌هایی از جنگ که شمار تلفات آن از مرز 10 تن به پایین باشد بی‌علاقه اند، این بی‌علاقه‌گی نشان از انتظار رسانه‌ها و خبرنگاران برای کشته شدن شماری زیادی افراد دارد.

این به معنای تخفیف جایگاه رسانه‌ها و کار خبرنگاری نیست، واقعیت جامعۀ رسانه‌یی ما همین‌گونه است، یک رویداد خونین برای روزنامه‌نگار افغانستان کشف بزرگی است و با وجود متاثر شدن از فضای خونین به جز برجسته‌سازی این بخش از خشونت به لایه‌های زیرین آن توجه نمی‌کند.

گذشته از این برجسته‌سازی جنگ آن‌هم با نگاه بسیار سطحی، عالمی از تحولات که در حوزه‌های هنر، فرهنگ، انکشاف و توسعه رخ می‌دهد، برای مطبوعات ما اهمیتی چندانی ندارد، اگر در جای هم چنین اتفاق رخ داده باشد، با توجه به بی‌علاقه‌گی خودر رسانه در زمینۀ جلب توجه و علایق مخاطبان، توفیق چندانی نداشته اند.

مردم ما این اندازه که  به نشر خبر یک نبرد خونین که در آن شمار تلفات هم زیاد باشد علاقه مند اند، به نشر اخبار و گزارش‌هایی که در آن از نوشتن یک اثر جدید، خلق یک اثر هنری و یا تکمیل کار ساختمانی یک بیمارستان به هزینۀ 5 میلیون دالر چندان علاقة  ندارند و این نشان می‌دهد که قدرت‌های انحصارگر و رسانه‌های انحصار شده تا چه اندازه بر وضعیت روحی و روانی و رفتاری مردم تاییر منفی گذاشته اند.

درست است که ما در وضعیت جنگی قرار داریم و کشورما نزدیک به چهار دهه است که درگیر جنگ و خون‌ریزی است، اما اگر در این همه سال، رسانه‌ها درکنار بر جسته‌سازی جنگ به برجسته‌سازی صلح هم توجه می‌کردند، دیو خشونت تا این اندازه نیرومند نمی‌شد.

برجسته‌سازی جنگ، شخصیت‌سازی‌های کاذب، منابع اطلاعاتی انحصاری، فراموش کردن اکثریت خاموش، و رونق دادن بیش از حد به پیام‌های بازرگانی و ابزار قرار گرفتن رسانه‌ها در اختیار قدرت‌های اقتصادی و سیاسی همه و همه ناشی از عدم توجه به روزنامه‌نگاری صلح در میدان رسانه‌های ما بوده است.

اکنون، نظام روزنامه‌نگاری و کار رسانه‌یی به بازنگری فرهنگی، اخلاقی و حرفه‌یی نیاز دارد تا بتواند نگاه خود را از تکیه بر ارزش کشمکش و برخورد، به تفاهم و هم‌زیستی معطوف کند و به قول «گالتونگ» از برجسته‌سازی جنگ به برجسته‌سازی صلح روی آورد. در واقع گزارش‌گری صلح نوع فرهنگ، اخلاق و سنت رسانه‌یی است که به جای گرایش به بازنمود خصومت، خشونت، اختلاف و پراگنده‌گی به انعکاس تفاهم، صلح، انسجام و وحدت در جوامع انسانی علاقه دارد.

بنا برای دست‌یابی به یک جامعۀ متکثر، انسانی، عدالت‌محور، جنگ‌ستیز و خشونت‌گریز می‌باید روزنامه‌نگاران ما در سطح محلی، ملی و بین‌المللی با رعایت اصول اخلاقی روزنامه‌نگاری و اصول و قواعد اخلاقی صلح و هم‌چنان به تبع تئوری‌ها، پیمان‌ها، تفاهم‌نامه‌ها و آموخته‌های صلح، رویکرد برجسته‌سازی صلح را در مقابل برجسته‌سازی جنگ روی دست گیرند تا بتوانند از دموکراسی، عدالت، آزادی و برابری به خوبی پاس‌داری نمایند.