مکتب ها

طرح انتقال دانش‌آموزان به مسجدها؛ بازگشت به عقب یا زمینه‌سازی برای رشد بنیادگرایی؟

وزارت معارف کشور اخیراً طرحی را همه‌گانی کرده است که طی آن دانش‌آموزان صنف‌های اول تا سوم مکتب‌ها باید به مسجدها منتقل شوند و آموزش‌های ابتدایی را در مسجدها فرا بگیرند. هدف از راه‌اندازی این طرح وزارت معارف، آشنایی دانش‌آموزان با معارف اسلامی، برچیدن فاصله میان مسجد و معارف و تقویت هویت اسلامی و روحیۀ آموزش‌های اسلامی خوانده شده است که در پرتو آن بر بنیاد این طرح، دانش‌آموزان مکتب‌ها تا صنف سوم زیر مدیریت برنامه‌های آموزشی مسجدها قرار می‌گیرند.

این طرح وزارت معارف واکنش‌های گسترده‌یی را در پی داشته است. از کاربران شبکه‌های اجتماعی تا مقام‌های بلندرتبۀ حکومتی و اعضای مجلس نماینده‌گان مخالفت‌شان را با این طرح ابراز داشته و تأکید کرده‌اند که عملی‌سازی این طرح افزون بر وارد کردن زیان‌های سنگینی بر نظام آموزشی کشور، زمینه را برای سوء استفادۀ گروه‌های بنیادگرا از کودکان فراهم می‌سازد. با این حال، وزارت معارف گامی به عقب نهاده و تصریح کرده است که این طرح در مناطق دوردست و روستاهایی که در آن مکتب‌های ابتدایی وجود ندارد، عملی می‌شود.

این ‌که چرا به یک‌باره‌گی وزارت معارف به چنین کاری تصمیم گرفته است به درستی روشن نیست، اما گفتمان جاری بر فضای سیاسی و اجتماعی کشور نشان می‌دهد که این طرح با انگیزه‌های سیاسی بیرون داده شده است. تا از یک‌سو میزان بدبینی‌هایی را که نسبت به سطح رهبری وزارت معارف وجود دارد، کاهش دهد و از سوی دیگر تصویری از روند اسلامی‌سازی معارف کشور را در روند گفت‌وگوهای صلح ارایه کند تا اردوگاه جمهوریت در برابر مدعیات طالبان برای اسلامی کردن نهادهای آموزشی کم نیاورد.

از پرداختن به چرایی و چگونه‌گی علل و عوامل ارایۀ این طرح که بگذریم، تبعات ناگوار آن بر نظام آموزشی قابل بحث است که انتقال دانش‌آموزان به مسجدهایی که تهی از آشنایی با روش‌های نوین آموزشی می‌باشند و خطر سوء استفادۀ گروه‌های بنیادگرا به قوت تمام وجود دارد، زنگ خطری است برای نسل آینده و فروپاشی نظام آموزشی افغانستان.

رویکردهای آموزشی مسجدها به گونۀ سنتی آن که در چارچوب آموزش‌های دینی صورت می‌گیرد، توانایی پاسخ‌گویی به نیازهای علمی دانش‌آموزان عصر جدید را ندارد؛ زیرا در روش‌های آموزشی مسجدها به عنوان یکی از میراث‌های سنتی، آموزش میخانیکی و حفظ طوطی‌وار یک اصل مسلم پنداشته می‌شود که برایند آن جز یادگیری‌های مقطعی و زودگذر چیز دیگری نیست.

در حالی که در نظام‌های جدید آموزشی با استفاده از روش‌های نوین تلاش صورت می‌گیرد تا تفکر انتقادی و فکر خلاقی را در دانش‌آموزان پرورش دهد و دانش‌آموزان بتوانند با نگاه انتقادی محیط پیرامون و همۀ پدیده‌ها را مورد بررسی انتقادی و خلاقانه قرار دهند. هرچند نزاع علم و دین در طول تاریخ منجر به مرزبندی‌های جدی میان این دو اردوگاه شده است و در بسیاری از جوامع دینی پیروزی از آن علم شده و نظام‌های آموزشی که در گذشته در پنجرۀ دیانت قرار داشتند به چتر پهناور داده‌های جدید علمی پناه آورده‌اند.

در افغانستان اما هنوزهم نظام آموزشی در سطوح عالی و نیمه‌عالی در سایۀ مرزبندی‌های اخلاقی دین و آموزه‌های دینی قرار دارند و بخش بزرگی از نصاب آموزشی مکتب‌ها و دانشگاه‌‎ها را آموزه‌های دینی تشکیل می‌دهند. انتقال دانش‌آموزان به مسجدها افزون بر این ‌که آنان را در گرداب آموزش‌های سنتی با روش‌های کلاسیک قرار می‌دهد، زمینه را برای بیگانگی آنان نسبت به ارزش‌های علمی و تحول‌های علمی فراهم می‌سازد و در بسیاری از موارد، دانش‌آموزان را نسبت به پدیده‌های علمی بدبین به بار خواهد آورد.

همین ‌گونه بر بنیاد طرح تازۀ وزارت معارف که دوباره ویراست شده، قرار است دانش‌آموزان مکتب‌های روستایی که از دسترسی به ساختمان آموزشی محروم‌اند به مسجدها انتقال داده شوند. از آن‌ جایی که بسیاری از روستاهای دوردست کشور زیر کنترل گروه طالبان قرار دارند و امامان مسجدها در این مناطق نمی‌توانند برخلاف برنامه‌های طالبان اهداف وزارت آموزش و پرورش افغانستان را دنبال کنند، این خطر وجود دارد که با عملی شدن این طرح، هسته‌های اساسی تقویت جبهه‌های جنگی طالبان فعال‌تر شود.

اگر قرار باشد دانش‌آموزان به مکتب‌ها انتقال داده شوند، افزون بر این مشکل‌ها، نبود ظرفیت برای پذیرش دانش‌آموزان در ساختمان مسجدها از دیگر دشواری‌هایی است که عملی‌سازی این طرح را با مشکل روبه‌رو ساخته و حتا ناممکن می‌سازد.

برنامه‌ریزی‌های آموزشی برای دانش‌آموزان صنف‌های ابتدایی مکتب‌ها به گونه‌یی است که با درنظرداشت تفاوت‌های سویۀ تحصیلی و بهرۀ هوشی کودکان باید عملی شود که این امر در دسته‌بندی‌ صنف‌های آموزشی به ترتیب از اول تا سوم عملی می‌شود. این در حالی است که عملی‌سازی آن در مسجدها با توجه به این امر ناممکن می‌باشد.

واکنش‌های تند آگاهان امور آموزش و پرورش، مقام‌های بلندرتبۀ حکومت به شمول رییس شورای عالی مصالحۀ ملی و شماری از اعضای مجلس نماینده‌گان نشان می‌دهد که وزارت معارف کشور به گونۀ شتاب‌زده و بدون شریک‌سازی این طرح با آگاهان امور آموزش و پرورش تصمیم گرفته است که طرح انتقال دانش‌آموزان به مسجدها را عملی بسازد.

آگاهان امور آموزش و پرورش به این باورند که عملی‌سازی این طرح افزون بر این ‌که زمینه‌ساز عقب گشت نظام آموزشی افغانستان می‌شود، زمینه را برای رشد بنیادگرایی و سوء استفاده از دانش‌آموزان زیر نام آموزش‌های دینی برای گروه‌های بنیادگرا فراهم می‌سازد.