VIOLENCE-AGAINST-WOMEN-05_M-2-scaled

سلاخی یک زن از سوی همسرش در ولایت غور/180 ضربۀ چاقو بر پیکر بی‌جان زهرا

Shafiqullah Atif

05 January 2020

قتل هولناک زهرا، تازه عروسِ اهل ولایت غور بار دیگر لرزه را بر جان اهالی این ولایت انداخت.

مرد و زن، پیر و جوان از شنیدن این خبر در شوک فرو رفتند و با سکوتی از سر خشم به غریبه‌گی زنان در غور اشک ریختند.
هفت ماه پیش وقتی زهرای 23 ساله با نادر 34 ساله ازدواج می‌کرد، لحظه‌یی هم فکر نکرده بود که از فردای عروسی هر روز بدن نحیف او باید پذیرای ضربات چاقوی همسر خشن و بی رحم‌اش باشد. تا سر انجام پس از هفت ماه زندگی مشترک بر اثر همین ضربات، جانش قربانی یک خشونت دیگر علیۀ زنان در ولایت غور شود.

این رویداد در ولسوالی لعل و سرجنگل غور اتفاق افتاده است. ولسوالیی که جز مناطق تحت کنترول دولت محسوب می‌شود.
خدابخش پدر زهرا که با گذشت هفت‌ماه از عروسی دخترش از او بی‌خبر بوده می‌گوید، با تماس همسایه‌های نادر از مرگ دخترش با خبر شده است. دختری که او خود و بدون رضایت زهرا به دستان بی‌رحم نادر سپرده بود.

پدر زهرا می‌گوید، در آغاز تصور می‌کرده که دخترش به مرگ طبیعی جان باخته است، اما وقتی جسد دختر جوانش را در غسل‌خانه مسجد بررسی می‌کند، متوجه آثار ضربات چاقو بر بدنش می‌شود. او می‌گوید، برادران دامادش مانع دیدن جسد از سوی او می‌شدند و تنها با استفاده از اولین فرصتی که داشت فهمید که بدن دخترش از زخم چاقو متلاشی شده.
او می‌گوید، بلافاصله پولیس وارد ماجرا شد و قاتل را بازداشت کرده است.

عمق فاجعه
اما آن‌چه از هولناکی قتل زهرا پرده برداشت، بررسی‌های مسئولان شفاخانۀ مرکزی غور بود. داکتران این شفاخانه پس از بررسی جسد دریافتند که زهرا با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است. آن‌هم 185 ضربه در تمام نقاط بدن او.
کابوس‌وار بودنِ زندگی مشترک هفت‌ماهۀ زهرا و نادر آن‎جا مشخص می‌شود که بر اساس گفته‌های فرمانده امنیۀ ولسوالی لعل و سرجنگل غور، 185 ضربۀ چاقو ظرف هفت ماه زندگی مشترک بر بدن زهرا وارد شده است و نه به یک‌باره.
پدر زهرا می‌گوید که شوهر زهرا اعتراف کرده است که به شدت آدم بدبین بوده و با هربار بیرون شدن زهرا از خانه با چاقو به او حمله می‌کرده است. به گفتۀ پدر زهرا همسایه‌ها به او گفته‌اند که باری به‌خاطر رفتن به مسجد هم دخترش از سوی نادر با چاقو زخمی شده بود.

زهرا اسیر شوهر شکاک و بدبین

پولیس ولسوالی لعل و سرجنگل ولایت غور نیز تایید می‌کند که ظاهرا نادر دچار یک نوع بدبینی و شکاکیت حاد بوده است.
عبدالله خان فرمانده پولیس این ولسوالی می‌گوید که نادر در یک مرحله تمام 185 ضربه چاقو را بر بدن زهرا وارد نکرده است، بلکه این ضربات به مرور و طی هفت‌ماه زندگی مشترک‌شان زهرا را سر انجام به کام مرگ فرستاده است.
او می‌گوید که نادر دچار بدبینی بوده است و با هربار رفتن همسرش به مهمانی، زیارت، مسجد و حتا احوال‌پرسی با دیگران تصور می‌کرد، همسرش وارد رابطه با افراد دیگر شده و با چاقو به جان او می‌اُفتاد. در آخرین مورد هم همین اتفاق یعنی رفتن زهرا به خانۀ یکی از اقوام‌شان منجر به قتل او توسط نادر شد.

25 سال حبس در انتظار نادر

گزارشگر خبرگزاری نشانه، در جریان تحقیقات این گزارش دریافته است که نادر قاتل بی‌رحم زهرا، این تنها خشونتی نبوده که بر زنان خود روا داشته است. بلکه او پیش از ازدواج با زهرا، بر صورت همسر اول خود تیزاب پاشانده بود و بخشی از زیبایی چهرۀ او را نابود ساخت. فریده ناصری مسئول بخش زنان دفتر حقوق بشر در ولایت غور می‌گوید که همسر اول نادر به دلیل همین خشونت، از وی طلاق گرفت و به این گونه جان خود را نجات داد.
اگرچه نادر از پیگیری و تعقیب عدلی و قضایی بخاطر اِعمال خشونت بر همسر اولش فرار کرد، اما حالا فرماندۀ پولیس ولسوالی لعل و سرجنگل می‌گوید که نادر به دلیل قتل زهرا از سوی محاکم این ولایت به 25 سال حبس محکوم شده است.
او حالا باید باقی عمر خود را پشت میله‌های زندان سپری کند.

زنان در غور، رنج دیده‌های بی‌پناه

به نظر می‌رسد در ولایت غور خشونت و رفتار خشونت‌آمیز با زنان برای بخشی از جامعه به یک فرهنگ تبدیل شده است و رفتار خلاف این، نوعی سرکشی از سنت‌ها تلقی می‌شود.
حسن حکیمی فعال مدنی در غور می‌گوید، در حال حاضر خشونت‌های کلامی، روانی و لت و کوب زنان در این ولایت آن‌قدر معمول و عادی است که بخش بزرگی از جامعه به صورت بسیار  طبیعی آن‌را انجام دهند.
او می‌گوید، به همین دلیل ولایت غور شاهد سنگسار زنان، شلاق زدن آن‌ها و حتا شکنجۀ زنان است. و با چنین شرایطی کمتر زنی جرات مبارزه و حق‌خواهی را برای خود می‌دهد.
هم‌زمان اما ادارۀ امور زنان ولایت غور می‌گوید، در سال جاری تنها 8 مورد خشونت شامل قتل، لت و کوب و خودکشی در ادارۀ آن‌ها به ثبت رسیده است. آماری که نشان‌گر ترس زنان از پیامدهای بی‌پناهی و شروع مبارزه و دادخواهی است. زنانی که ترجیح می‌دهند برای نجات جان خویش با خشونت‌های روزمره کنار بیایند و شاید فقط در تنهایی خویش به روزگار شان اشک بریزند.